برجام و ایران در لیست چالش‌های ژئوپلیتیک دولت جو بایدن

 روزنامه تایم در مطلبی نوشت: ما پیشتر به مشکلات پیش روی دولت جو بایدن در حوزه سیاست داخلی پرداخته‌ایم، اما همانطور که ​​دولت او این هفته مقامات اصلی را نصب و تأیید می‌کند، بیایید برخی دیگر از چالش‌های بزرگ پیش روی او را بررسی کنیم: ژئوپلیتیک ، اقتصاد و فناوری.

در حوزه ژئوپلیتیک، بایدن وقت و سرمایه سیاسی خود را صرف بازسازی روابط میان آمریکا و اروپا خواهد کرد، چیزی که دیگر رؤسای‌جمهور اخیر آمریکا هرگز نگران آن نبودند. وی باید با اطمینان دادن به کره جنوبی، ژاپن و دیگر متحدان آسیایی -که به حق از بازگشت ترامپ‌گرایی ترس دارند- اعتبار آمریکا را در منطقه دوباره احیا کند و به آن‌ها بگوید که واشنگتن همچنان برای کمک به آن‌ها در مدیریت چالش‌های ناشی از ظهور چین متعهد است. این به معنای همگرایی دقیق‌تر دموکراسی‌های دارای بازار آزاد و همچنین رویکرد چندجانبه و هماهنگ است.

بایدن همچنین باید روسیه را متقاعد کند که رفتار‌های منفی -اعم از عملیات سایبری در خارج از کشور- عواقبی در پی خواهد داشت.

درباره ایران، دو هدف وجود دارد. نخست، اجتناب از بحران کوتاه مدت و در عین حال یافتن راهی برای شروع مجدد مذاکرات بر سر یک توافق هسته‌ای به روز شده که اقتصاد ایران و امنیت جهانی را تقویت می‌کند. دوم، نشان دادن اینکه آمریکا به تعهدات گذشته خود احترام گذاشته و آن‌ها را اجرا خواهد کرد.

برای کره شمالی، ونزوئلا و ترکیه، تیم بایدن حداقل به حفظ وضع موجود در روابط آشفته خود با هر سه نیاز دارد. هیچ یک از این اقدامات -حتی اگر موفقیت‌آمیز باشد- این واقعیت را تغییر نمی‌دهد که نظم جهانی به آرامی از آمریکا دور می‌شود. چهار سال گذشته هم نشان دهنده کژکارکردی سیاست‌های آمریکا و هم بیانگر احتمال معکوس شدن سیاست‌های آمریکا در طول زمان است. اما اگر بایدن بتواند فرسایش نفوذ آمریکا را کُند کند، هنوز دستاورد‌های زیادی قابل حصول است.

در مرحله بعد، اقتصاد قرار دارد. همه‌گیری کرونا و پیامد‌های اقتصادی ناشی از آن، رئیس جمهور جدید را با اولویت‌های داخلی فوری مواجه می‌کند. روند واکسیناسیون در آمریکا همچنان به کُندی به پیش می‌رود (یک ماه و نیم از زمان واکسیناسیون می‌گذرد، ولی تنها ۴/۳ میلیون نفر تاکنون با دو دوز واکسینه شده‌اند) و بسته‌های کمکی بیشتری برای زنده ماندن آمریکایی‌ها تا زمان کافی تا رسیدن به وضع پایدار نیاز است. سوال دیرینه‌ای که بایدن و تیم بایدن باید به آن پاسخ دهند این است که چگونه می‌توان به دنیایی پاسخ داد که در آن بازار آزاد جهانی جای خود را به اقتصادی هیبریدی داده که در آن کشور‌های خاصی فقط کالا‌ها و خدمات خاصی را با افرادی که از نظر سیاسی همسوی با آن‌ها هستند تجارت می‌کنند.

چرا این اتفاق افتاده است؟ چین و تهدیدی که هم در زمینه تولید و هم در زمینه تدوین استاندارد‌های مربوط به فناوری‌های نوظهور ایجاد می‌کند، جهان را به سمت سیستمی متشکل از دو اکوسیستم فناوری رقیب -یکی چینی و دیگری غربی- سوق می‌دهد و چین مدت‌هاست که صادرات فناوری خود را آغاز کرده است، آن هم به دولت‌های دوست پکن که به بازار چین وابسته هستند.

 در حالی که تجارت جهانی می‌تواند مزایایی را برای همه افرادی که در آن فعالیت می‌کنند ارائه دهد، رقابت در حوزه فناوری میان آمریکا و چین - جایی که کنترل و دسترسی به داده‌ها از اهمیت بالاتری برخوردار است- به طور فزاینده‌ای به بازی با حاصل‌جمع صفر نزدیک شده است. از آنجا که فناوری نقشی بزرگتر در اقتصاد ما بازی می‌کند، این امر باعث شکسته شدن مؤلفه‌های بزرگ بازار آزاد جهانی خواهد شد.

تایم در ادامه نوشت: اگر راهبرد منسجمی از سوی آمریکا و سایر کشور‌های دموکراتیکِ بازار آزاد برای مقابله با این واقعیت وجود نداشته باشد، چینِ مبتنی بر «سرمایه داری دولتی» مهم‌ترین بازیگر در این نظم اقتصادی جدید خواهد بود. (در حالی که مهم‌ترین شرکت‌های فناوری جهان در آمریکا مستقر هستند، این شرکت‌ها به همان روشی که شرکت‌های چینی به پکن پاسخگو هستند، به واشنگتن پاسخگو نیستند.)

این بدان معنی است که تیم بایدن باید راهی پیدا کند تا بتواند در زمینه توسعه و مقررات گذاری سیستم ۵G و فنآوری‌های نوظهور مرتبط با آن، تا آنجا که ممکن است متحدان بیشتر را با خود همراه کند تا کار تنظیم شرایط تجارت بین‌المللی را در آینده از همین حالا شروع کند.

این‌ها وظایف بسیار سنگینی هستند که هر کدام به دلایل خاص خود، پیچیده‌اند. اما بایدن نمی‌تواند هیچ یک از آن‌ها را نادیده بگیرد، بویژه به دلیل اینکه هر سه موضوع (ژئوپلیتیک، اقتصاد و فناوری) تأثیر فوق‌العاده‌ای بر مبارزه با تغییرات آب و هوایی خواهند داشت. در حقیقت، پرداختن به مسئله تغییرات آب و هوایی می‌تواند به بایدن کمک کند تا در بیشتر این جبهه‌ها مسیر پیشرفت را باز کند - فضایی برای همکاری ژئوپلیتیک برای رسیدگی به مسئله گرم شدن جهانی، ویروس همه‌گیر کرونا و هزینه‌های اقتصادی آن وجود دارد.

در اینجا، بحران ما را مجبور می‌کند یک عبور دشوار، اما ضروری به اقتصاد سبزتر داشته باشیم و بدون فناوری‌های جدیدی که می‌توانند همکاری‌ها در زمینه فناوری و نه فقط رقابت در زمینه فناوری را تقویت کنند هیچ راهی برای خروج از مسیر تغییرات آب و هوای فعلی ما وجود ندارد.

در انتهای این مطلب آمده است: گاهی حتی در بحث از سیاست جهانی هم چرخه‌های باطل وجود دارد. سوال این است که آیا بایدن می‌تواند روی این یکی سرمایه‌گذاری کند؟