نیکولای زلوبین:
در صورتی که روسیه ساختار تقسیمات داخلی خود را تغییر ندهد این احتمال وجود دارد که طی ربع قرن آینده به چند کشور کوچک تجزیه شود. همانگونه که شاهد فروپاشی شوروی بودیم این احتمال وجود دارد که روسیه نیز با موقعیت مشابهی مواجه شود. در ضمن فروپاشی روسیه می تواند خیلی دردناکتر از فروپاشی شوروی باشد و از جمله امکان بروز جنگ داخلی در این کشور وجود دارد.

شوروی در ۳۰ دسامبر ۱۹۲۲ بر اساس اتحاد روسیه، اوکراین، بلاروس و ماوراء قفقاز تأسیس شد. در ضمن ساختار شوروی فوق العاده درهم و متکی بر مرزهای ملی و قومی داخلی بود. شوروی از جمهوری هایی تشکیل شده بود که طبق قانون اساسی مستقل بودند. درون جمهوری شورایی روسیه نیز حوزه های خودمختاری موجود بود. علاوه بر روسیه ۵ جمهوری دیگر شوروی جمهوری ها و حوزههای خودمختار داشتند. شوروی ۲۶ دسامبر ۱۹۹۱ از بین رفت و بجای آن ۱۵ کشور مستقل و همچنین ساختارهای مدعی استقلال بروز کردند.

علت اشاره به وقایع مذکور فرا رسیدن سالگرد آنها نیست بلکه این موضوع هم اهمیت دارد که در جلسه اخیر شورای دولتی بطور ناگهانی مسئله تجربه شوروی در زمینه روابط ملی مطرح شد و هر دو عضو زوج حاکم روسیه هم در این مورد اظهار نظر کردند. ولادیمیر پوتین در این خصوص گفت «در شوروی چنین مشکلاتی در زمینه روابط قومی وجود نداشت و شوروی توانسته بود موقعیت صلح قومی و مذهبی را ایجاد کند. شوروی توانست بر اساس آرمان سوسیالیستی وحدت ملتها را تأمین و ساختار جدیدی به نام «مردم شوروی» ایجاد کند ولی روسیه هنوز نتوانسته است جایگزینی برای این امر ایجاد کند. وی سپس از لیبرال شدن مقررات ثبت اقامت گله مند شده و گفت از قرار هنوز زود است چنین اقدامی شود. وی اعلام نمود میشود مجازات نقض مقررات ثبت اقامت را شدت بخشیده و در این رابطه حتی جزای کیفری تعیین گردد. رئیس جمهور مدودف در پاسخ گفت تکرار تجربه شوروی در روسیه کنونی ممکن نیست.

به نظر من بدون تحلیل سخنان دو مقام عالی روسیه می شود چند نکته را متذکر شد: اولاً شوروی را نم یشود تجربه موفق تنظیم مسئله ملی نامید. تبعید اجباری ملتها، درج ملیت در شناسنامه و ادغام و تجزیه مکرر ساختارهای ملی در دوران شوروی جای گفتن ندارد. همین کافی است که شوروی بر اساس مشخصات ملی و قومی تجزیه شد. البته در دوران شوروی ناسیونالیسم در کوچه و خیابانها کمتر بود زیرا سیستم کنترل جمعیت در شوروی مطلقاً توتالیتر بود. ولی در شوروی منافع ملی نسبت به مأموریتهای سیاسی در جای دوم قرار داشت و در نتیجه «ملت شوروی» داوطلبانه و آناً به کشورهای ملی تجزیه شد.

ضمناً روسیه قبل از شوروی هم الگوی مناسبی برای تنظیم مسائل ملی نبود و به همین دلیل شکست خورد و لازم به ذکر است آن امپراطوری هم بر اساس ملی تجزبه شد.

در عین حال من معتقدم تجربه شوروی در زمینه ملی جوانب مثبتی هم داشت و در این رابطه به سیاست زبانی، فرهنگی و علمی شوروی اشاره می کند که برغم تمام ماهیت عقیدتی و محدودیت آشکار، توان مثبت ملموسی داشت. این جوانب مثبت بود که باعثشد شوروی به شکلی نسبتاً مسالمت آمیز و بدون جنگهای داخلی گسترده از هم فروپاشد.

روسیه تاکنون ساختار تقسیمات اداری فدراسیون شورایی سوسیالیستی روسیه را حفظ کرده و این موقعیت نه تنها با مرحله کنونی توسعه کشور هماهنگی ندارد بلکه در واقع اساس فروپاشی آینده روسیه چون شکست روسیه تزاری و شوروی است. بنظر وی برای تنظیم مسئله ملی باید از تقسیم ملی داخلی روسیه منصرف شد. وی گفت انجام این مأموریت در حال حاضر امکان پذیر نیست ولی فعالیت پیگیر و تدریجی در زمینه های اقتصادی، سیاسی و روانی در این جهت ممکن است. بسیاری از سیاستمداران سابق و کنونی و از جمله آندروپوف دبیر کل فقید حزب کمونیست شوروی، والوشین رئیس اسبق دفتر ریاست جمهوری روسیه و ولادیمیر ژیرینوفسکی رهبر حزب لیبرال دمکرات روسیه به ضرورت تجدید نظر در ساختار ملی کشور اشاره کرده اند.

هر پیشنهادی برای تشدید قوانین مربوط به مهاجرت داخلی(پیشنهاد نخست وزیر پوتین) نه تنها ماهیت ضد بازار و ضد مدرنیزه کردن دارد بلکه چنانچه تجربه شوروی و برخی دیگر کشورها نشان داده در نهایت امر مؤثر نبوده و حتی مضر است زیرا بطور بالقوه به شدت یافتن تضادهای قومی منجر می شود. لذا ابزار دیگری برای مدیریت روابط ملی و مظاهر منفی آنها ضرورت دارد.

من معتقدم در صورتی که روسیه از تقسیمات داخلی ملی منصرف نشود می تواند طی ربع قرن آینده یعنی بعد از وارد مرحله شدن نسل جدید مردم روسیه دچار فروپاشی شود و کشور دوباره در امتداد مرزهای ملی تجزیه می شود.

بنظر من تجزیه کشور روند تدریجی خواهد داشت. ابتدا کنترل حکومت فدرال بر مناطق ملی کاهش یافته، ساختار ارتش و نهادهای انتظامی و جمعیت مناطق اقتصادی کلیدی تغییر می یابد و هم زمان احوالات و جنبشهای ناسیونالیستی سر بلند می کنند.

ضمناً سیاست نادرست و غیرمعقول در جهت تغییر ساختار تقسیمات داخلی هم می تواند به تجزیه کشور یا حتی جنگ داخلی منجر شود. برای این منظور باید ساختار تقسیمات داخلی کشور بطور تدریجی و بر اساس توازن منافع اقتصادی، سیاسی و برابری ملی و اعتماد به حکومت تغییر داده شود ولی رعایت این امور در آینده نزدیک فوق العاده غیرمحتمل است.

حفظ وحدت روسیه هم با منافع ملتهای ساکن آن و هم جامعه جهانی هماهنگی دارد. با این همه من خوشحال می شوم اگر پیشبینی ام اشتباه از آب درآید.

مدیر برنامه های روسی و آسیایی انستیتوی امنیت آمریکا
ریانووستی پنجم ژانویه