اینقدر آزادی را آزاد تعریف کرده اند که امر بر سمانه خانم ماهم مشتبه شده فکر می کنه آزادی یعنی کله پتی شدن. سمانه خانم حتما " دقت خواهد کرد که آزادی در معنای محدودش یعنی کله پتی شدن اما معنای وسیع و بلند آزادی یعنی برده شهوت نبودن در بند و حصار لا ابالیگری نبودن و خو دخود بودن و ناخود نبودن. زیر ستم و ظلم هیهات گفتن و به خیابان ریختن و یک شکلش یعنی همین تصوی بالا. …اینهم معنای وسیع و خوب ازادی