ماجد بیماری کلیوی داشت یا سربه‌نیست‌ شد؟

به گزارش افکارنیوز، با مرگ مشکوک ماجد الماجد، تروریست متهم به بمب‌گذاری در نزدیکی سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت، چاره‌ای جز این نمی‌ماند که افکار عمومی منطقه و جهان به افتادن تشت رسوایی دشمنان ایران از جمله آل‌سعود از بام اعتراف کنند.

روزنامه الاخبار، ساعتی قبل از اعلام خبر مرگ الماجد، خبر داده بود که ممکن است عربستان سعودی دست به حذف ماجد پیش از اعتراف بزند. الماجد منبع اطلاعات مختلف از عملیات تروریستی در لبنان و سوریه بود و به راحتی می‌توانست نقش بندر بن سلطان، طلال بن ولید و بسیاری دیگر از مقامات سعودی را در ناآرامی‌های سوریه و لبنان فاش کند. وی حتی شاید می‌توانست به جهان بگوید آن حمله شیمیایی کذایی که قرار بود بهانه تجاوز نظامی به سوریه قرار گیرد را دقیقا کدام‌یک از گروه‌های تروریستی سوری و به دستور چه کسی انجام داد؟

الماجد همچنین می‌توانست نشان دهد که بسیاری از مقامات کشورهای غربی و کشورهای منطقه که سال‌ها ادعای مبارزه با تروریسم داشته‌اند، چه ارتباطاتی با القاعده داشته‌اند؟

حتی اگر الماجد هیچ‌کدام از این موارد را بیان نمی‌داشت و تنها می‌گفت چه کسی دستور حمله به سفارت ایران در بیروت را صادر کرده، برای رسوایی آل‌سعود کافی بود. اما این‌بار نیز دست‌های پشت پرده از آستین بیرون آمدند و مهره ارزشمندی را که در اختیار ارتش لبنان بود، حذف کرد.

در خصوص مرگ مشکوک ماجد الماجد می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱ - ادعای مرگ ماجد الماجد در اثر بیماری کلیوی به شدت مضحک است. حتی در کارتون‌هایی که برای کودکان ساخته می‌شود هم کسی به این راحتی مرگ چنین مظنونی را تنها چند روز پس از دستگیری باور نمی‌کند. چگونه کسی که سال‌ها مشغول عملیات تروریستی بوده و حتما برای اداره این عملیات از سلامت کافی برخوردار بوده است، اندکی پس از دستگیری به مرگ طبیعی جان می‌سپارد؟ قطعا خبر مرگ طبیعی عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه عربستان، اگر اعلام می‌شد، از خبر مرگ ماجد باورپذیرتر است. البته ناگفته نماند که برخی رسانه‌ها از روزهای قبل برای مرگ ماجد زمینه‌چینی کرده بودند و حال وی را بسیار وخیم گزارش می‌کردند.

۲ - این تروریست در هنگام مرگ در اختیار ارتش لبنان بوده و بنابراین قتل وی پیش از افشای اطلاعات، بی‌ارتباط با نفوذی‌های آل‌سعود و اسرائیل در ارتش لبنان نیست. قطعا کسانی در ارتش لبنان تحت استخدام رژیم‌های خارجی هستند که به دستور آنها اقدام به قتل کسی می‌کنند.

۳ - مرگ این تبعه سعودی اگرچه از افشای اطلاعاتی بسیار مهم جلوگیری کرد اما نشان داد که محور سعودی – صهیونیستی از هیچ اقدامی برای فاش نشدن اقدامات کثیف خود ابایی ندارد. این محور همان‌طور که از کشتن مردم بی‌گناه لبنان و سوریه ابا ندارد، از کشتن مزدوران سابق خود نیز پرهیز نمی‌کند.

۴ - شاید تبعات مرگ الماجد برای رژیم سعودی کمتر از تبعات افشای اطلاعات توسط وی نباشد. دست‌کم با رو شدن دست این رژیم در لبنان، از این پس برای سیاست‌مداران لبنانی نزدیک شدن به ریاض شاید کار آسانی نباشد، بخصوص برای میشل سلیمان که برای تکرار دوره ریاست‌جمهوریش به آل‌سعود چشم دوخته است. از سوی دیگر، گروه‌های تکفیری پس از دیدن مرگ الماجد که قطعا خدمات زیادی به آل‌سعود کرد، احتمالا در میزان اعتماد خود به ریاض تجدید نظر می‌کنند.

الماجد برای دوستان سعودی خود یک رسوایی بود، چه اگر زنده میماند و چه اکنون که به دار مکافات شتافته است. به هر حال رژیم سعودی تنها در حال از بین بردن وجهه دروغینی است که با خادم الحرمین الشریفین خواندن خود در منطقه به دست آورده بود. باید منتظر بود که در آیندهای نهچندان دور، اختلافات درونی رژیم آلسعود منجر به لو رفتن اطلاعات پنهان مرگ الماجد شود.