وین، آوردگاه مطالبات سه‌گانه ایران و ترفندهای روانی-رسانه‌ای غرب

دور هشتم مذاکرات لغو تحریم‌ها که از هفته اول دی ماه آغاز شده‌بود بعد از چند بار توقف، این بار برای یک هفته دیگر متوقف شد تا هیات‌های مذاکره‌کننده برای رایزنی و مشورت به پایتخت‌های خود بازگردند؛ مذاکراتی که دیپلمات‌ها از آن «طولانی‌ترین» و «پیچیده‌ترین» دور گفت وگوها ارزیابی کرده‌اند.

در همین پیوند «انریکه مورا» هماهنگ‌کننده مذاکرات با اشاره به اینکه «اکنون نیاز به تصمیمات سیاسی است»، در توییتی نوشت که هیات‌ها پس از رایزنی و دریافت دستورالعمل‌ها هفته آینده از پایتخت‌های خود به وین باز خواهند گشت تا دور هشتم را «که طولانی‌تر دور تاکنون بوده» پی بگیرند.

همزمان، مذاکره‌کنندگان سه کشور اروپایی نیز در بیانیه‌ای مشترک اعلام کردند مذاکرات وین «در حال رسیدن به مرحله پایانی» است و نیاز به تصمیم‌گیری‌های سیاسی دارد. آنها با اشاره به اینکه ماه ژانویه «فشرده‌ترین دوره گفت‌وگوها» تا امروز بود، در این بیانیه گفته‌اند: «همه می‌دانند که در حال رسیدن به مرحله پایانی هستیم که نیاز به تصمیمات سیاسی دارد.»

عبور از ایده‌ها به کلمات و جملات متن

با نگاهی به موضع‌گیری‌های اخیر می‌توان به این نتیجه دست یافت که مذاکرات اگر با پیشرفت قابل ملاحظه و چشمگیری همراه نبوده، دست‌کم گام‌ها آهسته و رو به جلو بوده‎‌است؛ وضعیتی که بیشتر از مواضع اعلانی دیپلمات‌های مستقر در وین استنباط می‌شود.

گفته می‌شود که مذاکره‌کنندگان در وین از برخی موارد اختلافی موجود در پیش‌نویس متن توافقات عبور کرده‌اند و ایده‌ها، در حال تبدیل شدن به کلمات و جملات هستند. اما آنچه باقیمانده، موضوعات کلیدی است که به طور ویژه تصمیمات خاص سیاسی را می‌طلبد و واشنگتن باید تصمیمات خود را درباره مسائل باقیمانده و رفع تحریم‌ها اعلام کند.

در پیش نویس های چهارگانه، یعنی کلیات توافق، جرئیات رفع تحریم‌ها، تعهدات هسته‌ای ایران و تمهیدات اجرایی توافقات پیشرفت‌هایی به دست آمده و به اذعان دیپلمات‌های حاضر در وین تا به اینجای کار، مذاکرات در مسیر درست خود قرار دارد.

یکی از مقام‌های فرانسه به تازگی در مصاحبه‌ای با خبرگزاری این کشور اظهار کرده‌است که باوجود برخی دشواری‌ها در مذاکرات اما نشانه‌هایی مبنی بر اینکه گفت وگوها به نتیجه برسد، وجود دارد.

سه تاکتیک روانی و رسانه‌ای همزمان با دور هشتم

به رغم پیشرفت گفت‌وگوها اما طرف غربی از چند تاکتیک و شگرد تبلیغاتی برای کسب امتیاز در گفت وگوها بهره گرفت که القای توافق موقت، تقسیم وظایف با بازی «پلیس خوب و پلیس بد» و تغییر در ترکیب تیم دیپلماتیک آمریکایی از آن جمله بود.

الف- القای توافق موقت

از جمله فضاسازی‌ها در این دور از مذاکرات، مطرح کردن موضوع توافق موقت از سوی رسانه‌ها و مقامات غربی با اهداف چندگانه بود.

