به گزارش افکارنیوزبه نقل از فارس، «ثریا عبدالهی» مادر یکی از اعضای گروهک منافقین در پادگان اشرف که معتقد است، فرزندش اغفال شده و به نوعی اسیر این فرقه شده است، در گفت‌وگو با فارس به مسائلی از جمله نحوه حضور فرزندش در اشرف و همچنین فعالیت‌های خود در مدت حضورش در مقابل درب این پادگان پرداخت که از نظر خوانندگان می‌گذرد.

وی با اشاره به نحوه حضور فرزندش در سازمان گفت: امیر اصلان با دوست خود به ترکیه سفر کرد تا از آنجا به آلمان رفته و کار و زندگی مناسبی را برای خود تشکیل دهد. پس از مدتی تماس گرفت و گفت در آلمان است و مقداری پول خواست که پس از آن یعنی از سال ۸۱ تا ۸۴ خبری از وی نداشتیم.

عبدالهی با بیان اینکه امیراصلان پس از سه سال و نیم با وی تماس گرفت و گفت در آلمان وضعیت خوبی داشته و زندگی آرامی و مرفهی را برای خود رقم زده است، اظهار داشت: ما تصور می‌کردیم که او خوشبخت شده، اما ۲ سال بعد که دوست وی به ایران بازگشت، اعلام کرد که وی در پادگان اشرف در عراق به سر می‌برد.

مادر امیراصلان ادامه داد: در آن زمان هیچ اطلاعی از پادگان اشرف نداشتیم و من تصور می‌کردم که منظور دوستش پادگانی در شهر نجف اشرف است و برای دیدن وی و همچنین زیارت عتبات عالیات عازم عراق شدم. تصور می‌کردم که امیراصلان در نجف همسری گرفته و زندگی خوبی دارد. به همین منظور هدایایی برای عروسم گرفتم.

وی با اشاره به سفرش به شهر خالص(محل پادگان اشرف) اظهار داشت: زمانی که به این منطقه رسیدیم به دنبال گنبد امیرالمومنین می‌گشتم، ولی وقتی در پادگان نظامی پیاده شدیم، نگران شدم. فردی که همراه ما بود در مورد جنایات منافقین توضیحاتی به ما می‌داد و از آنجا که می‌دانست به اصل ماجرا پی نبرده‌ایم به تدریج موضوع را برایمان تشریح کرد. زمانی که به پادگان اشرف رسیدیم تازه متوجه شدم که فرزندم به دام این گروهک تروریستی افتاده است.

مادر امیراصلان به حضور ۲۰ روزه خود در کنار پادگان اشرف برای دیدن فرزندش اشاره کرد و گفت: بسیار تلاش کردیم، اما نتوانستیم فرزندان خود را ببینیم و من در اینجا ماندم تا او را ببینم که مدت این حضور تا به حال به ۴ سال رسیده است.

وی به تشریح فعالیت‌های خود طی ۴ سال زندگی در محلی نزدیک پادگان اشرف اشاره کرده و افزود: ما هر روز برای صدا کردن فرزندانمان مقابل در پادگان می‌رفتیم، اما با نصب بلندگوهای فراوان از سوی سازمان، صدای ما به جایی نمی‌رسید و پس از آن بود که تصمیم گرفتیم تا در اینجا بمانیم و از سوی ارتش عراق کانکس‌هایی به ما داده شد.

عبدالهی یادآور شد: در ابتدای ورودمان که بهمن سال ۸۶ بود، هیچ چیزی نداشتیم و محل اسکان مناسبی نیز نبود، اما به تدریج و با تلاش خانواده‌ها و همکاری‌های صورت گرفته از سوی مسئولین ایرانی و ارتش عراق، کانکس‌هایی را در این مناطق قرار داده و آن را مهیای زندگی کردیم.

مادر امیراصلان با اشاره به تلاش زیاد خانواده‌ها برای خارج کردن فرزندانشان از چنگ سران فرقه تروریستی منافقین گفت: سران گروهک، ما را به عنوان مزدوران حکومت جمهوری اسلامی خطاب و همواره به ما توهین می‌کرده‌اند و در بسیاری مواقع ما را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند که طی این وقایع برخی خانواده‌ها آسیب دیده و راهی بیمارستان شدند.

