مسئولان آمریکایی از عربستان حقوق می گیرند!

به گزارش افکارنیوز، " رابرت بایر " مؤلف کتاب " خوابیدن با شیطان " از افسران عملیاتی سابق دستگاه اطلاعات مرکزی آمریکا است. وی پست‌های مختلفی را در " سی. آی. ای " برعهده داشت که از جمله آنها ریاست تیم این سازمان در لبنان در سال ۱۹۸۳ و انفجار بئر العبد است.

وی در این کتاب فصلهایی را به عملیات تعقیب " شهید عماد مغنیه " از فرماندهان مقاومت اختصاص داده است. بایر پس از ناکامی در ترور مغنیه در لبنان، مسئولیت پرونده عراق را برعهده گرفت.

این مسئول سابق سیا در کتابش، به مسائلی در خصوص همکاری عربستان و آمریکا در ایجاد تروریسم تکفیری و هدایت آن اشاره می کند.

با وجود انتشار این کتاب در سال ۲۰۰۳، ترجمه‌ای از آن به زبان عربی یا فارسی منتشر نشد. این کتاب در بین خبرنگاران با نام " کاخ سفید و طلای سیاه " نیز شناخته می‌شود.

بخش پنجم


* همکاری نفتی، تسلیحاتی و تروریستی

هنگامی‌که شرکت " کارلایل " در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ خودش را برای ورود به کنفرانس سالانه سرمایه گذاران در هتل " ریتزکارلتون " در واشنگتن آماده می‌کرد، فقط در فاصله دو مایل و نیمی جنوب هتل، پرواز شماره ۷۷ از خطوط هوایی آمریکا به ساختمان پنتاگون برخورد کرد. اگر پرواز شماره ۹۳ شرکت " یونایتد ایرلاینز " به هدف احتمالی خود یعنی کاخ سفید برخورد می‌کرد، اعضای این مجموعه شوکه می‌شدند، البته آنها معمولا چنین مسائلی را درک نمی کنند.

در این جلسه این افراد حضور داشتند: مسئولان ارشد شرکت " جیمز بیکر "، " فرانک کارلوچی " وزیر مشاور دولت جرج بوش پدر، ویر دفاع دوران رونالد ریگان و مشاور امنیت ملی دوره قبل از او، و برادر بن لادن به عنوان نماینده مجموعه بن لادن که صاحب یکی از بزرگترین شرکتهای ساخت و ساز دنیا است ولی شهرت او بیشتر به خاطر برادری با بن لادن است. این نشست یکی از بهترین نمونه‌های روابط واشنگتن با عربستان سعودی بود.

شرکت " کارلایل " روابطی قدیمی و سود آور با خانواده آل سعود داشت. در سال ۱۹۹۱ این شرکت زمین خرید حدود ۶۰۰ میلیون دلار از سهام شرکت " سیتی کورپ " را برای " ولید بن طلال " فراهم کرد. ولید بن طلال برادر ملک فهد و ششمین فرد ثروتمند دنیا بر اساس مجله فوربس در سال ۲۰۰۱ است. دارایی های او به حدود ۲۰ میلیارد دلار می رسد که بیشتر آن از شرکت سرمایه گذار سعودی در ریاض است.

* هدیه ۱۰ میلیون دلاری پس از ۱۱ سپتامبر

این شاهزاده در بیان تفکراتش فرد با استعدادی است، مدتی بعد از حملات ۱۱ سپتامبر به نیویورک رفت و ۱۰ میلیون دلار به صندوقی که " رودی جولیانی " شهردار نیویورک برای کمک به خانواده‌های قربانیان تأسیس کرده بود، کمک کرد.

ولید بن طلال از این موضوع به عنوان فرصتی برای ارائه نصیحت و توصیه‌هایی مفید به آمریکا استفاده کرد و گفت: " آمریکا باید در سیاستهای خود در خاورمیانه تجدید نظر کند و موضعی متوازن تر در قبال مسأله فلسطین بگیرد ". به نظر می آید که شرکت کارلایل فراموش کرد که بگوید اکثریت ساکنان شهر نیویورک حامی " اسرائیل " هستند، و آمریکایی‌ها دوست ندارند به آنها یاد آوری شود که با کمکهای مالی سعودی زندگی می‌کنند و سیاستهای خارجی آمریکا به فروش گذاشته می‌شود.

البته رودی جولیانی برای یادآوری واقعیت سیاست آمریکا نیازی به شرکت کارلایل ندارد. وی فورا به طلال گفت که چه کاری می توان با آن " چک " انجام داد. آمریکا برای همدردی با جولیانی، ۲.۸ میلیارد دلار را باز نمی گرداند.


