به گزارش افکارنیوز، کارشناس این اندیشکده معتقد است که اوباما به هیچ وجه مخالف و پشیمان از جنگهایی نیست که بوش در عراق و افغانستان به راه انداخت چرا که برای توجیه جنگ در سوریه همان دعاوی را مطرح میکند که بوش برای توجیه کار خود میآورد.
اوباما از هر فرصتی برای سرزنش کردن بوش استفاده میکند و اشارات دیشب اوباما در ارتباط با بحثسوریه نیز از این قاعده مستثنی نیست.
اوباما شب گذشته اعلام کرد که ناکامی او در جلب حمایت اقدام نظامی درباره سوریه، به دلیل دست نیافتن به یک استراتژی منسجم نبود بلکه دلیل آن تلفات وحشتناک در جنگ افغانستان و عراق بود. او به شدت رئیس جمهور سابق، جرج دبلیو بوش را مورد انتقاد قرار داد که بیش از یک دهه جنگ را به دوش رئیس جمهور فعلی و سربازان آمریکا تحمیل کرده است، در حالی که نمایندگان مردم از شرکت در تصمیمگیریهای مهم از قبیل استفاده از زور در شرایط خاص، کنار رانده شدهاند.
واقعیت این است که کنگره به صراحت جنگ افغانستان و عراق را تصویب کرد، اما اوباما قبل از جنگ لیبی به دنبال جلب آراء کنگره نبود. در جنگ عراق و افغانستان دهها تن از سازمانهای بینالمللی به آمریکا پیوستند اما درباره سوریه تنها کشوری که حمایت قاطعانه خود را اعلام میکند، فرانسه است.
اگر بوش تا این حد منفور بود پس چرا اوباما بسیاری از قسمتهای سخنرانی خود درباره حمله به سوریه را از سخنرانی بوش در ارتباط با حمله عراق اقتباس کرد؟
اوباما در سخنرانی سه شنبه شب خود اعلام کرد که آمریکا باید نسبت به دیکتاتور بعثی که علیه مردم خود از سلاحهای شیمیایی استفاده کرده است، واکنش نشان دهد و سپس چنین استدلال کرد: «من میدانم که آمریکاییها میخواهند به رشد و توسعه ملت و کشور در داخل مرزهای خود تمرکز کنند، جای تعجب نیست که شما سؤالات سختی را از من بپرسید. بنابراین اجازه دهید من به تعدادی از مهمترین سؤالاتی که شما برای نمایندهگان خود فرستادهاید و از من پرسیدهاید، پاسخ دهم»
سپس او شروع به پاسخ دادن به سؤالاتی کرد که توسط منتقدین مطرح شد. نخستین سؤالی که خیلی از شماها پرسیدهاید این است که آیا این جنگ ما را به سمت جنگ دیگری سوق نمیدهد؟ با توجه به اینکه قرار نیست با این جنگ بشار اسد برکنار شود، اقدام نظامی چه ارزشی دارد؟ سایر سؤالها راجع به خطرات ناشی از اقدامات تلافیجویانه است. بسیاری از شما سؤالات گستردهتری پرسیدهاید. اینکه چرا ما باید در کشوری که درگیر مسائل پیچیدهای است، درگیر جنگ شویم و اینکه چه تضمینی وجود دارد بعد از برکناری بشار اسد کسانی که بر سر کار میآیند طرفدار حقوق بشر باشند؟ و در نهایت عدهای پرسیدهاند چرا
نباید این کار را به عهده سایر کشورها بگذاریم و یا به دنبال راهحلهای بهتر از اقدام نظامی و استفاده از زور باشیم؟
این سؤالها پیشتر نیز پرسیده شدهاند. در ۷ اکتبر ۲۰۰۲ بوش در سخنرانی خود در شهر سینسیناتی برای جلب حمایت اقدام نظامی در برابر دیکتاتوری که علیه مردم خود از سلاحهای شیمیایی استفاده کرده است، گفت: «بسیاری از مردم سؤالات منطقی را درباره ماهیت تهدید و ضرورت اقدام نظامی مطرح کردند. اینها مسائلی است که ما به طور گسترده و کامل در دولت راجع به آن بحثکردهایم و امشب من قصد دارم آن بحثها را با شما مطرح کنم»
بوش سپس شروع به پاسخ دادن به سؤالاتی کرد که توسط منتقدین مطرح شده بود. سؤالات از این قبیل بود: چرا عراق از بقیه کشورهایی که دارای سلاح هستند متفاوت است؟ اینکه عراق دارای سلاحهای کشتار جمعی است لزوماً چه خطرات جدی برای آمریکا دارد؟ آیا مقابله با تهدید عراق منجر به کاهش خطرات تروریسم میشود؟ عراق تا چه حدی به توسعه سلاحهای هستهای نزدیک است؟ عدهای از شهروندان نگران بودند که پس از ۱۱ سال زندگی کردن با این مشکل، چرا ما حالا باید با این موضوع مواجه شویم؟ عدهای معتقد بودند که ما میتوانیم این مشکل را به شیوههای سابق از قبیل اعمال فشار اقتصادی و دیپلماتیک و
بازرسی بینالمللی حل کنیم.
