رقصنده با تروریست؛ نمایش ترامپ با رهبر سابق القاعده

ترامپ منتظر تکمیل تالار رقص جدید کاخ سفید نماند و «رقص مضحک» خود را با «جولانی»، رهبر خودخوانده حکومت انتقالی سوریه، اجرا کرد. حضور او در کنار جولانی صحنه‌ای عمداً تحقیرآمیز خلق کرد؛ ترامپ گفت: «این بوی مردانه می‌دهد» و درحالی‌که یک شیشه ادکلن با درپوش طلایی از برند اختصاصی‌اش را باز می‌کرد، به سمت رهبر سابق گروه تروریستی القاعده ‌گرفت و دو پاف از آن زد.سپس، درحالی‌که شیشه دیگری مخصوص همسرش را بالا می‌برد، افزود: «بهترین عطر است، خب؟» و با لحنی طعنه‌آمیز از جولانی پرسید: «چند تا زن داری؟ یکی؟» وقتی جولانی با خنده پاسخ داد که تنها یک همسر دارد، ترامپ لبخندی زد و با ضربه‌ای بر بازوی او گفت: «با آدم‌هایی مثل شما، هیچ‌وقت نمی‌دانم.» این نوع تعامل تحقیرآمیز، نمایانگر ماهیت روابط آمریکا با تروریست‌ها و برخی شرکای خود است.برای ترامپ، چنین رفتاری تازگی ندارد، اما برای سوریه، این نخستین‌بار است که یک به اصطلاح «مقام سوری» تا این حد در خاک آمریکا مورد توهین قرار می‌گیرد. صحنه‌ای کاملاً متفاوت با روزهایی است که شخصیت‌هایی همچون هنری کیسینجر و بیل کلینتون برای دیدار با رئیس‌جمهور سوریه به دمشق می‌آمدند. اکنون آمریکا به جای تعامل با شخصیت‌های شناخته‌شده بین‌المللی، با تروریست‌هایی مانند جولانی دیدار می‌کند تا به آنها مشروعیت دروغین ببخشد.

 
 

حفظ منافع به بهانه «مبارزه با تروریسم»

مهم‌ترین پرسش این است: میزبانی از جولانی در کاخ سفید چه نکته‌ای را درباره تحولات دکترین راهبردی واشنگتن فاش می‌کند؟ترامپ، مانند بسیاری از نخبگان سیاسی آمریکا، عمدتاً بر اساس منافع شخصی و حساب‌گری‌های خاص خود عمل می‌کند. او آشکارا قوانین و عرف بین‌المللی و سنت‌ها را نادیده می‌گیرد و هیچ ابایی ندارد که با نتانیاهو همکاری کند، در جنگ نسل‌کشی غزه مشارکت داشته باشد یا با جولانی، مردی که تا همین اواخر در فهرست تروریست‌های وزارت خارجه آمریکا قرار داشت، دست بدهد. این صحنه تناقض هولناک آنچه واشنگتن «جنگ آمریکا علیه تروریسم» می‌نامید را آشکار می‌کند؛ آمریکا با این اقدام، رسماً به تروریسم مشروعیت بخشید تا اهداف استعماری خود را دنبال کند.جولانی در مصاحبه با شبکه «فاکس نیوز» طی این سفر گفت: «فکر می‌کنم این مسئله مربوط به گذشته است.» او با این جمله به تاریخ خود با القاعده و داعش اشاره داشت. همین بیان کوتاه، ماهیت اصلی این دیدار را نشان می‌دهد: تاریخ باید پاک شود تا ائتلاف‌های جدید آمریکا با تروریست‌ها قابل پذیرش شود.
 
 

تربیت یک رئیس‌جمهور دست‌نشانده

رسانه‌های عربی این دیدار را «تاریخی» توصیف کردند. از یک‌منظر، این تعبیر درست است، چراکه این دیدار خطوط آینده سوریه در دست آمریکا را ترسیم می‌کرد.در سایه رهبری جولانی، سوریه به سوی موج تازه‌ای از غارت، خصوصی‌سازی و چپاول خارجی، تحت‌پوشش عنوان فریبنده «اصلاحات اقتصادی» حرکت خواهد کرد. جولانی با این نمایش، وفاداری خود را به اربابان آمریکایی‌اش ثابت کرد و بهای این خوش‌خدمتی، حذف نامش از فهرست‌های تروریستی بود.پیش‌از آنکه به پیامدهای این نمایش سیاسی ساختگی بپردازیم، یادآور شویم که جولانی کیست: او در سال ۱۹۸۲ در عربستان متولد شد؛ در سال ۱۹۸۹ به سوریه بازگشت؛ سپس به عراق رفت و به سازمان تروریستی القاعده پیوست. پس‌از اشغال نظامی عراق توسط آمریکا در سال ۲۰۰۳، به «امارت اسلامی در عراق» ملحق شد و طی دوران حبس در زندان «بوکا» در سال ۲۰۰۵ با ابوبکر البغدادی آشنا شد.در سال ۲۰۱۱، البغدادی او را برای تأسیس «جبهه‌النصره» در سوریه فرستاد. دوسال بعد، البغدادی اعلام کرد، سازمانش در سوریه با عراق ادغام می‌شود و تحت‌عنوان «امارت اسلامی در عراق و شام»(داعش) فعالیت می‌کند، اما جولانی نپذیرفت و به‌جای آن، با القاعده مرکزی بیعت کرد. این اختلاف به درگیری خونین و اخراج النصره از رقه انجامید و جولانی مجبور شد نفوذ خود را در ادلب متمرکز کند.پس‌از اعلام تشکیل «امارت ادلب» در سال ۲۰۱۶، قطع ارتباط خود با القاعده را اعلام و گروهش را «جبهه فتح الشام» نامید و یک‌سال بعد آن را به «هیئت تحریر الشام»(HTS) تغییر داد.
 
