تابناک به نقل از گاردین نوشت: هفته گذشته، مصطفی احمدی روشن، دانشمند هستهای ایران، در حالی ترور شد که در ماشینش نشسته بود، بدون اینکه مسلح بوده یا در میدان جنگ باشد.
چند دانشمند ایرانی دیگر نیز به همین شیوه ترور شدند. داریوش رضایی نژاد هم در حالی ترور شد که بیرون از مهد کودک دخترش، منتظر تحویل گرفتن او بود، ولی ما به جای اینکه آن را محکوم کنیم، به نوعی ابزار خوشحالی می‌کنیم.

این در حالی است که کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، ترور دانشمند ایرانی را کاری حیرت‌انگیز می‌دانند و یا سخنگوی نظامی اسرائیل در صفحه فیسک بوک خود می‌نویسد: من نمی‌دانم چه کسی دانشمند ایرانی را ترور کرده؛ اما بابت این ترور ناراحت نخواهم شد.

در واقع واژه ترور که ما برای کشتن دانشمندان هسته‌ای ایرانی به کار می‌بریم، لغت مودبانه‌ای است، چرا که این رخدادها ترور نیستند، بلکه کشتار هستند که سیاستمداران ما در ایران، وزیرستان، غزه و… با هر ابزاری علیه شهروندان غیر نظامی به کار می‌گیرند.
هدف آنان نیز این است که به ما بگویند، این افراد که هدف قرار می‌گیرند، خارجی‌ها را در کشورهایشان به قتل می‌رساند.

«دیو گروسمن»، افسر سابق ارتش آمریکا در کتاب خود، مکانیسم‌هایی را بررسی می‌کند که به وسیله آنها، ما نه تنها زشتی این کارها را نادیده می‌گیریم، بلکه آن را توجیه می‌کنیم. وی از دلایل فرهنگی و اخلاقی می‌گوید که برای توجیه از آن بهره می‌گیریم.

اما اکنون لیبرال‌ها باید پاسخگو باشند که آیا خود آنان چنین فهرستی از کشتار را تحمل می‌کنند؟ بنیانگذاران آمریکا باید بگویند که آیا نظرشان این است که یکی بتوانند هم دستگیر و هم محاکمه و هم مجازات کند؟

تا چه اندازه ارزش‌های ما باید قربانی موضوعی به نام امنیت شوند؟ چه زمانی ما به حاکمانمان اجازه داده‌ایم که انسان‌ها را پنهانی به قتل برسانند، بدون اینکه پاسخگویی و مسئولیت پذیری در قبال آن داشته باشند؟

مسأله پیچیده یا ابهام آلود وجود ندارد. آیا ما بمب‌گذاری در یک ماشین غیرنظامی را تأیید می‌کنیم یا نه؟ آیا ما تروریسم دولتی را محکوم می‌کنیم یا نه؛ این مهم نیست که در کجای جهان ترور شده و چه کسی دستور ترور را صادر می‌کند؟ آیا ما باید شانه‌های خود را بالا بیندازیم و چشممان را روی این بربریسم بی‌قانون ببندیم؟

همه این سوال ها خطاب به رئیس MI۶ نیز مطرح است. کسی که خود مستقیما از طرح سازمانش برای ترور دانشمندان هسته ای ایران سخن می گوید. خطاب به موساد وجود دارد که حالا مشخص شده است که حتی عمده نیروهای خود برای ترور و خرابکاری در ایران را از گروهک تروریستی ریگی استخدام می کرده است. برای آمریکا وجود دارد که سناتور آن کشور و کاندیدای ریاست جمهوری آن از خبر کشتن دانشمند ایرانی احساس خوشحالی می کند.

اگر پاسخگویی باشد، سوالات زیادی وجود دارد که آنان باید پاسخگو باشند.