به گزارش افکارنیوز، روزنامه جوان نوشت: این خبر گمانههای قبلی در مورد برگزاری مذاکرات در ماه دسامبر را کنار گذاشت و معلوم شد که باید در ماه ژانویه منتظر مذاکره بود، اما از هماکنون رسانههای غربی برای ایجاد فضای تبلیغاتی دست به کار شدهاند. گزارش آسوشیتدپرس در ۲۷ نوامبر یک بمب خبری بود که به سرعت در فضای رسانهای منعکس شد.
آسوشیتدپرس در این گزارش مدعی شد که ایران با استفاده از شیوههای کامپیوتری یک سلاح هستهای را شبیهسازی کرده که قدرت انفجاری آن سه برابر بمب هستهای هیروشیما است و برای واقعنمایی گزارش خود نموداری را نمایش داد و مدعی شد که این نمودار را از یک کشور «منتقد برنامه هستهای ایران» و «بیطرف» کسب کرده است. این نمودار یک محنی با متغیرهای زمان بر حسب میکروثانیه، تغییرات توازن و انرژی آزاد شده برحسب زمان طی پالس توان است که به ادعای آسوشیتدپرس؛ «این سلاح درحال حاضر در ایران شبیهسازی شده است». آسوشیتدپرس نظر دیوید آلبرایت به عنوان یک کارشناس را چاشنی گزارش خود
کرد که از واقعی بودن این نمودار گفته بود.
این گزارش آسوشیتدپرس به سرعت از سوی دانشمندان هستهای مورد قضاوت قرار گرفت و در بولتن دانشمندان هستهای امریکا منتشر شد. یوساف بات و فرانک دالوکی از دانشمندان هستهای امریکا هستند که گزارش آسوشیتدپرس را قضاوت کردند و آن را یک «اشتباه بزرگ» و «یک تحلیل نامرتب یا دروغ آماتوری» خواندند. این دو دانشمند هستهای اعلام کردند که «سطح علمی نمودارهای یادشده در حد کار دانشجویان دروس فیزیک در دورههای کارشناسی و حداکثر کارشناسی ارشد» است. روزنامه گاردین قضاوت این دانشمندان هستهای امریکا را منتشر کرد و این کار باعثشد تا آسوشیتدپرس مجبور شود در اول دسامبر به
دست و پا بیفتد تا با بهانههای مختلف توجیهی برای گزارش قبلی خود ارائه کرده باشد.
اکنون دیگر مشخص شده که گزارش نخست آسوشیتدپرس و نمودار آن فقط یک تبلیغات رسانهای است که این خبرگزاری به راه انداخته و فاقد هر گونه اعتباری است، اما میتوان از مجموع قضاوت دانشمندان هستهای امریکا و توجیهات بعدی آسوشیتدپرس به چند نکته مهم اشاره کرد. نخستین نکته در ارزش علمی و حتی سیاسی قضاوت انجام شده از سوی دانشمندان هستهای امریکاست. اعتبار علمی این قضاوت تا آن حد بود که آسوشیتدپرس نیز در توجیهات بعدی خود این قضاوت را پذیرفت و تنها سعی کرد اشتباهات فاحش موجود در نمودار را به روشهای مختلف توجیه کند. از لحاظ سیاسی، دانشمندان هستهای امریکا و نه کشوری دیگر
بودند که آن گزارش را از اعتبار ساقط کردند و این موضوع نشان میدهد که نگاه انتقادی به این دست گزارشها در امریکا نسبت به گذشته جدیتر شده است. نکته دوم در رابطه بین آن گزارش و عملکرد آژانس بینالمللی اتمی است؛ به نحوی که معلوم شده گزارش ماه نوامبر آژانس متکی به این دست اطلاعات بوده و اینکه آژانس بر اساس این اطلاعات اتهامات خود را بر ایران وارد کرده است.
تکیه آژانس بر اطلاعات ناموثق و ارزیابیهایی غیرکارشناسانه آن با نقد و قضاوت این اطلاعات روشن شده و همین نیز باعثشده تا کسی چون باب کلی، بازرس سابق آژانس، به ارزیابیهای آژانس انتقاد کند و بگوید که در آژانس «عدم وجود بخش تخصصی راستیآزمایی و سطح کافی کارشناسی تسلیحات» به وضوح دیده میشود. نکته سوم در منبع مورد استناد آژانس و آسوشیتدپرس است که هر دو حاضر نیستند در مورد منابع خود شفافسازی کنند و بر اساس منابع نامشخص اتهامات سنگینی را بر ایران وارد میکنند.
آسوشیتدپرس منبع خود را به صورت «بی طرف» و «منتقد برنامه هستهای ایران» توصیف کرده و آژانس نیز در گزارشهای خود به همین توصیفات کلی و مبهم بسنده میکند. نمونه گزارش آسوشیتدپرس نشان میدهد که باید به صورت جدی به نقد منابع آژانس پرداخت تا آنکه نتواند با استناد به منابعی نظیر منابع آسوشیتدپرس از اطلاعات ناشیانه و غلط چنان اتهاماتی را بر ایران وارد کند. نکته نهایی را میتوان در کل فضای رسانهای حاصل از گزارش آسوشیتدپرس و قضاوت آن در بولتن دانشمندان هستهای امریکا و انتشار آن از سوی گاردین دید.
اين موضوع عجيب است كه خبرگزاري آسوشيتدپرس به اين نحو گزارشي را منتشر كند كه چند روز بعد چنان جوابي داشته باشد و خود آسوشيتدپرس مجبور به جبران خطايش شود. در واقع، كل ماجرا را ميتوان يك بازي تبليغاتي دانست كه پيش از برگزاري مذاكرات انجام ميشود تا آنكه با مطرح شدن ديدگاههاي مختلف، زمين بازي براي بازيگران غربي بازتر از گذشته باشد و آنان بتوانند در اين فضاي رسانهاي از گزينههاي مختلفي در مذاكرات برخوردار باشند.
شناسه خبر:
۱۷۰۶۳۱
تکیه آزانس بر نمودار کج و معوج آسوشیتدپرس
از مدتی پیش اخباری مبنی بر دیدار قریبالوقوع نمایندگان ایران و گروه ۱ + ۵ منتشر میشد تا اینکه تارنمای ایران هستهای، نزدیک به شورای امنیت ملی، در ۱۱ آذر ماه از احتمال برگزاری مذاکرات ایران و گروه ۱ + ۵ در ماه ژانویه خبر داد.
۰