 
در تمام این مدت، واشنگتن با هدف قرار دادن رقبای جولانی، فرماندهان داعش را یکی پس‌از دیگری حذف کرد، درحالی‌که النصره عملاً رها شد؛ اقدامی که فضای قدرت را برای جولانی باز کرد.همزمان، جولانی تلاش کرد با رسانه‌های غربی ارتباط برقرار کند و تأکید نماید که «هیئت تحریرالشام» دیگر با القاعده مرتبط نیست. این پیام بیش‌از همه متوجه واشنگتن بود، که پیش‌تر برای هر خبری که منجر به دستگیری او شود، ۱۰ میلیون دلار پاداش تعیین کرده بود.جولانی با حمایت کشورهای همسایه سوریه و بازیگردانی قدرت‌های خارجی، «دولت نجات» را به‌عنوان نخستین تجربه حکومتداری محلی در ادلب تأسیس‌کرد. همه اینها بخشی از سناریویی آمریکایی بود تا از دل تروریسم، یک سیاستمدار دست‌نشانده بسازد.
 
 

تروریستی با مصونیت دیپلماتیک

برخلاف بسیاری از تروریست‌ها، جولانی از حمایت مستمر برخی قدرت‌های منطقه‌ای هم‌پیمان با آمریکا برخوردار بوده‌است. برای نمونه، تروریست‌های زخمی جبهه در قنیطره در بیمارستان‌های اسرائیلی تحت درمان قرارگرفتند و در ترکیه نیز همواره اخباری درباره روابط آنکارا با النصره منتشر می‌شد. حتی اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، با استفاده از اصطلاح «انقلاب» از این گروه دفاع کرد و آنکارا تنها پس‌از فشارهای بین‌المللی، «تحریرالشام» را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار داد.ترکیه در کارزار سرنگونی اسد نقش نوک‌پیکان را ایفا کرد و همین امر موجب همکاری عمیق با النصره و دیگر گروه‌های تروریستی‌افراطی شد. این همکاری‌ها در واقع پوششی برای پیشبرد اهداف امپریالیستی آمریکا در منطقه بود.پس‌از آنکه «تحریرالشام» کنترل ادلب را در دست‌گرفت، جولانی تلاش‌کرد، چهره خود را بازسازی کند؛ لباس نظامی را با کت و شلوار و کراوات جایگزین کرد، اما تغییر مدل مو و ریش آراسته نمی‌تواند گذشته‌ای غرق در خون را پاک کند.اولین حمله‌ای که این گروه مسئولیت آن را پذیرفت، در ۶ ژانویه ۲۰۱۲ رخ‌داد؛ یک حمله انتحاری که یک خودرو را در محله میدان دمشق هدف قرار داد و منجر به کشته‌شدن ده‌ها نفر از جمله غیرنظامیان شد. در ماه‌های بعد، «تحریرالشام» بیش‌از ۷۰ بمب‌گذاری مشابه انجام‌داد که طی آن صدها سوری جان باختند و حتی مدارس ابتدایی نیز از خشونت در امان نماندند.ده‌ها گروه تروریستی در طول جنگ ظهور کردند و از بین‌رفتند، اما «تحریرالشام» به لطف حمایت و صبر استراتژیک اعطاشده به آن، دوام آورد. گویی کسانی در انتظار لحظه‌ای مناسب بودند تا این تروریست را تطهیر و برای خدمت به منافع واشنگتن بازسازی کنند.
 
 

چرا دقیقاً جولانی؟

ادعای جولانی مبنی براینکه «تحریرالشام» به‌دلیل «مسئله جولان» با دولت‌های امضاکننده توافقنامه‌های ابراهیم تفاوت دارد و تا زمان حل این موضوع به عادی‌سازی نمی‌اندیشد، کاملاً فریبنده است. درحالی‌که تانک‌های اسرائیلی آزادانه در حومه دمشق حرکت می‌کنند، «تحریرالشام» هرگز آن‌ها را هدف قرار نداده و تمرکز جنگش عمدتاً علیه گروه‌های مقاومت فلسطینی بوده‌است.این واقعیت که جولانی حتی یک گلوله به‌سوی نظامیان اسرائیلی در داخل خاک سوریه شلیک‌نکرده، اما علیه گروه‌های فلسطینی جنگیده است، برای فهم میزان کارآمدی او در چارچوب اهداف واشنگتن کافی است.طرح ایالات متحده برای ایجاد یک پایگاه هوایی در نزدیکی دمشق نیز «مسئله جولان» را عملاً به موضوعی حاشیه‌ای و کم‌اهمیت بدل می‌کند.
 