عبدالهی با اشاره به اینکه در اوایل کار قرار بود که به فرمان مسعود رجوی، خانواده‌ها به تدریج با بستگان خود در سازمان ارتباط گرفته و با آنها ملاقات کنند، خاطرنشان کرد: در اولین ملاقات گروه ۴ نفره‌ای که برای دیدن خانواده‌اش رفت، به اشرف بازنگشت و پس از آن بود که سران فرقه اجازه ملاقات و دیدار خانواده‌ها با اعضا را ندادند.

مادر امیراصلان با اشاره به حضور یونامی(گروه رسیدگی به وضعیت عراق از سوی سازمان ملل) در دوران اشغال این کشور در پادگان اشرف خاطرنشان کرد: آنها به اظهارات خانواده‌های اسرا هیچ اهمیتی نداده و سخنانمان را نمی‌شنیدند.

وی به فعالیت‌های خانواده‌های اعضای در بند فرقه رجوی طی ۴ سال گذشته اشاره کرد و گفت: زمانی که سران سازمان دیدند فعالیت خانواده‌ها تاثیر گذار بوده و ریزش نیرو مشهود است، وارد فاز جدیدی از جنگ روانی با نام پروژه «آینده سوزی» شدند. در این پروژه، افرادی که از سوی خانواده‌ها به فرار دعوت می‌شدند، به شبکه سیمای آزادی آمده و اعلام می‌کردند که خانواده‌های بیرون از پادگان را نمی‌شناسند و آنها ناپدری و نامادری‌شان هستند و پس از آن، اعضا را مجبور کردند که با تیرکمان و سنگ، خانواده‌های خود را مورد هدف قرار دهند.

عبدالهی با اشاره به تلاش سران سازمان طی سه دهه گذشته برای از بین بردن عاطفه، احساس و حس وابستگی به خانواده یادآور شد: مریم و مسعود تلاش دارند تا خود را پدر و مادر واقعی افراد نشان دهند و بارها به اعضا گفته‌اند که پدر و مادران شما تنها شما را زاییده‌اند یعنی همان کاری که حیوانات نیز می‌کنند، اما پدر و مادر واقعی شما ماییم که در پی اعتلایتان هستیم.

وی به پخش صدای خنده کودک از بلندگوهای خانواده‌های اسرا برای ساکنان اشرف اشاره کرد و گفت: این حرکت ما به شدت مورد اعتراض سران سازمان قرار گرفت، چرا که آن را موجب بیدار شدن احساسات و عواطف در بین اعضا می‌دانستند و با فشارهای وارد شده مجبور شدیم تا این کار را متوقف کنیم.

مادر امیراصلان به دروغ پردازی و شایعه پردازی سران منافقین در خصوص وضعیتشان در کمپ اشرف اشاره کرد و اظهار داشت: آنها بارها به مقامات یونامی اعلام کردند که خانواده‌های مستقر در بیرون اشرف اجازه نمی‌دهند، آب، غذا و سوخت وارد پادگان شود، در حالیکه هر هفته حدود ۱۸ تریلی سوخت و غذا به پادگان می‌رفت و با تخلیه بخشی از پادگان در عید امسال حدود ۴۲ مخزن عظیم سوخت و آب که در زیر زمین تعبیه شده بود، کشف شد.

عبدالهی با اشاره به خلع سلاح سازمان منافقین در سال ۲۰۰۳ از سوی آمریکا، خاطرنشان کرد: با این وجود آنها دست به ساخت سلاح‌های سرد مانند منجنیق، فلاخن و تیر کمان شدند تا خانواده‌ها را با آنها مورد تهاجم قرار دهند.

مادر امیراصلان در پایان با بیان اینکه تا لحظه آزادی فرزندش از دست فرقه منافقین، در این مکان بر نمیدارد، سازمان منافقین را تشکیلات فرقهای خطرناکی خواند که افراد را با فریب و حیله جذب کرده و با مغزشویی نگه میدارند.