ایران و روسیه در مسیر آینده درخشان

 روز جمعه مقاله کاظم جلالی سفیرفوق العاده و تام الاختیارجمهوری اسلامی  ایران در روسیه در معتبرترین مجله دیپلماتیک روسیه؛ که متعلق به وزارت خارجه روسیه است و international affairs نام دارد، به زبان روسی چاپ و منتشر گردید.

انتشار مقاله سفیر جمهوری اسلامی ایران در این مجله با نام روسی международная жизни با نام مجله International Affairs بین دیپلمات های خارجی در روسیه شهرت دارد و مجله معتبری در میان نخبگان و محافل سیاست خارجی و دیپلمات های در مسکو است، بازتاب چشمگیری خواهد داشت.

با توجه مفاد بسیار مهم و پیام های خاص و ویژه مقاله سفیر جمهوری اسلامی  ایران در روسیه  چنین بنظر می رسد که مخاطبان این مقاله

شامل موارد ذیل باشد:

1) کرملین و مقامات دولت سیاسی و امنیتی و سیاست خارجی روسیه

2) محافل اندیشمند و نخبگان سیاست خارجی و ایران شناس در روسیه

3)محافل اندیشمند و نخبگان سیاست خارجی و روسیه شناس در ایران

   

متن بازگردان فارسی مقاله سفیرفوق العاده و تام الاختیارجمهوری اسلامی  ایران در روسیه با هدف بهره گیری محافل اندیشمند و نخبگان سیاست خارجی و روسیه شناس در ایران منتشر می شود.

مقایسه شرایط ایران وروسیه در این مقاله از منظر فشار حداکثری آمریکا  به ایران و مواجهه حداکثری دولت بایدن علیه روسیه  و استمرار بکارگیری حربه تحریم آمریکا  علیه هر دو کشور قابل توجه می باشد. نتیجه گیری مقاله که  دربحث مقابله با  همگرایی دو کشور را بصورت لاجرم مطرح کرده نیز درست است.مقاله از این حیث که به قالبهای تکراری و سنتی در بحث ارتباط ایران با روسیه بسنده نکرده و تحرکات عملیاتی تری را طلب دارد نیز قابل توجه می باشد.

انتشار چنین مقاله ای را، از سوی سفیر کشورمان آنهم دریک رسانهُ معتبرِ روس را باید به فال نیک گرفت.

این اقدام سفیر ایران در مسکو را می‌توان پنجره جدید امید به آینده درخشان گسترش روابط ایران و روسیه  تلقی  نمود، که زمینه های تلاش  جدی تری مقامات دو کشور برای تعمیق روابط اقتصادی و مردمی و نخبگان ایران و روسیه را فراهم می سازد.

متن این مقاله با عنوان «ایران و روسیه در مسیر آینده درخشان» به شرح ذیل است:

«جنگ را به سرزمین آنها ببرید و اجازه ندهید و نگذارید که جنگ را به خانه شما بیاورند، آنها را در موضع دفاعی قرار دهید و هرگز برای هیچ چیز از آنها عذر خواهی نکنید» هری ترومن

بازخوانی روابط ایران و روسیه در سالهای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بیانگر این واقعیت است که دو کشور با عبور از فراز و نشیب های تاریخی در روابط دوجانبه، همواره درصدد هستند تا به پشتوانه تمدن غنی و میراث حاکمیت کهن، آینده ای درخشان در روابط دوجانبه و مشارکت فعال در تحولات منطقه ای و جهانی در مسیر صلح و ثبات را رقم بزنند. علیرغم تمایل دو کشور به این مهم، وجود موانعی در این مسیر موجب شده تا انتظارات و اراده مقامات عالی دو کشور به نحو مطلوب برآورده نشد.

در این نوشتار، تلاش خواهد شد تا نقش غرب و به ویژه آمریکا به عنوان متغیر تاثیرگذار و مخرب در نزدیکی روابط دو کشور ایران و فدراسیون روسیه مورد بررسی قرار گیرد.

 مواجهه حداکثری دولت بایدن با روسیه نوین

تیم دولت بایدن از افرادی دمکرات تشکیل شده که همه شاگردان و پیرو مکتب ضد روسیه هری ترومن و برژینسکی هستند و‌ معتقد به مواجهه حداکثری با روسیه نوین به رهبری ولادیمیر پوتین بعنوان بزرگترین تهدید برای رهبری جهانی ایالات متحده هستند .

راهبرد مواجهه حداکثری دولت بایدن با روسیه نوین به رهبری ولادیمیر پوتین یک دعوای سیاسی ناشی از اختلاف منافع دولت بایدن در واشنگتن با مسکو در عصر حاضر در مناطق اروپا و آسیا نیست .

ریشه دکترین مقابله هژمون جهانی غرب با روسیه که امروز در دولت بایدن تبدیل به مواجهه حداکثری با حاکمیت روسیه شده است، را باید مشخصا در راهبرد اتحاد آنگلوساکسونی انگلیس و آمریکا  برای تضعیف و اضمحلال یک روسیه بزرگ و قوی ؛ جستجو کرد .

هژمونی بین المللی آنگلوساکسونی که حاصل اتحاد و ترکیب فکر و زیرکی انگلیسی‌ها با زور غول بزرگ و قوی آمریکا است ، برای تحکیم حکمرانی جهانی خود همواره بدنبال تضعیف و تجزیه و اضمحلال کشور بزرگ و قوی روسیه بوده و هست .

 راهبرد تضعیف و تجزیه و اضمحلال کشور بزرگ روسیه ؛ در طول قرن بیستم میلادی گذشته هم علیه روسیه تزاری ، هم علیه شوروی کمونیستی و امروز هم در قرن 21 در دوران پسا فروپاشی علیه روسیه نوین با جدیت و شدت بیشتری توسط ایالات متحده آمریکا دنبال میشود

روس هراسی و نفرت از روسیه به عنوان شاخص اصلی صدور ایدئولوژی آنگلوساکسونی انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها به کشورهای پیرامونی روسیه می‌باشد .