 

ادامه استعمار در پوشش جدید

چرا ترامپ، جولانی را از درِ پشتی وارد کرد؟ روزنامه تلگراف نوشت: «نه پرچمی برافراشته شد، نه مراسم استقبالی در کار بود و نه دست دادن رسمی رئیس‌جمهور مقابل در. خودروی جولانی از مسیری فرعی و اختصاصی وارد شد؛ مسیری که معمولاً برای شرایط اضطراری یا نشست‌های محرمانه استفاده می‌شود.»این به آن دلیل است که حتی ترامپ نیز از ابعاد این رسوایی آگاه بود. میزبانی از فردی که تا همین اواخر یک «تروریست» تحت تعقیب بود، طبعاً واکنش‌های تندی برمی‌انگیزد. اما ترامپ برخلاف همتایان اروپایی‌اش، ریاکاری کمتری دارد؛ دیپلماسی‌اش ساده است: «گذشته به درک!»جولانی هرگز تصور نمی‌کرد روزی پا به کاخ سفید بگذارد، اما ترامپ اکنون او را «سریع‌ترین تروریستی که در تاریخ بازپروری شده» می‌نامد.این رفتار تصادفی نیست. ترامپ و نتانیاهو تلاش‌ دارند ساختار جدیدی در منطقه ایجاد کنند. درحالی‌که اسرائیل برای تشدید تنش در کرانه‌باختری آماده می‌شود، نیاز دارد غزه را آرام و جبهه سوریه را امن کند و جولانی، مناسب‌ترین گزینه است. او هرگز به نظامیان اسرائیلی در داخل سوریه حمله نکرده، اما عملیات‌هایی را علیه گروه‌های فلسطینی رهبری کرده‌است. حتی بقایای القاعده در لبنان نیز وفاداری خود را به او اعلام‌کرده‌ و آماده‌اند جنگی فرقه‌ای علیه علویان و شیعیان آغاز کنند.ترامپ برای تثبیت این ائتلاف، «قانون سزار» را—پس از لغو تحریم‌ها علیه جولانی و دستیارانش—به مدت ۱۸۰ روز تعلیق کرده‌است.ترامپ هیچ‌گاه هدیه‌ای مجانی نمی‌دهد. پس، علاوه بر مسیر عادی‌سازی با اسرائیل، چه انتظاری از جولانی دارد؟ یک احتمال، احیای طرح ادغام نیروهای آمریکایی و «قسد» است؛ اما ترکیه، تحریرالشام و واشنگتن هریک خطوط قرمز خود را دارند که توافق را دشوار می‌کند.
 
 
حوزه دیگر، اقتصاد است. مذاکراتی با صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی در جریان است. مردمی که سال‌ها زیر بار جنگ و تحریم‌ها فرسوده شده‌اند، اکنون با موجی از خصوصی‌سازی دارایی‌های عمومی و بدهی‌هایی روبه‌رو خواهند شد که چند نسل را گرفتار می‌کند؛ توافق‌هایی که بر ویرانه‌های سوریه منعقد می‌شود و زخم‌ها را عمیق‌تر می‌سازد.واشنگتن و متحدان منطقه‌ای‌اش در جریان تلاش‌ها برای سرنگونی اسد، از جولانی حمایت‌کردند. اکنون همان‌ها کت و شلوار رسمی بر تن او پوشانده‌اند و او را به‌عنوان «رهبر پس از جنگ» وارد صحنه می‌کنند. اما اینکه سوریه واقعاً تسلیم شده باشد، با تردیدهای فراوان همراه است.جولانی، آینده سوریه را به نهادهایی مانند صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی پیشکش می‌کند—نهادهایی که تاکنون هرگز پا به خاک این کشور نگذاشته‌اند.پس او نماینده چه کسی است؟ میراث شیخ صالح العلی؟ سلطان پاشا الاطرش؟ فارس الخوری که به فرانسوی‌ها گفت سوریه هرگز زانو نخواهد زد؟ شاعر بزرگ نزار قبانی؟ باستان‌شناس خالد الاسعد که داعش سرش را برید؟ سربازان جنگ تشرین؟ شهدای میدان مرجه که به‌دست عثمانی‌ها اعدام شدند؟او نماینده هیچ‌یک از این‌ها نیست. جولانی تنها نماینده گروه‌های مزدور و تروریستی است که تلاش کردند هویت سوریه را نابود کنند؛ و امروز، بیش‌از همه به‌کار غرب می‌آید: «تروریستی که به دولتمرد تبدیل شده»—البته فقط در ظاهر. تنها زمان نشان خواهد داد، او در این نمایش تا چه اندازه دوام خواهد آورد.