جاسم محمد، تحلیلگر تروریسم و امور اطلاعاتی عرب در گزارشی که مرکز تحقیقات خاورمیانه در بیروت آن را منتشر کرده، به موضوع فعالیت‌های گروه داعش می‌پردازد و در آن بخشی از اعترافات یکی از عناصر جداشده از این گروه تروریستی را بیان می‌کند.

 

گزارش پیش رو مبتنی بر اعترافات یکی از عناصر جداشده داعش است.

 

فعالیت‌های گروه «دولت اسلامی عراق و شام» مجددا بعد از کشته شدن ابو عمر بغدادی در آوریل ۲۰۱۰ (فروردین ۱۳۸۹) و بعد از پدید آمدن برخی تشتت‌ها و جدایی‌طلبی‌ها، ازسرگرفته شد و این در حالی است که بسیاری از رهبران این تشکیلات، سوریه و کشورهای دیگر را ترک کرده بودند.

 

ابوبکر بغدادی در اواخر سال ۲۰۰۷ (اواسط آذر ۱۳۸۶) با داعش گره می‌خورد. او پیشتر در مساجد فلوجه سخنرانی می‌کرد و حتی باوجود ارتباط نداشتن با گروه دولت اسلامی عراق و شام، برای این تشکیلات فتوا می‌داد.

 

در خلال ژوئن ۲۰۱۰ (خرداد ۱۳۸۹) و حتی همین دو ماه پیش، بعد از انتشار خبر کشته شدن ابوبکر بغدادی، الحاج بکر، نظامی سابق تلاش می‌کرد تا تشکیلات داعش را پس از سلسله‌ای از انشقاقات، انسجام بخشد و در این راستا، با افراد زیادی ارتباط برقرار کرد.

 

الحاج بکر، سرهنگ سابق ارتش عراق پیش از سال ۲۰۰۳ (۱۳۸۲) بود که بعد به تشکیلات «التوحید والجهاد» به رهبری ابو مصعب زرقاوی پیوست. پس از تشکیل القاعده، از نزدیکان زرقاوی بود و سپس پدرخواندگی داعش را پذیرفت.

 

افرادی که بکر با آن‌ها ارتباط برقرار کرد عبارتند از:

 

ابوعلی انباری: نظامی سابق

 

مازن نهیری (ابوصفاء رفاعی): نظامی با درجه سرهنگ که در سال ۲۰۰۳ (۱۳۸۲) در زمان اشغال عراق به خدمت در ارتش مشغول بود.

 

ابوعلی بیلاوی: گرچه برخی گزارش‌ها وی را یکی از دو بنیان‌گذار داعش معرفی می‌کند ولی اطلاعات رسمی این موضوع را رد می‌کند. بیلاوی تا سال ۲۰۱۳ (۱۳۹۲) زندانی بود و سپس از زندان ابوغریب فرار کرد و به سوریه گریخت. وی در هنگام بازگشت از سوریه در موصل و در زمان حمله داعش به شهر در ژوئن ۲۰۱۶ (خرداد) کشته شد.

 

این سه فرمانده نظامی از آن رو که نیاز به وجود فردی دینی بود تا بتواند (در مقابل تشتت و چنددستگی) ایستادگی کند، تصمیم گرفتند نشستی با ابوبکر بغدادی داشته باشند. در این میان یکی از افسران (تشکیلات) به دلیل وابستگی‌اش به حزب بعث با این موضوع مخالفت کرد. علاوه بر این، ملاحظات شخصی منفی‌ای در میان برخی اعضای تشکیلات درباره برخی از موضوعات ازجمله پیدایش فردی همچون بغدادی (برای مقابله با تشتت و چنددستگی) وجود داشت. در این میان، اهالی استان الانبار بیشتر تمایل داشتند فردی با پیشینه دینی عهده‌دار این منصب شود.

 

الحاج بکر در اظهارات خود گفته است: «ابوبکر بغدادی در ابتدا با دراختیار گرفتن مسئولیت بازسازی شاکله دولت اسلامی در عراق مخالفت کرد، ولی من توانستم او را قانع کنم که به این تشکیلات بپیوندد و به او گفتم که نقش رهبر در سایه را ایفا کند.»

