اقرار بزرگ بلینکن

«آنتونی بلینکن » وزیر خارجه آمریکا پس از پایان دور اخیر مذاکرات وین اظهار کرد: «آمریکا و نه ایران، به دلیل خروج از برجام در جامعه بین‌الملل منزوی شد. به نفع همه است پرونده هسته‌ای ایران با دیپلماسی حل شود. ما همچنان به مسیر دیپلماسی با ایران و بازگشت مشترک به توافق هسته‌ای اعتقاد داریم. چیزی که طی روزهای اخیر شاهد آن بودیم، این بود که ایران درباره آن چیزی که برای بازگشت به تعهدات ضروری است، جدی نبوده و همین موضوع دلیل آن بود که ما به این دور از گفت‌وگوها در وین پایان بخشیدیم».

واقعیت امر این است که اقرار اخیر بلینکن، ارزش ذاتی و ثبتی زیادی در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دارد. وزیر خارجه آمریکا اذعان کرد خروج واشنگتن از برجام منجر به انزوای کاخ سفید و نه ایران در نظام بین‌الملل شده و از این رو، چنین اقدامی مصداق یک خطای بزرگ محسوب می‌شود. نباید فراموش کرد بسیاری از دموکرات‌های آمریکایی پس از خروج ترامپ از توافق هسته‌ای، تاکتیک خروج وی از این توافق را صرفا تقبیح کرده و سخنی از عدم انزوای بین‌المللی ایران به میان نمی‌آوردند! به عبارت بهتر، دموکرات‌ها در عین اینکه تاکتیک و روش خروج ترامپ از توافق هسته‌ای را مورد عتاب قرار دادند، در انتظار تاثیرگذاری استراتژی فشار حداکثری دولت سابق آمریکا در قبال کشورمان بودند. حتی افرادی مانند جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی دولت فعلی آمریکا و ریچارد نفیو، معمار تحریم‌های ضدایرانی در دولت اوباما، معتقد بودند باید برخی اضلاع و مولفه‌های استراتژی فشار حداکثری دولت ترامپ را علیه ایران حفظ کرد. ماحصل چنین رویکردی، خلق عبارت «استراتژی فشار هوشمندانه علیه ایران» توسط جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا بود. بایدن در جریان رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا تاکید کرد باید استراتژی فشار حداکثری علیه تهران را به استراتژی فشار هوشمندانه تبدیل کرد تا واشنگتن بتواند از این آوردگاه، موثرترین امتیازات ممکن را کسب کند. 

مخرج مشترک استراتژی ۲ حزب سنتی آمریکا علیه کشورمان، «اعمال فشارهای مستمر» بوده است: یکی به صورت حداکثری و دیگری به صورت هوشمندانه! با این حال اکنون آنتونی بلینکن، وزیر خارجه دولت بایدن و یکی از کسانی که به صورت مداوم کاخ سفید را درباره بازگشت صوری و بدون خاصیت به برجام تشویق کرده است، از عدم انزوای ایران در جهان -پس از خروج دولت ترامپ از برجام- سخن گفته و در عوض، آمریکا را بازنده خروج از توافق هسته‌ای معرفی می‌کند. 

اقرار بزرگ بلینکن

نباید فراموش کرد اگر واشنگتن به حقوق حقه هسته‌ای ایران، رفع کامل تحریم‌های ظالمانه و ضدایرانی که در مغایرت مستقیم یا غیرمستقیم با برجام قرار دارد، ارائه تضمین درباره آینده توافق هسته‌ای، راستی‌آزمایی در پروسه بازگشت آمریکا به برجام، گره‌نزدن برجام به مسائل غیرهسته‌ای و رعایت دغدغه‌های فنی و تاسیساتی ایران در نیروگاه نطنز و دیگر موارد تن ندهد، هزینه‌های شکست و انزوای واشنگتن در این معادله به صورت تصاعدی افزایش خواهد یافت. کاخ سفید فراموش نکند گذشت زمان در این معادله، به فاکتوری ایجابی به سود اهداف آمریکا تبدیل نخواهد شد و بالعکس، هزینه‌های شکست واشنگتن در پیشبرد استراتژی فشار (چه حداکثری و چه هوشمندانه) علیه کشورمان را به صورت تصاعدی افزایش خواهد داد! 

نکته دیگر اینکه میان مقدمه و نتیجه‌گیری آنتونی بلینکن از سخنانش، تناسبی وجود ندارد! از یک سو وزیر خارجه آمریکا کشور متبوعش را بابت خروج از برجام شماتت کرده و از انزوای واشنگتن سخن به میان آورده و از سوی دیگر، خواستار «بازگشت مشترک» ایران و آمریکا به توافق هسته‌ای شده است! سوالی که در این باره می‌توان از وزیر خارجه آمریکا پرسید، این است: مگر ایران و آمریکا به صورت مشترک از توافق هسته‌ای خارج شده‌اند که اکنون بخواهند به صورت مشترک به توافق مذکور بازگردند؟ حتی جمهوری اسلامی ایران پس از خروج یک‌جانبه آمریکا از توافق هسته‌ای، به مدت یک سال به تعهدات برجامی خود پایبند ماند. فراتر از آن، اکنون ایران عضو برجام بوده و کاهش تعهدات خود را نیز وفق بند 36 سند توافق صورت داده است. به عبارت بهتر، اکنون آمریکا دیگر عضو برجام نیست اما ایران عضو آن است. در چنین معادله‌ای، قطعا «طرف خاطی» یا «طرف خارج از توافق» برای بازگشت به یک توافق و احیای آن باید بار اصلی ماجرا را بر دوش بکشد و چاره دیگری در این باره وجود ندارد. این قاعده درباره آمریکا نیز صادق است. مقامات کاخ سفید و تروئیکای اروپا (به عنوان متغیرهای وابسته به آمریکا در مذاکرات وین) فراموش نکنند صبر ایران در قبال مذاکرات نیز تاریخ مصرف بی‌انتها ندارد، چنانکه پس از خروج دولت ترامپ از برجام و بی‌تعهدی مقامات اروپایی در راه‌اندازی کانال مالی ویژه (اینستکس) نیز صبر استراتژیک تهران جهت رعایت یکطرفه تعهدات برجامی خود ادامه پیدا نکرد!

محمدحسین مهدوی‌زادگان