در سهام عدالت بر همان پاشنه می چرخد

20 ماه از ابلاغ فرمان مقام معظم رهبری مبنی بر آزادسازی سهام عدالت گذشته، اما اوضاع نه‌تنها سامانی نیافته، بلکه حق‌وحقوق بیش از ۴۰ میلیون ایرانی مبهم و بلاتکلیف است. مشکلات سهام عدالت در چند بخش قابل‌بررسی است.  از یک‌سو، دولت قبل حدود نیمی از سهام عدالت را بر اساس مصوباتی در میانه دهه ۱۳۹۰ و برخلاف آیین‌نامه سهام عدالت از جیب مالکان حقیقی یعنی مردم برداشته است.  از سوی دیگر، سهامداران عدالت به روش مستقیم و غیرمستقیم عملا به دارایی خود دست نیافته‌اند. درحالی‌که درروش مستقیم افرادی مالک مستقیم سهام عادی شرکت‌ها شده‌اند و تابع اساسنامه شرکت بوده و بر اساس آن مالک هستند، اما بورس حق فروش آن‌ها را سلب نموده است.  

در سهام عدالت بر همان پاشنه می چرخد

از سوی دیگر درروش غیرمستقیم افرادی که مالک سرمایه‌گذاری‌های استانی شده‌اند، شاهد کاهش شدید ارزش دارایی‌های خود و عدم امکان معامله سهام خود به دلیل صف فروش هستند.  معدود نمادهایی که معامله می‌شوند، عملا قیمتی نصف ارزش دارایی‌های شرکت‌ها  را دارند و سهامداران مجبور به فروش دارایی‌های خود به ثمن بخس شده‌اند. اجرای بازار گردانی سهام عدالت از سوی صندوق توسعه صورت نپذیرفته است و کسی پیگیر آن نیست.

برخی از سرمایه‌گذاری‌های استانی ازجمله استان تهران و چند استان دیگر حتی به بورس تهران نیامده‌اند.  این در حالی است که هیئت‌مدیره این شرکت‌ها همچنان بلاتکلیف هستند و سال‌ها است که دوره مدیریت هیئت‌مدیره این شرکت‌ها منقضی شده اما هیئت‌مدیره‌های جدید تعیین نگردیده‌اند. صدها هزار میلیارد تومان سرمایه و مال ده‌ها میلیون سهامدار سهام عدالت بلاتکلیف و معطل است و طرحی که قرار بود منجر به تحقق عدالت شود، خود محملی برای تضییع حقوق اقشار کم‌درآمد شده است. همه این موارد در شرایطی است که مقرر شده۲۰ میلیون ایرانی دیگر نیز صاحب سهام عدالت شوند. حال سؤال اینجاست که وقتی هنوز سهامداران پیشین از حق تسلیط و بهره برداری از سهام خود برخوردار نیستند، چرا سهامداران بیشتری تحت عنوان عدالت تعریف می شود؟

سید محمد بحرینیان