زلنسکی در دوراهی تسلیم و تحقیر

 ولادیمیر زلنسکی روز ۳۰ آبان‌ماه در نطقی از کاخ ریاست‌جمهوری کی‌یف، طرح ۲۸ ماده‌ای دونالد ترامپ را «کاملا ناممکن» و پذیرش آن را «تسلیم کرامت، استقلال و آینده اوکراین» خواند. ساعاتی بعد، کاخ سفید با بیانیه‌ای بی‌سابقه اعلام کرد که اوکراین دقیقا تا روز شکرگزاری آمریکا (۲۷ نوامبر/ ۶ آذر) مهلت دارد این سند را بپذیرد‌؛ در غیر این صورت تمام کمک‌های نظامی، مالی، اطلاعاتی و لجستیکی واشنگتن «یک‌شبه و برای همیشه» قطع خواهد شد.

این ضرب‌الاجل تحقیرآمیز، در حالی که اوکراین در چهارمین زمستان جنگ خود با خاموشی گسترده برق، کمبود شدید مهمات و فروپاشی اقتصادی روبه‌روست، کی‌یف را در یکی از مرگبارترین دوراهی‌های تاریخ معاصرش قرار داده است: یا قرارداد تسلیمی را امضا کند که خاک، ارتش و امنیت بلندمدت خود را برای همیشه از دست می‌دهد، یا با قطع کامل حمایت آمریکا روبه‌رو شود و در سرمای زیر صفر درجه و زیر آتش سنگین، به تنهایی فروپاشی را نظاره کند.

طرحی که ترامپ با غرور «راه‌حل برد-برد» می‌نامد، در واقع یک سند تسلیم یک‌جانبه و کاملاً به ضرر اوکراین است. بند‌های اصلی آن عبارتند از: واگذاری دائم کریمه و مناطق اشغالی دونباس، کاهش ۵۰ درصدی ارتش اوکراین و خلع سلاح عملی آن، ممنوعیت ابدی عضویت در ناتو، محدودیت شدید بر تسلیحات دوربرد غربی و حتی نظارت دائمی بر نیرو‌های باقی‌مانده اوکراین.

این طرح نه یک پیشنهاد مذاکره، بلکه یک اولتیماتوم خشن است که دقیقاً علیه همان کشوری به کار گرفته می‌شود که آمریکا سال‌ها آن را «متحد استراتژیک» و «خط مقدم دفاع از آزادی» می‌خواندند. تلخ‌تر آنکه این فشار بی‌رحمانه بدون کوچک‌ترین مشورت رسمی با شرکای اروپایی واشنگتن اعمال می‌شود و نشان می‌دهد اتحاد با ایالات متحده در دوران ترامپ، در بهترین حالت به معنای تنهایی مطلق و در بدترین حالت به معنای خیانت آشکار و معامله پشت‌پرده است.

اروپا و زلنسکی: شعار‌های پرطنین، عمل صفر

در همان ساعاتی که ضرب‌الاجل اعلام می‌شد، تلفن‌های دیپلماتیک به صدا درآمد. فردریش مرتس، امانوئل مکرون، کی‌یر استارمر، اورزولا فون در لاین و کایا کالاس یک‌صدا طرح آمریکایی را «غیرقابل قبول»، «مضر برای امنیت اروپا» و «پاداش دادن به تجاوزگر» خواندند و قول «حمایت تزلزل‌ناپذیر» از زلنسکی دادند. اما پشت این شعار‌های پرطنین، هیچ نقشه راه مشخصی وجود نداشت. اروپا سالانه بیش از ۱۰۰ میلیارد یورو به اوکراین تزریق می‌کند؛ بودجه‌ای که بخش عمده آن صرف خرید تسلیحات، پرداخت حقوق سربازان و جبران کسری بودجه کی‌یف می‌شود، اما هیچ چشم‌انداز روشنی برای پیروزی نظامی یا حتی آتش‌بس پایدار به همراه ندارد.

طرح‌های جایگزین اروپایی که قرار است «پاسخ مشترک» به ترامپ باشند، همچنان در حد ایده‌های پراکنده و فاقد ضمانت اجرایی باقی مانده‌اند: تضمین‌های امنیتی یک‌جانبه اروپایی (که هیچ‌کس نمی‌داند در عمل چگونه اجرا می‌شوند یا نه)، استفاده از خطوط جبهه فعلی به عنوان مبنای مذاکره (بدون اینکه توضیح دهند چگونه این خطوط را حفظ خواهند کرد)، آزادسازی تدریجی دارایی‌های مسدودشده برای بازسازی (در حالی که هنوز حتی یک یورو از این ۳۰۰ میلیارد دلار به اوکراین نرسیده است).

مرتس از ترامپ خواست مهلت را تمدید کند، مکرون بر «صلح بدون واگذاری یک وجب خاک» تأکید ورزید و فون در لاین تکرار کرد که «هیچ تصمیمی درباره اوکراین بدون اوکراین گرفته نمی‌شود»؛ اما همه این اظهارات، بیش از آنکه راه‌حل باشند، تلاشی برای خرید زمان و حفظ ظاهر اتحاد فراآتلانتیک به نظر می‌رسند. در عمل، اروپا هنوز نتوانسته حتی یک نشست رسمی با حضور آمریکا و بدون حضور رسانه‌ها برگزار کند، چه برسد به ارائه یک پیشنهاد مکتوب و قابل دفاع که بتواند ترامپ را از ضرب‌الاجل خود منصرف کند.