افراد موثر بر تشکیلات داعش در سال 2010 (1389)

 

افراد زیر به‌عنوان ایفاگران نقش‌های مهم و تاثیرگذار در تشکیلات دولت اسلامی عراق در سال 2010 (1389) معرفی شده‌اند:

مازن نهیری: مسئول امنیت و اطلاعات تشکیلات که به بررسی پرونده عناصری می‌پرداخت که به داعش می‌پیوستند. وی همچنین وظیفه پشتیبانی از رهبران گروه را برعهده داشت. نخستین جلسه اداری «امنیت و اطلاعات» در حالی برگزار شد که اعضای تشکیلات اداری در مجموع 20 نفر بودند و بعدها این تعداد به 100 و سپس 200 نفر افزایش یافت و پس از این مرحله، افراد به هسته مرکزی تشکیلات می‌پیوستند. اطلاعات موجود نشان می‌دهند که گروه در ابتدا مجموعه‌ای نظامی بود که با محوریت بخش «اطلاعات و امنیت» تشکیل و بعدها نقش امنیتی گروه بیش از نظامی‌گری آن شد. این مجموعه سپس وابستگی خود به القاعده، زرقاوی و ابو عمر بغدادی را اعلام کردند. از این مرحله به بعد شاهد یک جهش بزرگ در فعالیت‌های مجموعه هستیم که خود را مجموعه‌ای «جهادی» خواندند و سلاح حمل کردند. مازن نهیری بعد از این مراحل بود که یگان‌های امنیتی خود را در استان الانبار مستقر کرد تا بعدها بتواند آن‌ها را به استان‌های دیگر عراق به‌ویژه منطقه غربی و شمال‌غربی این کشور گسترش دهد.

الحاج بکر: او پیوسته همراه ابوبکر بغدادی بود تا بتواند در زمره مردان دین محسوب شود و بعدها اقدام به خطبه‌خوانی در مساجد کرد. در همان زمان‌ها بود که الحاج بکر تصمیم گرفت تا با دو افسر سابق عراقی (که پیشتر شرح آن بیان شد)، ارتباط برقرار کند.

ابو محمد عدنانی (طه فلاحات از شهر ادلب): الحاج بکر در خلال سفرش به سوریه با هدف دیدار با یکی از افسران بازنشسته در سال 2010 (1389)، با ابو محمد عدنانی که از اعضای گروه‌های جهادی و عضو شورای القاعده در عراق پیش از سال 2003 (1382) بود، ارتباط برقرار کرد. عدنانی پس از دعوت الحاج بکر، به همراه 50 جنگجوی پیوسته به گروه داعش به عراق رفت و مسئولیت امور شرعی و سپس شورایی را برعهده گرفت. اطلاعات موجود نشان می‌دهند که خروجی تلاش‌های عدنانی در منطقه حدیثه در سال 2010 (1389) منجر به تشکیل فرزندی از درون تشکیلات به نام جبهه‌النصره در سوریه شد.

ابو محمد عدنانی و مازن نهیری برای بازسازی پیکره تشکیلات و پیوستن چند افسر سابق ارتش عراق به این تشکیلات تلاش زیادی کردند. سرهنگ ابراهیم جنابی، ابو مسلم ترکمانی، فاضل عیثاوی، محمود عبیدی، نبیل معینی، محمود جنابی و عبدالله جبوری ازجمله این افسران بودند. در این میان، عبدالله جبوری پس از مدتی به دلیل برخی اختلافات با الحاج بکر، داعش را ترک کرد و به جبهه‌النصره پیوست.

این، نخستین مرحله از تاسیس مجموعه‌ای است که بر سلسله‌ای از روابط شخصی پیچیده میان نظامیان پیش از سال 2003 (1382) بنا شده بود. بعد از این مرحله، زمینه‌های ایجاد یک استراتژی تشکیلاتی، بودجه‌بندی، گسترش تشکیلات و جذب جنگجویان جدید فراهم می‌شود.