سیاستمداری متخصص در تصمیمات اشتباه و مهلک

مک‌کین خلبان نیروی دریایی ارتش بود که از حضیض قدرت به‌عنوان زندانی جنگ ویتنام تا اوج قدرت به‌عنوان نماینده‌ی جمهوری‌خواه کنگره و سناتور ایالت آریزونا و دو بار نامزد ریاست جمهوری شدن پیشرفت کرد و نهایتاً در خانه‌اش در آریزونا و در سن ۸۱ سالگی فوت کرد.

مک‌کین بیش از ۳۰ سال در کنگره خدمت کرد. در طی این ۳۰ سال، او از یک کهنه سرباز جنگ ویتنام که مخالف مداخله غیرعاقلانه در لبنان بود به پای ثابت هر مداخله‌ی نظامی بد و غلط در جهان تبدیل شد. هر چه بیشتر در واشنگتن می‌ماند بدتر می‌شد. سابقه‌ی او هیچ ارزشی ندارد مگر به‌عنوان هشدار و عبرت برای قانون‌گذاران احتمالی آینده. بااینکه او متخصص مسائل امنیت ملی و سیاست خارجی بود اما استعداد عجیبی در قضاوت‌های غلط و اشتباه در همه‌ی مسائل مهم سیاست خارجی در سه دهه‌ی گذشته داشت.

مک‌‌کین خودش را به‌عنوان طرفدار همیشگی جنگ‌های خارجی غیر ضروری تحت نام «رهبری آمریکایی» شناسانده بود و هر وقت رئیس‌جمهورها به توصیه‌های او گوش می‌کردند وضع مملکت بدتر می‌شد. او از مشوقان پیشگام در اشغال عراق و مداخله در لیبی بود و در هر دو مورد هم اشتباه می‌کرد. او همچنین از جنگ کوزوو هم حمایت کرد و از مدافعان سرسخت حمایت آمریکا از جنگ سعودی‌های در یمن بود.

وقتی تنش‌ها بین گرجستان و روسیه بالا گرفت او احمقانه فریاد زد: «همه‌‌ی ما گرجستانی هستیم» و با حرف‌هایش نزدیک بود جنگ جهانی سوم را سر موضوعی که هیچ ربطی به آمریکا نداشت راه بیندازد. علیرغم تقاضای همیشگی او برای «عمل» بیشتر، ایالات‌متحده به آن سرعت و شدتی که او می‌خواست در سوریه مداخله نکرد. او حتی یک بار در سخنی از نقش عربستان سعودی در سوریه تجلیل کرده بود. او گفته بود « خدا را شکر به خاطر وجود سعودی‌ها». او در قضیه ایران از جنگ‌طلب‌های مشهور بود (بمب، بمب، بمب، بمب، ایران را بمباران کنید؛ این را با آواز می‌خواند) و در سال‌های اخیر تا جایی پیش رفت که جزو دار و دسته‌ی مجاهدین خلق شده بود. این سابقه و تاریخچه‌ی کوتاهی از تصمیمات وحشتناک و حتی هزینه‌های وحشتناک‌تری است که مردم کشورهای تحت تأثیر سیاست‌های مورد حمایت وی پرداخته‌اند.

اگر مک‌کین بیشتر زنده می‌ماند، ایالات‌متحده در جنگ‌های بیشتر و طولانی‌تری از آنچه همین حالا هم درگیر آن است، گیر می‌افتاد، این چیزی است که حتی تحسین‌‌کنندگان او هم نمی‌توانند انکار کنند. مک‌کین در ۲۰ سال آخر فعالیت سیاسی خود قهرمان بی‌مسئولیت مداخلات بی‌‌ملاحظه‌ی آمریکا در گوشه و کنار دنیا بود. از اقبال بلند آمریکا و جهان بود که او نتوانست در سال ۲۰۰۸ رئیس‌جمهور شود. اگر شما هم معتقدید که سیاست خارجی ایالات‌متحده بیش‌ازحد نظامی‌گرایانه، تجاوزکارانه و مخرب است باید بدانید که مک‌کین سهم زیادی در شکل‌گیری این ماهیت سیاست خارجی داشته است.

تنها کار درست و مهمی که مک‌کین در عمر سناتوری خود انجام داد مخالفتش با شکنجه بود. از آنجا که او خود طعم شکنجه را در دوران زندانی بودنش در جنگ ویتنام چشیده بود، حاضر نبود موجه سازی‌ها و حسن تعبیرهای همکاران طرفدار شکنجه‌اش را تحمل کند. این جدی‌ترین اختلاف‌نظر او با حزب متبوعش (جمهوری‌خواهان) بود. مک‌کین این قابلیت را داشت که اصول را در وقت مقتضی در حزبش جا بیندازد اما متأسفانه معمولاً این کار را نمی‌کرد و وقتی هم که بحث سیاست خارجی وسط بود اصولی که او از آن‌ها پیروی می‌کرد معمولاً بدترین اصول بودند.