
- طی سالهای اخیر سیاست جهانی وارد مرحله جدیدی از کارکردها شده که در همین زمینه استفاده از اصطلاحات تاریخی برای بیان اتفاقات درحال جریان یکی از نکات برجسته در این خصوص است.
شاید استفاده از کلماتی چونپاشنه آشیل، اسب تروا،چشم اسفندیار، عملیات آژاکس یا برگ درخت زیگفرید؛ جدای از کاربرد لفظی، کارکردی فوق العاده در تحقق خواسته های سیاستمداران و منویات دولتمردان پیدا کرده است. تا جایی که این افراد سعی در اجرای برنامه های خود با به کارگیری سیاستها و رندیهای افسانه های قدیمی دارند.
از سال ۸۸ به بعد نیز ورق بازی سیاستمداران مخالف با نظام به سمت و سوی بکارگیری جنگی نرم و فرهنگی با شیوه ای متفاوت برگشت و استفاده از افسانه های قدیمی قوت یافت.
اجرای طرحی منطبق با افسانه " مده آ " که با همین نام در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال ۸۸ کلید خورد گویای تلاش مستمر و پروژه های تعریف شده دولتمردان غربی برای ضربه زدن به نظام اسلامی یا دیگر کشورهای اسلامی منطقه است.
پروژه " مدهآ " سناریویی است که بعد از پروژه " آژاکس۲ " در دستور کار قرار گرفت و توسط عوامل داخلی و با پشتیبانی تمام عیار قدرت های خارجی اجرا شد.
مدهآ داستان دختر پادشاهی است که عاشق دشمن پدر خویش می شود و برای رسیدن به این عشق با بی رحمی تمام برادر خود را می کشد تا از دسترسی پدرش به دشمن خود جلوگیری کند.
مدهآ پائیز سال ۸۸ توسط خانم آنت بنینگ(عضو آکادمی اسکار که پیش از انتخابات برای دیدار با هنرمندان ایرانی به کشورمان سفر کرده بود!) در جشنواره بین المللی تئاتر شهر لس آنجلس به صحنه رفت.
این نمایشنامه که با موزیک متن ایرانی در لس آنجلس به صحنه رفت گویای واقعیتی تلخ بود، واقعیتی که برآمده از تبعات یک رابطه عشقی مخرب است، رابطه ای که یک زن می تواند به خاطر رسیدن به هدفش تا چه حد دچار بی رحمی شود.
بر اساس این سناریو چنانچه شیفتگان غرب حاضر باشند که جلای وطن سیاسی(خارج شدن از چارچوب نظام، طرح خروج از حاکمیت و نظام) نمایند به این ترتیب برای آنکه از عواقب پیگرد نظام مصون بمانند و از دیگر سو به قدرت دست پیدا نمایند آماده خواهند بود تا ثمره و فرزندان انقلاب را در این راه قربانی نمایند.
شیفتگانی که شایعه تقلب در انتخابات، ضربه به نماز دشمن شکن جمعه و انحراف از اهداف برگزاری راهپیمایی روز قدس به عنوان نماد مبارزه با صهیونیسم و حمایت از مردم فلسطین، استفاده از شعارهای مبارزاتی علیه انقلاب اسلامی را در دستور کار خود داشتند.
اما گاهی سناریوی جنگ نرم تاریخی رویکردی جدید به خود می گیرد و نویسنده سعی میکند به جای ورود علنی به صحنه نقش را به دیگران بسپرد تا خود از منظر نظر دور بماند. همچون خواسته آمریکا از روسیه برای اینکه نقش اسب تروا در برابر ایران را بازی کند.
در این پروژه آمریکا خود علنا به میدان نیامده و از سیاسیون روس میخواهد با استفاده از امکانات اطلاعاتی و ایجاد تنش میان به اصطلاح دو گروه راست و چپ(البته از منظر آنها) اوضاع داخلی کشور را متشنج کنند.
سیاستی که به وضوح در اظهارات مایکل ماکفول سفیرآمریکا در روسیه پیدا است. الکساندر چایکوفسکی که از کارشناسان موسسه ابتکارات و مطالعات سیاست خارجی روسیه است می گوید: مایکل ماکفول علاوه بر آنکه متخصص روسیه است، متخصص ایران نیز محسوب می شود؛ منظورم امور خرابکارانه است.
آقای " ماکفول " از سال ۲۰۰۳ الی ۲۰۰۹ قبل از آمدن به کاخ سفید، مشترکاً با آقای " لاری دایموند " معاون رئیس پروژه " دموکراسی در ایران " بود.
ماکفول در سال ۲۰۰۷ در حمله فکری به ایران که توسط انستیتو هوور سازماندهی شده بود مشارکت فعالی داشت و می گفت: ما می خواهیم ایران را در جهان معاصر بگنجانیم. این مسئله شرایط خاصی دارد؛ ما میخواهیم سفارت خودمان را در ایران افتتاح کنیم. باید دیپلماسی عمومی ما در ایران فعالیت کند.
یعنی همان کاری که ما در سایر کشورها میکنیم. شما می دانید که به همراه گشایش سفارت چه چیزی به کشور می آید؟ بله، افسران اطلاعاتی هستند که به کشور می آیند.
سازمان " سیا " بخشی از سفارت ما است. ما می توانستیم امکانات شبکه اطلاعاتی خود را در ازای حضور فراگیر در کشور اساساً گسترش دهیم. این موجب بروز مناقشه واقعی در میان رژیم خواهد شد، زیرا کسانی که پیرو سیاست تند هستند، احساس تهدید خواهند کرد. این برای ما خوب است، زیرا ما می خواهیم شدت تشنج بین آنها را افزایش دهیم.
همچنین در جلسه ای که در ۱۲ اکتبر سال ۲۰۱۱ در کنگره آمریکا برای تصویب سفیر آمریکا در روسیه برگزار شد، " ماکفول " در مورد موفقیت های " راه اندازی مجدد روابط " با روسیه توضیح می داد و می گفت: روسیه از سیاست آمریکا در مورد ایران حمایت می کند. وی عقیده داشت: روسیه در سازمان ملل متحد از گسترش قابل ملاحظه رژیم تحریم ها حمایت کرد و قرارداد تضمین شده ارسال سیستم های اس - ۳۰۰ را لغو کرد.
با این وصف هدف ماکفول در روسیه، استفاده از روسیه علیه ایران است و وی تلاش می کند حداکثر خسارت را با دستهای روسیه به ایران وارد کند.
طبق نظر بسياري از كارشناسان سياسي تنها هدف امريكا از طرح توطئه عليه ايران به دست روسيه امحاي ايران و ايجاد تنش داخلي در كشور نيست و دولت ايالات متحده در همين مسير سياست كاهش قدرت سياسي و مركزي روسيه را هم در سر مي پروراند. به طوري كه تلاش ميكند با محو ايران و سوريه به عنوان خاكريزهاي دور جنوبي روسيه زمينه حذف قدرت اين كشور را نيز فراهم كند.