«اینستکس» محصول تاکتیکی_انتزاعی برای نگه داشتن ایران در برجام بود

 شامگاه شنبه بود که سه کشور فرانسه، آلمان و انگلیس از اعلام ایران درباره آمادگی برای تولید اورانیوم فلزی به‌عنوان سوخت راکتور تحقیقاتی تهران «عمیقاً ابراز نگرانی» کردند و از تهران خواستند به تعهدات برجامی خود بازگردد.

ژان ایو لودریان وزیر خارجه فرانسه هم اخیرا به تکرار زیاده‌خواهی‌ها و ایفای نقش «پلیس بد» در تعامل اروپا با ایران درخصوص توافق هسته‌ای پرداخت. لودریان طی اظهاراتی با اشاره به گام‌های هسته‌ای اخیر ایران، گفت: ایران در حال کار برای تقویت توانمندی‌های هسته‌ای خود است. لازم است که ترتیباتی برای بازگشت ایران و ایالات متحده به توافق هسته‌ای انجام شود، همچنین احیای توافق هسته‌ای کافی نیست. لازم است گفت‌وگو‌های سختی درباره فعالیت‌های منطقه‌ای و موشکی بالستیک ایران داشته باشیم.

حنیف غفاری کارشناس مسائل اروپا در گفت‌وگو با خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره موضع تهاجمی اروپا در مقابل ایران، گفت: رویکرد اتحادیه اروپا نسبت به برجام و اینستکس کاملا مسبوق به سابقه بوده است، اتحادیه اروپا در آستانه حضور جو بایدن در کاخ سفید سعی دارد آدرس غلطی را در خصوص توافق هسته‌ای و ساختار مالی اتحادیه اروپا یا همان اینستکس به نظام بین الملل مخابره کند.

او افزود: اروپا سعی دارد به نظام بین الملل القا کند که اروپا برای حفظ برجام تلاش‌های خود را انجام داد، اما در مقابل ایران اقدامی انجام نداد یا تعهدات خود را کاهش داد، آن طور که مسلم است کاهش تعهدات جمهوری اسلامی ایران متناظر با بی تعهدی طرف غربی انجام شده است و در حقیقت جنس آن کنشی نبوده بلکه واکنشی بوده است.

غفاری ادامه داد: هنگامی که آمریکا از برجام خارج شد و تروئیکای اروپا هم در حفظ توافق هسته‌ای و منافع ایران بی تعهدی کردند، کشور ما هم در قبال آنها واکنش نشان داد. آن طور که مسلم است باید اروپا را به بیانیه بروکسل ارجاع داد که در سال ۱۳۹۷ بعد از خروج ترامپ از برجام منعقد شد و در آنجا اروپا در یک تعهدنامه ۱۱ بندی متعهد شد که به ایران تضمین‌هایی جهت فروش نفت، بیمه،کشتیرانی و .. بدهد، اما هیچ کدام از این اقدامات را انجام نداد.

کارشناس مسائل اروپا تصریح کرد: در خصوص توافقنامه اینستکس حتی خود تحلیلگران اروپایی براین باور هستند که این ساختار جنس انتزاعی داشته است تا عملیاتی. یعنی بیشتر در ذهن مقامات اروپایی شکل گرفته بود تا در عرصه عمل، علاوه بر این ساختار حقوقی، تضمین‌های راه اندازی این ساختار، استمرار فعالیت و تضمین‌های اقتصادی آن اساسا مشخص و محاسبه شده نبود.

او افزود: اینستکس به جای اینکه یک ساختار باشد یک محصول تاکتیکی_انتزاعی بود که بتواند ایران را به صورت یک جانبه در برجام نگه دارد و اینکه چرا اروپایی‌ها این موضع تهاجمی را گرفتند مشخص است آن‌ها یک بازی تاکتیکی جدیدی را با دولت بایدن تعریف کردند، چنانچه این بازی را با دولت ترامپ هم تعریف کرده بودند.

  اتحادیه اروپا و آمریکا در حوزه امنیت بین الملل یک نگاه واحد را دنبال می‌کنند

غفاری ادامه داد: اروپا در دولت بایدن سعی می‌کند که از طریق القائات کاذب به نظام بین الملل تعهدات ایران را حفظ کنند یا گسترش دهند و در مقابل تعهدات خود را ثابت نگه دارند یا حتی آن را کم کنند. این اقدام وقیحانه تروئیکای اروپایی که دنباله رو‌های ایالات متحده و دولت بایدن است، باید مورد رصد دقیق دستگاه دیپلماسی ما قرار بگیرد و سپس لازم است که وزارت امور خارجه جنس این بازی و ابعاد پنهان و آشکار آن را برای افکار عمومی کشور و جهان تشریح کند.

کارشناس مسائل اروپا با بیان اینکه در خصوص موضع تهاجمی تروئیکای اروپایی به ویژه بعد از پایان دوران ریاست جمهوری ترامپ نکاتی وجود دارد که باید مد نظر قرار بگیرد، تصریح کرد: جنس بازی اروپا بیشتر تبلیغاتی است تا سیاسی و فنی. در واقع اتحاد آتلانتیکی که در ناتو حاکم است و منافع مشترک اتحادیه اروپا و آمریکا در حوزه امنیت بین الملل یک نگاه واحد را دنبال می‌کنند و از دل ساختار ناتو نسبت به نظام بین الملل  آن را رصد می‌کنند، همین مسئله موجب می‌شود که به عنوان دنباله رو‌های آمریکا، اروپایی‌ها درصدد تکمیل پازل‌های امنیتی واشنگتن در منطقه و نظام بین الملل باشند.