نشر و تبلیغ سیمای روس شرور ، نفرت از روسیه ( هیچ فرقی بین روسیه تزاری ، شوروی کمونیستی و روسیه نوین پسا فروپاشی ندارد ) و تبلیغ اینکه روس‌ها خطرناک، غیر قابل اعتماد و غیر قابل پیش بینی هستند، دستور کار تبلیغی ماشین تبلیغاتی انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها است.

این روس هراسی در آمریکا توسط ماشین تبلیغات دمکرات ها در آمریکا در دوران اخیر به اوج خود رسیده است و به همان نسبت در بین نخبگان غربی کشورهای پیرامونی روسیه پژواک آن شنیده می شود.

تز اصلی زیبگنیو برژینسکی یکی ازمشهورترین ایده پردازان آمریکایی (متولد لهستان و مشاور امنیت ملی در دوره ریاست جمهوری جیمی کارتر دموکرات ) جلوگیری از احیای قدرت منطقه ای و جهانی روسیه نوین پس از فروپاشی شوروی کمونیستی بوده است. برژینسکی یک لهستانی ضد روسیه بود که اعتقاد داشت پس از فروپاشی شوروی کمونیستی و تجزیه آن ، باید در ادامه پروژه اضمحلال کشور بزرگ و قوی روسیه ، ابتدا این کشور را در مرزهایش با ایجاد حکومت های ضد روسیه مهار و سپس تجزیه کرد.

برژینسکی بشدت به خارج کردن اوکراین از دایره نفوذ روسیه اصرار داشت و اعتقاد داشت که احیای امپراطوری روسیه نوین بدون اتحاد با اوکراین امکان پذیر نیست.

عملیات تغییر رژیم  در کشورهای اوکراین و گرجستان با  انجام  انقلاب های مخملی و رنگین برای اخراج روسیه از این کشورها  در همین راستا انجام گرفت و برنامه آینده تغییر رژیم کشور بلاروس برای اخراج روسیه از این کشور ، جهت  تکمیل این‌ پروژه خواهد بود.

از نظر نخبگان ضد غربی روسیه ، آمریکا با انجام کودتای ضد روسی در اوکراین پیش از این در سال 2014 از خط قرمز امنیت ملی روسیه عبور کرده است.

دولت بایدن و افراد اصلی آن بشدت از رهبری روسیه که برنامه و اراده وی برای احیای قدرت منطقه ای و جهانی روسیه نوین جدی و واقعی است واهمه دارند.

دولت بایدن تصمیم قطعی خود را برای مواجهه حداکثری با دولت روسیه نوین به رهبری پوتین گرفته است که شامل گسترش تحریم‌ها علیه روسیه ، تقویت حضور نظامی در مرزهای روسیه بویژه در اوکراین و گرجستان و دریای سیاه و همچنین راه اندازی اغتشاشات و شورش های خیابانی با هدف انجام انقلاب مخملی در روسیه با تکرار مدل اوکراین و گرجستان می باشد.

بر این اساس، راه اندازی و هدایت اغتشاشات و شورش های خیابانی مشابه آنچه از ماه ژانویه  سال 2021  در روسیه آغاز شده در دستور کار سرویس های اطلاعاتی غربی قرار گرفته است؛ با این تفاوت که این بار نه با تکیه بر توان و ظرفیت احزاب غربگرا، بلکه بر روی مفاهیم و شعارهای دارای مقبولیت اجتماعی مانند عدالت، مبارزه با فساد و تبعیض و ... متمرکز شده اند و هدف اصلی این روند که پیشبینی می شود تا انتخابات ریاست جمهوری 2024 تداوم داشته باشد؛ شکستن و مخدوش کردن تصویر قهرمان پوتین در میان مردم روسیه جهت تاثیرگذاری بر نتیجه انتخابات و در نهایت براندازی حکومت روسیه نوین از داخل این کشور است.

از نظر نخبگان ضد غربی روسیه، دولت بایدن و اتحادیه اروپا با انجام پشتیبانی علنی رسانه ای و حمایت مستقیم سیاسی و دیپلماتیک و تشدید تحریم های علیه روسیه در پشتیبانی از اغتشاشات و شورش های خیابانی اخیر در روسیه؛ این  مرتبه با سرعت بیشتری و جسارت علنی تری از خط قرمز امنیت ملی روسیه عبور کرده اند.

اوایل حضور بایدن در کاخ سفید امیدهایی برای کنارگذاشته شدن سیاست فشار و همکاری بین المللی بوجود آمد، اما  بطور واضح اکنون نه تنها نشانه ای از کنار رفتن تحریم و فشار دیده نمی شود، بلکه به وضوح دیده میشود تحریم و فشار از یک ابزار در آمریکا و اتحادیه اروپا به یک راهبرد اساسی در سیاست خارجی آنها تبدیل شده است.

فشار ها بر روسیه از جانب آمریکا و غرب از همه جهت ادامه دارد و دائماً روسیه را دشمن و تهدید برای آمریکا و اروپا میخوانند. به همین دلیل نشانه های جدی در روسیه ظهور کرده است که حاکی از آن است ادامه سیاست فشار و تحریم علیه روسیه نتیجه نداده و پیامدهای غیر قابل پیش بینی خواهد داشت.

بازخوانی اظهارات علنی وزیر خارجه روسیه در این باره که قطعا آن را باید « نوک کوه یخی راهبرد واکنش های روسیه »تلقی کرد ، به اندازه کافی گویا است. لاوروف می‌گوید: