فرسایش مشروعیت در رفتار سیاسی سعودی

ریاض بیش از یک سال است که با کنار گذاشتن رویکرد سنتی خود در قبال مسایل سیاست خارجی به ویژه در سطح خاورمیانه، تنش زایی و بحران آفرینی را در منطقه به اوج رسانده است. سخنان رهبر انقلاب در خصوص دگرگونی در رویکردهای سیاست خارجی عربستان از جمله در قبال جمهوری اسلامی ایران را می توان بهترین تعبیر در این زمینه دانست.

 

رهبری بیستم فروردین ماه پارسال در سخنانی تصریح کرد: ما با سعودی ها اختلافات متعددی در مسایل گوناگون سیاسی داریم اما این را همیشه می گفتیم که سعودی ها در کار سیاست خارجیشان یک وقار و متانتی نشان می دهند، این وقار و متانت را هم از دست دادند. چند جوان بی تجربه، امور آن کشور را در دست گرفتند و دارند آن جنبه توحش را غلبه می دهند بر جنبه متانت و ظاهرسازی. این به ضررشان تمام خواهد شد.

 

مصداق این تعبیر رهبر انقلاب در نوع عملکرد سعودی ها در پرونده های مهم منطقه ای طی سال های گذشته آشکارا به چشم می آید. در این سال ها به رغم سیاست های خاص عربستان سعودی در قبال تحولات سوریه، پرونده اختلافات هسته ای تهران با غرب، حمایت از دیکتاتورهای منطقه ای و سرکوب قیام های بهار عربی، همسویی با اهداف منطقه ای آمریکا و دولت های غربی، سکوت در برابر تجاوزگری های صهیونیست ها و نیز اقدام های ناهمخوان با منافع بسیاری از کشورها در حوزه هایی نظیر تولید نفت، رهبران ریاض تا حد ممکن از ایجاد تنش مستقیم با دیگر دولت ها خودداری می کردند و با ظاهرسازی و عملیات پشت پرده اهداف خود را به پیش می بردند.

 

در طول دهه های گذشته، تلاش عربستان برای ایجاد وجهه یک دولت رهبر و قابل اتکا در میان اعراب و حتی در سطح جهان اسلام موجب شد تا سیاست خارجی این کشور چهره ای وزین و برکنار از مواضع اعلانی شتابزده و تنش زا بیابد. حتی در دوره هایی که به واسطه رویکردهای خاص دولت های نهم و دهم شاهد افزایش اصطکاک بین تهران و ریاض بودیم، رهبران عربستان تلاش هایی را برای نمایش رویکردی تنش گریز در قبال ایران به کار بستند.

 

دعوت «ملک عبدالله» پادشاه وقت عربستان از «محمود احمدی نژاد» رییس جمهوری پیشین برای شرکت در نشست شورای همکاری خلیج فارس در آذرماه 1386 از جمله این تلاش ها بود. ملک عبدالله حتی در کوران اختلافات هسته ای ایران با آمریکا و دیگر دولت های غربی، در تابستان 1391 از احمدی نژاد برای شرکت در نشست اضطراری سازمان همکاری اسلامی استقبالی گرم و کم سابقه به عمل آورد تا نشان دهد با تهدیدهای آن زمانِ رژیم صهیونیستی برای حمله نظامی با ایران مخالف است.

 

در این دوره، استفاده از دلارهای نفتی و ابزارهای دیپلماتیک به ویژه دیپلماسی عمومی، ارکان سیاست ورزی خارجی ریاض را تشکیل می داد که تداوم بهره جویی از این ابزارها را می توان در استفاده از اهرم کمک های مالی به سازمان ملل برای خروج از فهرست سیاه کشورهای ناقض حقوق کودکان به چشم دید.

 

پس از مرگ ملک عبدالله در اوایل بهمن ماه 1393، «ملک سلمان» برادر وی به جانشینی نشست تا دوره به تخت نشستن شاهزادگان سعودی بی تجربه و بی تدبیر در ریاض بیاغازد. نماد نسل نو رهبران ریاض در این دوره را می توان «محمد بن سلمان» نایب ولیعهد و فرزند ملک سلمان دانست؛ چهره جوان، بلندپرواز و پرادعایی که به گفته بسیاری از ناظران افزون بر تصدی وزارت دفاع و رهبری فرایند جنگ علیه مردم یمن، تصمیم گیرنده اصلی بسیاری از امور عربستان به شمار می رود.

در دوره تازه رهبری عربستان، از بسیاری از فرایندهای پنهانی و استفاده از ابزارهای گوناگون چون حمایت از گروه های تکفیری مسلح پرده برداری شد و عربستان حتی آشکارا اعلام کرد که قصد لشکرکشی به سوریه را دارد. پس از ناامن سازی عراق، در یمن نیز عربستان با رهبری ائتلافی از متحدان خود در راستای بازگرداندن رییس جمهوری مستعفی و فراری این کشور، تجاوزگری را پیشه کرد و دست خود را به خون هزاران غیرنظامی یمنی آلود.

 

عربستان حتی با پانهادن بر منافع اقتصادی خود برای ضربه زدن به ایران و روسیه در صحنه تحولات سوریه، سبب ساز سقوط بهای جهانی نفت به سطحی باورناپذیر شد و در بسیاری از موضوع های اختلافی با رقیبان خود راه جدال و تعارض را در پیش گرفت.

 

رهبران ریاض پس از فاجعه مرگ هزاران زایر خانه خدا در مهرماه پارسال که به واسطه بی تدبیری و بی کفایتی مدیران تازه به دوران رسیده حج این کشور رخ داد، از هر مسوولیت پذیری و پاسخگویی شانه خالی کردند و حتی امسال اجازه سفر زایران ایرانی را به این کشور ندادند.

 

سعودی ها حتی پس از اعدام «شیخ نمر باقر النمر» روحانی سرشناس شیعی این کشور، در پاسخ به حمله عده ای خودسر به نمایندگی های سیاسی خود در تهران و مشهد اقدام به قطع روابط با ایران کردند. پیش از آن، سعودی ها از تمام تلاش خود برای به شکست کشاندن گفت وگوهای هسته ایران و 5+1 بهره بردند و حتی برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران، دوشادوش صهیونیست ها ایستادند.

 

اوج چرخش در کنشگری سیاست خارجی سعودی ها، دیدار «ترکی الفیصل» رییس پیشین دستگاه اطلاعاتی عربستان با اعضای گروهک تروریستی منافقین در پاریس بود که بازتاب بسیاری در رسانه ها یافت. ترکی الفیصل با حضور در جمع منافقین با اظهار امیدواری به کامیابی آنان در مبارزه با نظام سیاسی ایران، حمایت خود را از تروریست ها اعلام کرد.

 

رفتارهایی از این دست، افزون بر عیان ساختن عمق اندک فهم و تدبیر سیاسی رهبران ریاض و پافشاری آنان بر رویکردهای خصومت ورزانه و تنش زا، دگرگونی جدی را در گرایش سعودی به ابزارهای نامشروع کنشگری در عرصه سیاست خارجی آشکار می سازد؛ ابزارهایی که افزون بر نامشروع بودن، پوسیدگی آن بر کسی پوشیده نیست و بهره گیری از آن ترکیبی از ریشخند و تاسف را در پی می آورد.