* رؤسا، وزرا، مشاوران آمریکایی از عربستان حقوق می‌گیرند
این موضوع در خصوص اداره کارلایل تأیید شده که این شرکت حتی یک فرصت را برای کسب درآمد از دست نمی‌دهد. این شرکت از فروش مستمر نفت و خرید سلاح از سوی عربستان استفاده کرد. با نگاهی به قراردادهای کارلایل در می‌یابیم که تفکرات این شرکت بسیار بلندپروازانه است و نمی توان آن را متوقف کرد. در سال ۱۹۹۰ کارلایل پیشنهادهایی را برای قرارداد از سوی شرکت بین المللیBDM با سهمی به میزان سالانه ۵۰ میلیون دلار دریافت کرد. این قراردادها برای ارائه آموزش و خدمات کاری و لجستیکی جهت نیروهای گارد ملی سعودی بود.(کارلایل سهم خود را در شرکت بی دی ام ال تی آر دبیلو اواخر سال ۱۹۹۷ فروخته بود). حتی پس از مدتی کوتاهی پس از حملات ۹/۱۱ شرکت کارلایل به عنوان مشاور خاندان آل سعود در برنامه توازن اقتصادی به همکاری خود(با عربستان) ادامه داد.

* تضمین قراردادهای فروش نفت برای خرید سلاح

در ادبیات رسمی عربستان سعودی، " جبران خسارت اقتصادی " به هدف حمایت از برنامه سرمایه گذاری خارجی در عربستان سعودی به هدف تضمین درآمدهای نفتی است. اما به صورت غیر رسمی و البته به تعبیر دقیقتر، این برنامه به هدف تضمین همه قراردادهای فروش سلاح به عربستان می باشد.

کارلایل ثروت خود را از طریق خرید قراردادهای دفاعی کوچک و ارائه آن به شرکتهای بزرگی مانند بویینگ، لوکهید مارتین، و شرکت بین المللی " تی ار دبلیو "(فروشنده اصلی سلاح به عربستان) به دست آورده است. این شرکت تجارت سلاح را برای خود تضمین کرد و در بین بزرگترین شرکتهای پیمانکاری آمریکا به جایگاه یازدهم دست یافت.

بزرگترین مصرف کننده سلاح آمریکا، عربستان سعودی است. این کشور دومین بازار جنگنده‌، موشک، تانک، خودروی زرهی و دیگر تسلیحات و خدمات نظامی آمریکا است. عربستان همچنین پس از ارتش امریکا بزرگترین مصرف کننده خودروهای جنگی " برادلی " است. عربستان از نظر بسیاری از طرفها، به عنوان مهمترین حامی خط تولید تسلیحات آمریکایی به شمار می آید.

رابطه دولت و کار اداری در واشنگتن شبیه به بررسی موضوع زنا در خاندان آل سعود است. ولی بازیگران اصلی واشنگتن پس از ترک پستهای دولتی فورا و به صورت مستقیم به دفتراستخدام " کارلایل " می روند.

از جمله این افراد: جیمز بیکر، فرانک کارلوچی، کارلایل آرتور لویت رئیس سابق هیأت اوراق مالی و کمیته نقدینگی، ویلیام کنراد رئیس سابق کمیته ارتباطات در دوره دوم ریاست جمهوری بیل کلینتون، افسانه بیچلوس مدیر سرمایه گذاری بانک بین المللی و همسر مایکل بیچلوس تاریخ دان و از شخصیتهای برنامه تلویزیونی جیم لیرر؛ و ریچارد درمان رئیس سابق دفتر کاخ سفید بودجه در دوران بوش و ریگان و همچنین معاون رئیس جمهور و وزیر خزانه داری. همه این ها نشان می دهد که کارلایل یک مجموعه بین المللی است.

در واشنگتن هیچ کس به خوبی فرانک کارلوچی دارای ارتباطات نیست. وی علاومه بر تصدی وزارت دفاع و امنیت ملی، پس از گذراندن دوره ای به عنوان سفیر آمریکا در پرتغال، مدیر سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۰ بود. وی همچنین به عنوان تیم کشتی دانشگاه پرینستون دونالد رامسفلد را همراهی کرد و دوستی این دو برای سالها بعد ادامه یافت(متن حذف شده).

" جورج هربرت واکر بوش " مشهورترین مشاور " کارلایل "، چهل و یکمین رئیس جمهور آمریکا است. وی به دلیل فرماندهی جنگ خلیج فارس مورد توجه ثروتمندان سعودی و کویتی است. جرج بوش و " جان میجر " به نیابت از کارلایل به عربستان و کویت بسیار سفر کردند، و درهایی را به روی برخی سرمایه گذاران ثروتمند این دو کشور در دنیا گشودند. بوش پدر هنگامی که پسرش وارد تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۰ شده بود به مجموعه صحرایی فاخر در خارج از ریاض رفت تا روابط تجاری عربستان و آمریکا را با " شاهزاده عبدالله " ولیعهد بررسی کند. کارلایل اصرار دارد که بوش در آن سفر کیف سرمایه گذاری این شرکت را همراه خود نبرده بود، زیرا بوش بسیار مورد اطمینان است و از مشاوران ارشد این شرکت به شمار می آید.

به دلیل اینکه قراردادهای کارلایل از بخش خصوصی تأمین می‌شد، فقط مدیران این شرکت می‌دانند که چقدر سرمایه دارد. ۱۳.۹ میلیادر دلار آمریکا از نوامبر ۲۰۰۲ از سرمایه گذاران سعودی تأمین شد. خانواده بن لادن ۲ میلیارد دلار در کارلایل سرمایه گذاری کرد که دومین شریک صندوق این شرکت به شمار می‌آید. کارلایل و بن لادن در اکتبر ۲۰۰۱ یعنی حدود ۵ هفته پس از حمله به مرکز تجارت جهانی و پنتاگون از یکدیگر جدا شدند. ولی حدود ۱۰ سعودی دیگر در این شرکت به عنوان سرمایه گذار باقی ماندند. کارلایل مجبور نیست به صورت سالانه سهم شرکای خود را اعلام کند.

* دهانت را درباره عربستان ببند و هرچه می خواهی باخود ببر

در اوت ۲۰۰۲ برای دیدار با یکی از دوستان به جنوب فرانسه رفتم. وی قایقی کوچک نزدیک شهر " کن " داشت. هنگامی پهلو گرفتن در بندر مردی را در یک قایق تفریحی دیدیم که نشانه بازرگانی جدید داشت. روی قایق نیز پرچم آمریکا برافراشته شده بود. دوستم گفت که این فرد برای کارلایل کار می کرد. گفت وگوی ما آغاز شد تا اینکه به عربستان سعودی رسیدیم. در اولین فرصت از " عزوزی " و حمایتهای اداری و کاری که از سوی وی ارائه می شد پرسیدم؛ آن مرد دراین زمینه اطلاعات داشت و از من درخصوص دلیل توجه به این موضوع سئوال کرد. هنگامی که به او گفتم در حال نوشتن کتابی درباره عربستان هستیم، ناگهان دچار دریازدگی شد.

واشنگتن همواره به دنبال استفاده از پولهای عربستان است. " دیک چنی " وزیر دفاع و معاون رئیس جمهور به عنوان رئیس اجرایی شرکت هالیبرتون فعالیت کرد. شرکتی که همواره در حال استفاده از عربستان سعودی و پروژه‌های این کشور است. در اواخر سال ۲۰۰۱ با خروج دیک چنی، این شرکت گرفتار رسوایی های مالی شده بود و قراردادی ۱۴۰ میلیون دلاری را برای ارتقای چاه نفتی جدید عربستان بسته بود.

" فیلیپ میریل " در دوران ریاست جمهوری جرج بوش پدر به عنوان معاون دبیرکل ناتو تعیین شد. وی دوست شخصی و نزدیک دیک چنی و همسرش لین بود.

در نوامبر ۲۰۰۰ کالین پاول مدت کوتاهی قبل از آنکه به عنوان وزیر خارجه تعیین شود، حدود ۱۰۰ هزار دلار دریافت کرد. البته یکی از گزارشها حاکی است که او ۲۰۰ هزار دلار دریافت کرد. وی این مبلغ را در مقابل اظهاراتی پراکنده در دانشگاه " تافتسر " در ایالت ماساچوست گرفت. این مبلغ از صندوق تافتسر که " عصام فارس " معاون هیأت وزرای لبنان آن را تأمین می کند، پرداخته شد. در واقع هر سنت از دارایی های فارس ناشی از تعاملات او با شاهزاده " بندر بن سلطان " وزیر دفاع سعودی و ترکی بن عبدالعزیز یکی از برادران ملک فهد است.

پس از حوادث۱۱ سپتامبر، شرکت ارتباطی " کوروِس " ماهانه ۲۰۰ هزار دلار برای بهبود چهره عربستان دریافت می کرد. " تام لوولر " عضو جمهوریخواه سابق کنگره از کسانی بود که با این شرکت همکاری کرد. وی مدیر شرکت جمع آوری پول برای تبلیغات انتخاباتی جرج بوش پسر برای انتخابات فرمانداری ایالت تگزاس بود. لوولر همچنین مدیریت مالی امور انتخابات ریاست جمهور جرج بوش را برعهده داشت بنابراین مانند دیک چنی بسیار به کاخ سفید نزدیک بود. در اواخر سال ۲۰۰۲ سعودی ها به شرکت وکالتی " لوولر " سالانه ۷۲۰ هزار دلار پیشنهاد کردند تا نماینده قانونی منافع عربستان سعودی در آمریکا باشد. لوولر نیز به عنوان مؤسس و شریک این شرکت با این مبلغ موافقت کرد.

در این فضای اخلاقی(!)، همه این دوستی و محبت بین دولت واشنگتن و اتاقهای شرکتها و ریاض و دنیای دیگر، نشانه ای خطرناک به شمار می آید. البته دلایل اقتصادی برای بوش پسر و مشاورانش موجب شد که آنان چشمهایشان را به آلودگی سعودی ها ببندند. البته از یک طرف، نمی توان کسی را به دلیل تلاش برای نزدیک شدن به سعودی ها مورد مؤاخذه قرار داد، زیرا نمی توان مسئولی آمریکایی را یافت که به صورتی با عربستان در ارتباط نباشد.

" هنری کیسنجر " نیز ریاست مجموعه " کیسنجر و شرکا " را برعهده دارد که از جمله مشتریان وی شرکت بویینگ، شرکت آتلانتیک ریچفیلد آرکو و بسیاری از شرکتهایی است که در عربستان سعودی در حال فعالیت هستند.

ارتباط ها با مشتری سعودی در واشنگتن بسیار تو در تو و فراگیر است، به صورتیکه کیسنجر و سناتور جورج میشل که نام آنان برای ریاست کمیته ریاست جمهوری برای بررسی حملات تروریستی تعیین شدند، به صورت مستقیم از کار در این کمیته استعفا کردند تا مجبور نشوند که فهرست مشتری های خود را فاش کنند.

جرج بوش پس برای اینکه کسی که ریاست این کمیته را برعهده می گیرد ارتباطی با مشتری های سعودی نداشته باشد، " توماس کی " حاکم ایالت نیوجرسی و رئیس دانشگاه " درو " را تعیین کرد. تنها ارتباط توماس کی با مسئولان واشنگتن این بود که وی از همان مدرسه خصوصی فارغ التحصیل شده بود که الگور و برادران کوچکتر جرج بوش پس یعنی " نیل و " مارون " در آنجا درس خوانده بودند.

توماس کی وقتی به عنوان رئیس این کمیته تعیین شد، مدیر شرکت نفتی بزرگ " آرمادا هس " بود که با شرکت نفت عربستان سعودی برای ارتقای چاه‌های نفتی در مرکز آسیا وارد همکاری شده بود.

حتی " لویس فریچ " مدیر سابق دفتر اف بی آی گفته بود که پس از بازنشستگی از کار در این دفتر در سال ۲۰۰۱، پیشنهادی را برای کار با عربستانی ها دریافت کرده بود. اگر این خبر درست باشد، وی صبح ۱۱ سپتامبر و هنگامی که از خواب بیدار شد باید خدا را شکر کرده باشد که به جای کار برای عربستانی ها، در شرکت کارتهای اعتباری " ام پی ان ای " مشغول به کار شد.

* ارتباط همه شخصیتهای مهم آمریکایی با شرکتهای سعودی

تقریبا همه شخصیت‌های مهم در واشنگتن که مسئولیتی را عهده دار بوده‌اند، حداقل در یکی از شر کتهای مرتبط با عربستان سعودی همکاری کرده‌اند. به صورت عملی هر قرارداری که با سعودی ها بسته شده است شفاف نبوده، و در توفان شن و نزدیک یکی از چاه هایی که پول از آنجا سرچشمه می‌گیرد، ناپدید شده است.

در شرکت " تی آر دبلیو " تا اواخر سال ۲۰۰۲ که توسط شرکت " نورثورب گرومان " خریداری شد، " رابرت گیتس " مدیر سابق " سی آی ای " و معاون وزیر خارجه سبق و " مایکل آرامکست " سفیر سابق آمریکا در ژآپن و " کاندولیزا رایس " مشاور امنیت ملی آمریکا تشکیل شده بود و اعضای این شرکت سالها در اداره شرکت " شیورون " که در سال ۲۰۰۱ با " تکساکو " ادغام شد، همکاری داشتند.