به عبارت دیگر، اساساً اوباما از سخنرانی بوش جهت جلب حمایت اقدام نظامی برای سخنرانی مشابه خود درباره سوریه کپیبرداری کرد.
شباهتها به همین جا ختم نمیشود. اوباما درباره برشمردن عواقب انفعال نیز از بوش تقلید کرد. «ضعف نشان دادن و مقاومت نکردن دربرابر استفاده از سلاحهای شیمیایی باعثزیر پا گذاشتن سایرقوانین مربوط به منع سلاحهای کشتار جمعی و همچنین جسورتر شدن متحدان اسد من جمله ایران میشود که قصد دارند با دستیابی به سلاح هستهای، قوانین بینالمللی و الگوی صلح جهانی را نادیده بگیرند. این جهانی نیست که مورد قبول ما باشد»
در سال ۲۰۰۲ بوش اعلام کرد که عدم اقدام نظامی باعثجسورتر شدن سایر حکومتهای دیکتاتوری میشود و به تروریستها اجازه میدهد به سلاحهای جدید و منابع جدید دست یابند و باجگیری را در جهان تبدیل به شیوهای مرسوم کنند. آیا آمریکا به واسطه ترس، باید منفعلانه از دخالت در امور جهان کناره گیری کند؟ این ویژگی آمریکایی که ما میشناسیم نیست.
در حالی که تقلید کردن ممکن است متواضعانهترین شکل تأیید گذشتگان باشد، اما اینکه کسی از شیوه دست یابی به موفقیت پیشینیان استفاده کند و در عین حال همزمان آنها را به باد انتقاد بگیرد و به آنها حمله کند، نوعی گستاخی به حساب میآید.
این تقلید کردنها باز هم ادامه یافت. بوش پس از جلب حمایت اقدام نظامی علیه عراق، به رژیم این کشور اولتیماتومی صادر کرد. اوباما نیز پس از جلب حمایت برای اقدام نظامی درباره سوریه اعلام کرد که او ترتیب اثر داده تا وزیر امور خارجه آمریکا جان کری با همتای روسی خود ملاقات کند. احتمالاً جان کری در این ملاقات توضیح خواهد داد که چنانچه دیکتاتور سوری نتواند مطابق خواستههای اوباما حرکت کند باید منتظر عواقب شدید این اقدامات و حمله محدود و باور نکردنی آمریکا باشد. حال اینکه حمله کوچک نظامی از بوش تقلید نشده است.
شناسه خبر:
۲۶۴۱۴۹
امریکن اینترپرایز: اوباما هم راه بوش را رفت
کارشناس مسائل امنیتی و بینالملل در اندیشکده امریکن اینترپرایز معتقد است که اوباما هر چند خود را مخالف بوش نشان میدهد اما برای توجیه جنگ در سوریه همان ادبیاتی را به کار بسته است که بوش به کار گرفت.
۰