به گزارش افکارنیوز، اوبامایی که پس از حمله شیمیایی ۲۱ آگوست در حومه دمشق، هیاهوی بسیاری به راه انداخته بود و می‌خواست به بهانه «تنبیه» بشار اسد به مداخله نظامی در سوریه دست بزند، به ناگاه فتیله جنگ‌افروزی را پایین کشید و تصمیم‌گیری در این باره را به اعضا کنگره سپرد.

همین پا پس کشیدن بود که همه را به تعجب واداشت چراکه آن همه هیاهو به یک باره فروکش کرد. اما اینکه چرا چنین شد شاید به مجموعه‌ای از عوامل و عناصر ربط داشته باشد. اوباما که در همان سال اول ریاست جمهوری خود به خاطر «سخنان صلح‌طلبانه»، جایزه صلح نوبل را از آنِ خود کرده بود، اکنون با مخالفت ۵۶ درصدی مردم آمریکا روبرو شده است آنهم به دلیل اینکه بعد از حمله آمریکا به عراق و افغانستان، شهروندان آمریکایی دیگر تمایلی به یک جنگ دیگر به ویژه در خاورمیانه ندارند.

در واقع، نتایج نظرسنجی‌ها مختلف سی‌ان‌ان، وال استریت ژورنال، موسسه گالوپ و موسسه تحقیقاتی پیو نشان داده، مردم آمریکا به طور کلی مخالف دخالت نظامی واشنگتن در سوریه هستند و پیشنهاد آنها به کاخ سفید این است که یا کمک بشردوستانه به مردم سوریه ارسال کنند یا تلاش کنند از مسیرهای دیپلماتیک به بحران و درگیری در آن کشور پایان دهند.

البته شاید مخالفت افکار عمومی در آمریکا به مسائل و مشکلات مالی و اقتصادی نیز گره خورده باشد چراکه طی چند سال اخیر دولتمردان آمریکایی با جنبش اعتراضی وال‌استریت دست و پنجه نرم می‌کنند که ریشه در معضلات اقتصادی دارد و قطعا ورود واشنگتن به جنگی دیگر، فشار مالی سنگینی بر دوش مالیات دهندگان آمریکایی وارد می‌کند.

اما عامل دیگری که اوباما را مردد کرد، عدم همراهی متحد قدیمی‌اش بریتانیا بود. پارلمان انگلیس در اقدام غیرمنتظره با طرح دیوید کامرون، نخست وزیر این کشور برای مشارکت در اقدام نظامی علیه سوریه مخالفت کرد. استدلال بسیاری از نمایندگان پارلمان انگلیس، نبودِ مدارک کافی برای اثبات دست داشتن سوریه در حمله شیمیایی به «غوطه» در حومه دمشق بود.

اعضای حزب کار که اصلی‌ترین مخالفان این طرح بودند، بر این باور بودند انگلیس باید بر اساس شواهد موجود تصمیم بگیرد، نه اینکه شواهدی بر اساس تصمیمات خود بسازد. برخی دیگر از نمایندگان هم نبودِ مجوز شورای امنیت و همچنین احتمال گسترش درگیری‌ها در سوریه و ورود کشورهای دیگر به بحران را از دلایل خود برای رأی منفی عنوان کرده‌اند.

به این ترتیب، رای منفی پارلمان انگلیس، عملا اصلی‌ترین متحد آمریکا را در اقدام نظامی علیه سوریه حذف کرد و موجب شد اوباما هم در تصمیم خود برای حمله فوری به سوریه دچار تردید شود و تجدیدنظر در این زمینه را در دستورکار خود قرار دهد. البته اوباما علنا در این باره سخنی به میان نیاورد و صرفا کوشید پای کنگره را به بازی باز کند تا شاید بتواند همراه و همپایی برای خود جور کند تا زمانی که به مخمصه افتاد، بار اشتباهات خود را به تنهایی به دوش نکشد و آن را با دیگری تقسیم کند.

اوباما که امیدوار بود در اجلاس گروه ۲۰ بتواند، نظر موافق همتایان خود به ویژه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه را جلب کند، در سن‌پترزبورگ نیز با در بسته روبرو شد. به نوشته خبرگزاری رسمی چین، رهبران ۲۰ کشور صنعتی جهان شک و تردیدهای زیادی درباره حمله نظامی آمریکا به سوریه از خود نشان دادند و در این زمینه کاملا با یکدیگر اختلاف نظر داشتند.

علاوه بر همه موارد فوق، این گمانه نیز وجود دارد که آمریکا مایل نیست در زمین القاعده بازی کند. در واقع، آمریکایی‌ها به جایگزین‌های احتمالی اسد اعتماد ندارند و به ویژه عقیده دارند خطر تکفیری‌های نزدیک به القاعده و جبهه النصره از اسد بیشتر است.

نکته دیگر اینکه باراک اوباما مایل نیست فردی جنگ طلب قلمداد شود به ویژه اینکه او بعد از رئیسجمهوری (جرج بوش) روی کار آمد که جنگافروزی بخش مهم عملکرد او طی ۸ سال ریاست جمهوری را تشکیل میداد و با سخنان نرم و مسالمتآمیز خود و نه بررسی عملکردش، جایزهای را نصیب خود کرد که اکنون بسیاری به این نتیجه رسیدهاند، او شایسته دریافت آن نبوده است. به عنوان مثال پایگاه خبری دیلیبیست در مطلبی با طرح این پرسش که باراک اوباما چگونه میتواند آمادگی خود را برای حمله به سوریه آنهم با وجود دریافت جایزه صلح نوبل توضیح دهد، خواستار پس گرفتن این جایزه از او شد و نوشت: واشنگتن صرفا به این دلیل که رئیس جمهورش سخنی را با بیمبالاتی گفته است و اکنون نیز میخواهد اعتبار شخصی خودش را حفظ کند، نباید به کشور دیگری حمله کند. به نظر میرسد همه این تردیدها و عوامل دست به دست هم داد تا اوباما فعلا از طرح خود برای حمله به سوریه عقب بنشیند تا مشاهده کند در آینده نزدیک کدام رویکرد را در پبیش گیرد.