او با اشاره به دومین موضوعی که موجب موضع تهاجمی اروپا می شود گفت: دومین موضوع برمی‌گردد به دغدغه‌های منطقه‌ای اتحادیه اروپا که مهم‌ترین آن حمایت از رژیم اشغالگر قدس است. لابی‌های صهیونیستی فارغ از فعالیت‌هایی که در آمریکا دارند در سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه بسیار فعال هستند؛ به ویژه در دو کشور فرانسه و آلمان که طی سال‌های اخیر فعالیت‌های خودشان را نسبت به قبل تشدید کردند و در پارلمان‌ها و دولت‌های رژیم صیونیستی نفوذ دارند و حمایت‌های انگلیس از رژیم صهیونیستی هم مشخص است، همین مسئله باعث می‌شود که اتحادیه اروپا به عنوان یک بازیگر مستقل منطقه‌ای در اینجا ظاهر شود و منافع رژیم صهیونیستی را از منظر خود و دغدغه‌های خود تامین کند.

غفاری اضافه کرد: اروپا در عین اتحادی که با آمریکا دارد خودش هم به دنبال منافعی در قبال ارتباطات خاص  با رژیم صهیونیستی است، نمونه این مسئله را حتی در جریان مذاکرات هسته‌ای سال ۹۲ دیدیم، جایی که لوران فابیوس وزیر امور خارجه وقت فرانسه در جریان انعقاد توافق موقت ژنو این توافق را به نیابت از رژیم صهیونیستی به هم زد و در اینجا حکم وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی را در مذاکرات ایفا کرد.

سه کشور اروپایی برای آینده منطقه برنامه‌هایی دارند

این کارشناس مسائل بین الملل تاکید کرد: مسئله‌ی بعدی که در اینجا وجود دارد این است که بر اساس تحلیلی که اتاق‌های فکر ایالات متحده آمریکا بار‌ها آن را اعلام کردند، واشنگتن طی یک دهه آینده نیازش به نفت منطقه غرب آسیا کاهش پیدا می‌کند و به سمت صفر شدن میل پیدا می‌کند. همین مسئله باعث می‌شود که آمریکا دغدغه‌ای داشته باشد به نام شیفت استراتژیک از غرب آسیا به شرق آسیا و به عنوان یک فرمول راهبردی برای آینده روی آن فکر می‌کنند.

غفاری تصریح کرد: در چنین شرایطی جالب است بدانیم که آلمان، انگلیس و فرانسه تصور می‌کنند که با رفتن واشنگتن، اروپا جزء بازیگران اصلی منطقه خواهند شد. دخالت فرانسه در لبنان  ودخالت‌های امنیتی آلمان در عراق را به صورت مستقیم و غیر مستقیم می‌بینیم و نقش خود انگلیس در ایجاد منازعات منطقه‌ای در غرب آسیا و کشور‌های حوزه خلیج فارس نشان می‌دهد که سه کشور اروپایی برای آینده منطقه برنامه‌هایی را در نظر گرفتند و همین مسئله باعث می‌شود که نسبت به پرونده هسته ای و بلافاصله به قول خودشان مذاکرات منطقه‌ای یک نگاه و پارادیم خاص خود را داشته باشند.

اروپا به دنبال ایفای نقش هژمونیک در نظام بین الملل / آلمان، فرانسه و انگلیس  آرزو‌های خود را در قالب بیانیه‌ مطرح می‌کنند

این کارشناس مسائل بین الملل تاکید کرد: نکته آخر در مورد تهاجمی بودن اروپا برمی‌گردد به بحث هژمونی در نظام بین المل، در واقع اتحادیه اروپا مدت هاست که می‌خواهد نقش یک هژمون یا یک قدرت را در نظام بین الملل ایفا کند، هرچند در این زمینه ژست‌هایی را اتخاذ کرده است، اما در عمل اروپا تبدیل به بازیگر تعیین کننده در نظام بین الملل نشده است.

او افزود: در دوران ریاست جمهوری ترامپ شاهد بودیم که اروپا عملا به یک بازیگرمنزوی و در برخی موارد یک بازیگر مورد غضب آمریکا تبدیل شدو به لحاظ ژئواستراتژیک هم مشاهده کردیم که در محاسبات درون ناتویی و درون آتلانتیکی، آمریکا و اروپا، دولت ترامپ اروپایی‌ها را به گوشه رینگ فرستاد.

غفاری تاکید کرد: اکنون با حذف ترامپ از معادلات سیاسی آمریکا، اروپایی‌ها به خیال خودشان به فرصتی دست پیدا کردند که بتوانند آن هژمونی خیالی خود را در نظام بین الملل تقویت کنند، هرچند که اتحادیه اروپا به دلیل شکاف‌های داخلی و چند تکه شدن رهبری در داخل خود و فراتر از آن اختلافاتی که بین تروئیکای اروپایی بعد از پدیده‌های مانند برگزیت به وجود آمده است و بعد از خروج کامل انگلیس از اتحادیه اروپا هم تشدید شده است، نمی‌توانند به این نقطه دست پیدا کنند، اما کاملا بدیعی است که هدف و آرزو‌های خود را در قالب بیانیه‌هایی از جمله آنچه در قبال برجام، مذاکرات منطقه‌ای، مذاکرات موشکی و موارد دیگر در قبال ایران می‌بینیم را بیان کنند.