تلاش غرب برای احاطه فرا متن بر متن !

سیاستمداران و رسانه‌های غربی بدون آنکه به خروج یک‌جانبه آمریکا از برجام و سه خواسته معقول ، حقوقی و منطقی جمهوری اسلامی ایران یعنی  « رفع تحریمها »،« ارائه تضمین در خصوص آینده برجام» و « راستی آزمایی پروسه احیای توافق هسته‌ای » کمترین اشاره‌ای کنند، انواع روش‌های تبلیغاتی، محیطی و غیراخلاقی را جهت متهم کردن کشورمان نسبت به «زیاده‌خواهی در مذاکرات » به کار گرفته‌اند. آنچه در دور اخیر مذاکرات وین  و پس‌ازآن گذشته است ، مصداق عینی تلاش واشنگتن و تروئیکای اروپایی برای غلبه فرامتن مذاکرات بر متن مذاکرات محسوب می‌شود. واقعیت امر این است که واشنگتن و تروئیکای اروپایی در ابعاد فنی، کارشناسی و حقوقی مذاکرات کمترین سخن و مستندی جهت عرضه ندارند.

صورت‌بندی معادله اخیر به‌اندازه‌ای مشخص است که درک آن حتی از عهده کسانی که کمترین اشرافی بر روی برجام و منازعات پس‌ازآن ندارند نیز برمی‌آید:طرف آمریکایی به‌صورت رسمی از برجام خارج‌شده و تحریم‌های یک‌جانبه را به سخت‌ترین نحو ممکن علیه کشورمان ارائه کرده است.

 در مقابل، تروئیکای اروپایی نیز کمترین اقدامی در راستای احیای حقوق ازدست‌رفته کشورمان در برجام صورت نداده و صرفا تاکتیک «خرید زمان به سود استراتژی فشار حداکثری علیه تهران» را در دستور کار قرار داده‌اند.بدیهی است که در چنین شرایطی باید به فکر «توافق خوب» بود نه « توافق به هر قیمت ممکن»!

توافق خوب، توافقی است که ضریب پایداری بالا و قابلیت ابطال‌پذیری پایینی داشته باشد.فراتر از آن، توافقی خوب است که به لحاظ ماهوی ، «تضمین محور» باشد نه « تعهد محور»! آنچه در پروسه خروج آسان آمریکا از برجام و اقدام دولت ترامپ در خروج از این توافق رخ داد، معلول «تعهد محور» بودن برجام بود نه «تضمین محور »

 آن. تضمین، مؤلفه یا اهرم فشاری است که طرف‌های یک توافق را وادار به باقی ماندن در آن یا پرداخت هزینه‌های سخت در صورت خروج یک‌جانبه از آن خواهد کرد.

تلاش غرب برای احاطه فرا متن بر متن !

شانتاژ سیاسی و تبلیغاتی غرب بر روی این خواسته و از این دو مهم‌تر، حداقلی‌ترین خواسته ایران مبنی بر «رفع تحریم‌های مستقیم و غیرمستقیم مغایر با برجام» چه معنایی به‌جز تلاش آمریکا و تروئیکای اروپایی مبنی بر انعقاد «توافق بد» علیه ایران دارد؟!

فراموش نکنیم که  استراتژی مشترک آمریکایی- اروپایی «اعمال فشار حداکثری بر ایران» معطوف به یک هدف اصلی ، یعنی «مهار همه‌جانبه ایران قدرتمند» صورت می‌گیرد. بنابراین، در تحلیل رفتارهای ضد ایرانی  آمریکا و تروئیکای اروپایی و شانتاژ همراه با ابهام این دو در قبال مذاکرات اخیر در وین، باید این هم‌پوشانی استراتژیک را مدنظر قرارداد. در چنین وضعیتی، مقامات غربی هرگونه اقدامی جهت دور شدن ایران از یک «توافق خوب» (که واقعا به سود منافع کشورمان در ابعاد مختلف باشد ) صورت می‌دهد. بهتر است مقامات غربی این حقیقت مطلق را درک کنند که دوران بزرگنمایی ، دروغ‌گویی یا حتی خلق فاکتورهای فرا متنی جهت تسلط بر متن مذاکرات و جهت‌دهی آن به سود اهداف آمریکا و تروئیکای اروپایی سپری‌شده است.

حنیف غفاری