"جان بولتون" گروه «بی» را ترک کرده و "بنیامین نتانیاهو " و " محمد بن‌سلمان " در این گروهی که می‌توان آن را "بی کوچک" نامید، مانده‌اند. با این حال، این گروه تلاش می‌کنند ترامپ را به جنگی سوق دهند ولی آنها نمی‌دانند که این جنگ می‌تواند نقطه عطف مهمی در سرتاسر منطقه به‌ویژه علیه رژیم صهیونیستی و تمامی همپیمانانش شود.
در اولین سالگرد شهادت سردار " قاسم سلیمانی " و "ابو مهدی المهندس" در جریان جنایت بزدلانه دولت ترامپ، باید گفت که فرصت برای هر دو طرف فراهم است. فرصتی که ایران می‌تواند طی آن، به این جنایت پاسخ دهد و این موضوع را مقامات ایرانی در سالگرد شهادت شهید سلیمانی به کرات مورد تأکید قرار داده‌اند.
در مقابل، فرصت برای دولت ترامپ و گروه "بی کوچک" نیز برای کشاندن امور به سمت یک رویارویی و جنگ آماده است آن هم به چند دلیل. در مورد نتانیاهو باید گفت که او در سایه بحرانی که با آن روبه‌رو شده و حیات سیاسی وی را تهدید می‌کنند به دنبال کارتی قوی است تا جبهه داخلی را تقویت کند، ولی او نمی‌خواهد خود را در خطری قرار دهد که آینده سیاسی‌اش با یک ضربه کاری نابود شود( منظور اینجا، مداخله مستقیم اسرائیل در هرگونه رویارویی با ایران است که می‌تواند نتانیاهو را در جریان پاسخ ایران سرنگون سازد.)
پاسخ ایران معمولی نخواهد بود؛ امری که مسئولان نظامی در رژیم صهیونیستی نیز آن را مورد تأکید قرار داده‌اند. اخیرا یک مسئول اطلاعاتی این رژیم درباره حملات دردناک ایران به اسرائیل سخن گفته ولی تل‌آویو مانع از صحبت علنی درباره آن شده است.
بنابراین، نتانیاهو می‌خواهد ترامپ را وارد جنگ با ایران کند تا با رفتن روی ویرانه‌های دوست و حامی آمریکایی‌اش، ترامپ، از این جنگ به نفع خود استفاده کند ولی قرار نیست نتانیاهو در قبال این خوش‌خدمتی، چیزی به ترامپ بدهد چرا که او به زودی کاخ سفید را ترک می‌کند.
علاوه بر این، نتانیاهو در تلاش است تا خود را یک قهرمان نشان دهد که می‌تواند از همپیمانانش( امارات، سعودی و دیگر کشورهای عربی سازشکار) حمایت کند.
رژیم سعودی نیز در موقعیت بهتری قرار ندارد که بتواند وارد ماجراجویی بررسی‌‌نشده با نتانیاهو ترامپ علیه ایران شود. به‌ویژه اینکه، محمد بن‌سلمان، ولیعهد سعودی می‌خواهد به منظور تلطیف روابط با "جو بایدن" رئیس‌جمهور منتخب آمریکا، وجهه خود را ترمیم کند. لذا هرگونه مداخله سعودی در هرگونه ماجراجویی علیه ایران، تلاش‌های بایدن را برای احیای توافق هسته‌ای تقریبا غیرممکن خواهد کرد و بنابراین واشنگتن، ریاض را مسئول این امر خواهد دانست.
در مورد ایران نیز می‌توان گفت که ایران فرصت بیشتری برای پاسخ دارد که البته این پاسخ حق طبیعی آن است. فرمانده ارشد این کشور ترور شده و این کشور از حدود 4 سال تا به امروز با تهدیدها و تحریم‌هایی مواجه است و از سوی دیگر، همسایگانش در خلیج‌فارس، رژیم اسرائیل را به بهانه سازش به مرزهای ایران آورده‌اند.
بر این اساس، با توجه به ماجراجویی‌های گروه بی، که مبتنی بر توهم، نفرت ریشه‌دار و خصومت قدیمی با ایران است و نیز در سایه آمادگی ایران که نه فقط برای دفاع از خود و بلکه همچنین برای انجام بخش دوم در انتقام از خون شهید سردار سلیمانی است، می‌توان گفت که احتمالا ترامپ و اطرافیانش دست به اقدامی احمقانه بزنند و احتمالا جنگی را علیه ایران آغاز کنند ولی نتایج این جنگ نه تنها به نابود کردن توافق هسته‌ای و تلاش‌های بایدن برای احیای آن منتهی می‌شود بلکه آتشی را شعله‌ور خواهد کرد که همپیمانان منطقه‌ای ترامپ به‌ویژه طرف‌هایی که وارد این جنگ شده‌اند- از رژیم اسرائیل گرفته تا شیخ‌نشین‌ها- را خواهد سوزاند و آن زمان، ترامپ و تیمش نخواهند توانست این جنگ را پایان دهند؛ موضوعی که تهران بارها و بارها آن را مورد تأکید قرار داده است. بلکه تهران تصمیم خواهد گرفت که این جنگ چگونه پایان یابد ولی نه شیوه‌ای که ترامپ و گروه بی انتظار آن را دارند.