در کی‌یف نیز زلنسکی با همان لحن همیشگی، پذیرش هرگونه مصالحه را «خیانت به خون شهدا» خواند و گفت: «ما نمی‌توانیم آینده فرزندانمان را قربانی فشار‌های بیرونی کنیم». این سرسختی، در حالی که شهر‌های شرقی یکی پس از دیگری سقوط می‌کنند، شبکه برق کشور تقریباً نابود شده و ذخایر موشکی به پایین‌تر از خط قرمز است، دیگر برای بسیاری از اوکراینی‌های خسته از جنگ قابل درک نیست. نظرسنجی‌های اخیر نشان می‌دهند که برای اولین بار، اکثریت شهروندان اوکراینی حاضرند برای پایان جنگ، مصالحه سرزمینی را بپذیرند؛ اما دفتر ریاست‌جمهوری همچنان بر مواضع حداکثری پافشاری می‌کند و هر صدای مخالفی را «خیانت» یا «تبلیغات دشمن» می‌نامد.

فساد، اهرم فشار واشنگتن و فروپاشی اعتماد

همزمان با اعلام ضرب‌الاجل، رسوایی‌های فساد در حلقه نزدیک زلنسکی به اوج رسید. پرونده ۱۰۰ میلیون دلاری اختلاس در قرارداد‌های انرژی و زیرساخت، فرار تیمور میندیچ (شریک قدیمی زلنسکی) به همراه خانواده‌اش، استعفای ناگهانی وزرای انرژی و عدالت، کشف مبالغ هنگفت نقدی در ویلا‌های مقامات و حتی گزارش‌هایی از خرید عمارت‌های لوکس در دبی و لندن با پول کمک‌های غربی؛ همه اینها در یک ماه گذشته اعتماد عمومی را به شدت فرسوده است.

تیم ترامپ بلافاصله از این فرصت استفاده کرد: استیو ویتکاف در فاکس‌نیوز گفت «ما دیگر نمی‌توانیم پول مالیات‌دهندگان آمریکایی را به جیب کارتل زلنسکی بریزیم»، مارکو روبیو در سنا تهدید کرد که «اگر تا ۶ آذر امضا نشود، «کنگره کمک‌ها را برای همیشه مسدود خواهد کرد» و جی‌دی ونس پیشنهاد‌های اروپایی را «رویاپردازی کودکان» خواند.

زلنسکی در جلسات خصوصی با اعضای حزب خود این افشاگری‌ها را به «توطئه مشترک مسکو–واشنگتن» نسبت داد، اما این واکنش نه تنها مشکلی را حل نکرد، بلکه شکاف داخلی را عمیق‌تر کرد. پارلمان اوکراین برای اولین بار از سال ۲۰۲۲ شاهد تظاهرات نمایندگان مخالف علیه رئیس‌جمهور بود و حتی برخی از فرماندهان ارشد نظامی علناً گفتند که «اولویت ما نجات جان سربازان است، نه حفظ خطوط قرمز سیاسی».

بن‌بست سه‌جانبه و قربانی واقعی

اوکراین امروز در یک مثلث مرگبار گرفتار شده است: فشار بی‌رحمانه و یک‌جانبه ترامپ که متحد دیروز خود را به تسلیم کامل وادار می‌کند و اروپا را به کلی نادیده گرفته

انفعال و شعارزدگی اروپا که با تزریق مداوم پول و سلاح، جنگ را طولانی‌تر می‌کند، اما هیچ استراتژی خروجی ندارد. ضعف و فساد داخلی زلنسکی که با پافشاری بر مواضع حداکثری و عدم پاسخگویی، کشور را به سمت فروپاشی داخلی می‌برد.

نتیجه این بن‌بست سه‌جانبه تنها یک چیز است: ادامه خونریزی بی‌معنی، ویرانی عمیق‌تر زیرساخت‌ها، مرگ روزانه صد‌ها سرباز و غیرنظامی، و سرمای کشنده زمستانی که میلیون‌ها نفر را بدون برق و گرمایش تنها خواهد گذاشت. تا زمانی که ترامپ از اولتیماتوم خفت‌بار خود، اروپا از سیاست «حمایت نامحدود بدون استراتژی»، و زلنسکی از خطوط قرمز غیرواقعی عقب‌نشینی نکنند، هیچ افقی برای صلح واقعی وجود نخواهد داشت. قربانی اصلی این بازی قدرت، نه سیاست‌بازان و معامله‌گران پشت میز نیستند؛ مردم عادی اوکراین‌اند که سه سال ایستادگی کردند، اما امروز در دام خودخواهی متحدان سابق، فساد داخلی و ضعف رهبری خود گرفتار شده‌اند و هر روز بیشتر به سمت پرتگاه رانده می‌شوند.