به گزارش افکارنیوز، دو روز قبل در جریان راهپیمایی روز قدس، دکتر «حسن روحانی» رئیس‌جمهور منتخب اشغالگری در سرزمین فلسطین و قدس را «زخمی بر بدن دنیای اسلام» توصیف کرد. این اظهارات که نقل آن در ابتدا با تحریفاتی هم همراه شد، واکنش گسترده‌ای در رسانه‌های جهان داشت و خیلی زود یک موج خبری به راه انداخت. حتی «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی هم در واکنشی شتاب‌زده، این اظهارات را نشاندهنده چهره واقعی رئیس‌جمهور جدید دانست.

اما این اولین بار نیست که از رژیم‌صهیونیستی با عنوان یک «زخم» یا «جراحت» یاد می‌شود. اتفاقا اصلی‌ترین حامیان تشکیل رژیم‌صهیونیستی یعنی بریتانیایی‌ها، خود اولین کسانی بودند که از چنین لفظی برای توصیف اشغالگری اسرائیل استفاده کرده‌اند. البته شاید جالب‌ترین نکته این باشد که «باراک اوباما» رئیس‌جمهور کنونی آمریکا هم در سال ۲۰۰۸ زمانی که برای رسیدن به این مقام تلاش می‌کرد، اسرائیل را «زخمی بر پیکره سیاست خارجی آمریکا» توصیف کرده بود.

آنطور که پایگاه «مندوویس» گزارش داده، اوباما در ماه می ۲۰۰۸، در گفت‌وگو با «جفری گلدبرگ» خبرنگار نشریه «آتلانتیک» در پاسخ به این سوال که «آیا شما اسرائیل را لکه‌ای بر اعتبار خارجی آمریکا می‌دانید؟»، پاسخ داد: نه، نه، نه. اما آنچه که من فکر می‌کنم این است که این جراحت همیشگی، این زخم مداوم، کل سیاست خارجی ما را تحت تأثیر قرار داده است. نبود راهکاری برای حل این مسئله، بهانه لازم را برای شبه‌نظامیان ضدآمریکایی جهت انجام عملیات‌های غیرقابل قبول، فراهم کرده است. بنابراین این به نفع امنیت ملی ما و همچنین امنیت اسرائیل است که این قضیه حل شود، چراکه تداوم وضع فعلی ناممکن است.

بیش از ۹۰ سال قبل، در روز ۲۱ ژوئن ۱۹۹۲، احتمالا برای اولین بارها بود که اسرائیل یک «جراحت» توصیف شد؛ آن هم در مجلس اعیان بریتانیا. در آن جلسه که با موضوع بررسی تبعات و پیامدهای «بیانیه بالفور» تشکیل شده بود، لرد «جورج کلارک» در مورد تشکیل اسرائیل گفت: آنچه که ما انجام دادیم، اعطای امتیازی بود، نه به یهودیان، بلکه به بخشی از صهیونیست‌های تندرو، برای ایجاد جراحتی رونده در شرق، که مشخص هم نیست تا کجا و چه حدی گسترش پیدا می‌کند.

کلارک در آن صحبت‌ها پیش‌بینی کرده بود که این پروژه نهایتا با شکست مواجه می‌شود، چراکه «خسارتی که انتقال جمعیتی غریبه به یک کشور عربی ایجاد می‌کند، چیزی نیست که قابل جبران باشد».

و در پایان باید به این نکته اشاره کرد که در سال ۱۹۸۸، کمیسیون عدالت و صلح کلیسای واتیکان، گزارشی را تحت عنوان کلیسا و نژادپرستی: پیش به سوی جامعهای برادرانهتر منتشر کرد، که در بخشی از آن ضمن محکومیت نژادپرستی و خودبرتربینی برخی ملتها، آمده بود: بر خلاف آگاهی روزافزون از عظمت بشر، نژادپرستی هنوز هم وجود دارد و هر روز در قالبی تازه نمایان میشود. این جراحتی بر پیکره بشریت است که هنوز به طرز اسرارآمیزی ادامه دارد.