" شیورون تکساکو " با شرکت ملی نفت سعودی " آرامکو " و " استار انترپرایز " و " موتیوا انترپرایز " همکاری داشت.

" کارلا هیلز " وزیر اسکان در دولت " جرالرد فورد "، " بنت جانسون " سناتور سابق لوییزانا و نماینده تجاری سابق آمریکا در دولت بوش که مسئول امور انرژی در کنکره بود، " سام نون " سناتور سابق جورجیا که رئیس کمیسیون نیروهای مسلح بود و با شرکت " نیمر پترولیوم " در ارتقای چاه های نفت قزاقستان همکاری داشت، از اعضای شرکت " شیورون – تکساکو " هستند.

در سال ۱۹۹۹ دولت سعودی متوجه شد که خاندان " بن محفوظ " بانک تجاری ملی را در اختیار دارد. پس از آن حداقل ۳ میلیون دلار به جمعیت های خیریه کمک کرد که مقادیری از این اموال به " بن لادن " تحویل داده شد. مقداری از این پولها نیز به یکی از جمعیتهای خیریه داده شد که یکی از اعضای آن " عبدالرحمن بن خالد بن محفوظ " بود که از ورود به آمریکا منع شده است. دلیل منع ورود وی به آمریکا دست داشتن در رسوایی بانک بین المللی در اوایل دهه نود است.

حمایت مالی جمعیتهای خیریه سعودی از بن لادن موضوعی بعید و دور از احتمال نیست. بسیاری از صاحبان میخانه‌ها در آمریکا عقیده داشتند که بیشتر پولها به پناهگاه‌ها، زنان بیوه در سرزمینهایشان سرازی می شود و البته برخی از این پولها نیز بدون شک برای خرید تفنگ و مواد منفجره برای ارتش جمهوریخواه ایرلند هزینه می شد.

دولت عربستان سعودی و واشنگتن درباره حسابهای بانکی سئوالی نمی کردند و سعودیها و شبه نظامیان مسلح وهابی را به حال خود رها کردند تا از راه‌های مختلف برای بن لادن پول بفرستند. درحالیکه این کار برای ساکنان واشنگتن امری آسان بود، بدون شک جمع آوری و ارسال پول در ریاض و جده آسانتر بود.

* درس سعودی ها به آمریکایی ها

عربسانی ها این درس را به آمریکایی ها دادند: دهانت را درباره عربستان ببند، تا به تو توجه کنیم. برای تو کار و پست در یک دانشگاه می‌یابیم، یا خودرویی لکسوس و خانه‌ای بزرگ در جورج تاون به تو می‌دهیم.

" والتر " سفیر سابق آمریکا در عربستان سعودی، رئیس مرکز بین المللی " مریدیان " در واشنگتن است که برای " افزایش تفاهم بین المللی " تأسیس شد. طبق آنچه که در سایت مرکز مریدیان آمده، این مرکز از سوی افراد کمک کننده سعودی حمایت می‌شود.

اعضای شورای اداری این مرکز نیز همسران اعضای کنگره هستند: سپنس آبراهام، کین بنتس، جان برو، جان کورزین، ویلیام فرست و چارلز هانمل. رئیس شورای اداری آن هم " میشل ولدج آر " سناتور سابق جورجیا و سفیر آمریکا در ریاض در دوره دوم ریاست جمهوری کلینتون است.

بر اساس مطلب منتشر شده در واشنگتن پست، یکی از افراد نزدیک به شاهزاده بندر بن سلطان سفیر عربستان در امریکا گفته است که وی مشغول رسیدگی به آن دسته از مسئولان آمریکایی است که به زندگی عادی خود بازگشته اند. سعودی ها به دوستان خود هنگامی که دفاتر خود را ترک می کنند اهمیت می دهند و به آنها رسیدگی می کنند. آنها هنگام ترک پست خود غافلگیر می شوند و متوجه می شوند که چند دوست خوب به دفترشان مراجعه می کنند!.

هنگامی که به اندازه کافی ثروتمند باشی، می توانی فقط رفاه را خریداری کنی؛ طبق توافقی که در اوایل دهه هشتاد با دولت ریگان برای حمایت از کسری بودجه آمریکا بسته شد، عربستان سعودی یک تریلیارد دلار در بازار سهام آمریکا سپرده گذاری کرده است. بر اساس مقیاس ۱/۱۰ بحران اقتصادی، اگر سعودی ها همه سپرده های خود را از بانکهای آمریکا خارج کنند، این امر برای آمریکا فاجعه بار خواهد بود.