انقلابی بی‌ترمز نیست

  برجام ، به‌واسطه خوش‌بینی به دشمن، خسارت محض شد ولی کسانی که به‌اشتباه، حیثیت خود و دولت‌شان را به آن گره‌زده بودند با همراهی مجلس قبل، اجازه دفن جنازه برجام را ندادند و صرفا از مداحی برجام به مرثیه‌خوانی پیرامون آن رسیدند. با روی کار آمدن مجلس انقلابی که به‌عنوان مجلس امید و انتظار مردم ملقب شد، قانون « اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از منافع ملت ایران » تصویب و ابلاغ شد. این قانون در حقیقت، هم بدلی است به گل به خودی برجام و هم هدفی که برجام قرار بود دنبال کند را مقتدرانه و با زبان واقعی دنیا پی می‌گیرد. گام‌های کاهش تعهدات برجامی یکی پس از دیگری با همکاری سازمان انرژی اتمی و شورای عالی امنیت ملی برداشته شد و در آخرین اقدام، خروج از پروتکل الحاقی به اذعان رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اجرایی شد. کنشی هوشمندانه و بااقتدار که کمترین حاشیه و آسیب بین‌المللی را داشته باشد و دولت حسن روحانی نیز نسبت به آن کرنش کند.

اتفاقی که می‌توانست به رویدادی پرافتخار بدل شود، با تنگ‌نظری برخی مدعیان انقلابی‌گری به دوصدایی و انشقاق تبدیل شد. ازقضا در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر معظم انقلاب، ایشان پیرامون همین امر فرمودند: «مجلس قانونی را تصویب و دولت هم از آن استقبال کرد و تا دیروز نیز کارهایی را که باید انجام می‌شد، انجام دادند و ان‌شاءالله فردا نیز یک مورد دیگر از این قانون انجام خواهد شد.» ایشان با اشاره به اختلاف برداشتی که مجلس از کار دولت دارد، افزودند: «این اختلاف‌نظرها قابل‌حل است و باید دو طرف، قضیه را با همکاری یکدیگر حل کنند و نباید اختلاف‌ها رها و یا تشدید شود که نشان‌دهنده دوصدایی باشد. دولت خود را موظف به عمل به قانون می‌داند و باید به این قانون که قانون خوبی است، به‌دقت عمل شود.»

حال این موضع‌گیری را با جاروجنجال افرادی که دایره انقلاب‌شان صرفا به وسعت خود و قبیله‌شان است مقایسه کنید! سناریویی که این افراد معدود ولی پرسروصدا طرح‌ریزی می‌کنند این‌همان‌ مجلس انقلابی یا مجلس وکیل‌الدوله دهم و تطبیق رئیس فعلی آن با رئیس پیشین مجلس است؛ اما کور خوانده‌اند.

نان این افراد در فضای مجازی به‌خصوص در بی‌ترمز عمل کردن و ندیدن آثار و تبعات اقدامات و اظهارات است. نام انقلابی به خود می‌دهند ولی به‌صراحت با امام امت مخالفت می‌کنند! عنوان انقلابی را از کسانی که رهبر انقلاب، آنان را انقلابی نامیده می‌گیرند و خود را یگانه مرجع تشخیص انقلابی و غیرانقلابی می‌دانند؛ حال‌آنکه اگر بنا به سلب این عنوان باشد، خود شایسته‌تر به این امر هستند.

به کدام انقلاب معتقدند و خود را به آن منتسب می‌کنند که حرف و مشی آنان مخالف ولی‌شان است؟ رسما اعلام می‌کنند ما یک وظیفه داریم و رهبر یک وظیفه! بسم‌الله آقایان وقیح، بگویید امام و مأمومی وجود ندارد! بگویید رهبر را مقتدا نمی‌دانیم؛ بگویید رهبر هم دیپلمات است و فقط ما انقلابی هستیم! شرم و حیا که ندارید، همین‌ها را هم تئوریزه کنید و عنوان انقلابی را لکه‌دار کنید. نه؛ شما انقلابی نیستید. شما کاسبان عنوان انقلابی هستید نه بیشتر؛ انقلابی حاج قاسم بود که همه‌چیزش ولایت بود؛ جای‌جای وصیت‌نامه‌اش نام سید علی می‌درخشد؛ نه‌فقط در وصیت بلکه در سراسر حیات جهادی‌اش ولو نظر شخصی او متفاوت بود، سمعا و طاعتا گویان، امر ولی را پی می‌گرفت.

قیاس و تطبیق نمی‌کنم اما تاریخ بخوانید و از سرنوشت خوارج که از امام جلو می‌زدند عبرت بگیرید. حیف است شما که به ظواهر انقلاب مزین هستید، دست‌آخر مقابل آن قرار بگیرید. انقلابی بی ترمز نیست؛ خودش را با ترمز کفّ نفس و ولایتمداری با ولی هماهنگ می‌کند.

 مسعود پیرهادی