رسانه‌های غربی پیشتر نیز موضوع توافق موقت را مطرح کرده‌بودند و این بار نیز طرح مجدد توافق موقت نشان دهنده راهبرد طرف‌های غربی و آمریکا در مذاکرات وین بود. کشورهای غربی که همواره به دنبال راهی برای عدم پذیرش مسئولیت‌های بین المللی خود هستند، علاقه ندارند که موضوع برجام و مساله هسته‌ای ایران از پایه و اساس حل و فصل شود.

از نگاه کارشناسان، این توافق موقت شامل لغو محدود تحریم‌ها در ازای اعمال مجدد برخی محدودیت‌ها بر برنامه هسته‌ای تهران خواهدبود ولی ایران دنبال چنین توافقی نیست و خواهان توافقی پایدار است. بی‌تردید سرمایه‌گذاران خارجی در فضایی به سرمایه‌گذاری در ایران اقدام خواهند کرد که شاهد یک توافق دائم و باثبات باشند.

بنابراین توافق احیای برجام در صورتی مورد قبول تهران قرار می‌گیرد که تمام تحریم‌هایی که در دوره ترامپ وضع شده، لغو شوند؛ تحریم‌هایی که اگرچه با بهانه‌های حقوق بشری، تروریستی، موشکی و منطقه‌ای اعمال شده‌اند ولی در واقع هدف ترامپ، پیچیده کردن کلاف تحریم‌ها و دشوارسازی بازگشت همگان به برجام بود.

ب. بازی «پلیس خوب و پلیس بد»

با ورود مذاکرات به مراحل پیچیده و حساس فنی و نیز اتخاذ تصمیمات سیاسی، شاهد یک تقسیم وظایف در تروئیکای اروپا هستیم؛ نقش منفی که در بسیاری از مذاکرات قبلی، نماینده فرانسه ایفا می‌کرد، اینک طرف انگلیسی بر عهده گرفته‌است.

در این زمینه می‌توان به رویکرد غیرسازنده‌ وزیر امور خارجه انگلیس اشاره کرد که مدعی شده مذاکرات در حال رسیدن به بن‌بست خطرناکی است و ادعا کرد: ایران باید اکنون انتخاب کند که آیا می خواهد به توافق دست یابد یا مسئول فروپاشی برجام باشد و اگر برجام فروپاشد، همه گزینه‌ها روی میز قرار می‌گیرد.

این سخنان غیرمسئولانه و بی‌مبنای مقام انگلیسی از سوی وزارت خارجه کشورمان بدون پاسخ نماند و به گفته سخنگوی این وزارتخانه، برگ دیگری از بازی توخالی انگلیس و برخی کشورهای غربی برای مقصرنمایی و پوشاندن سال‌ها بی‌عملی و همراهی با تحریم‌های غیرقانونی و غیرانسانی ایالات متحده بشمار می‌رود.

ج. پشت پرده تغییر ترکیب تیم دیپلماتیک آمریکایی

آمریکا از آغاز مذاکرات تاکنون تاکتیک‌های متعددی را اجرا کرده است؛ از ضرب‌الاجل‌های ساختگی گرفته تا پیوند مسائل بی‌ربط به بدنه مذاکرات. از این رو کناره‌گیری یا حذف «ریچارد نفیو» به عنوان معمار تحریم‌های ایران نیز می‌تواند به عنوان ترفندی برای تسریع در روندگفت‌وگوها و امتیازگیری باشد.

مدتی است که خبرهایی مبنی بر جابجایی در تیم مذاکره‌کننده آمریکایی رسانه‌ای شده‌ است. میانه دی‌ماه بود که رسانه‌های مختلف از احتمال برکناری «رابرت مالی» سخن به میان آوردند؛ فردی که اگرچه امروز به عنوان فرستاده ویژه ایالات متحده در امور ایران شناخته می‌شود اما در دولت‌های پیشین آمریکا و از آن جمله در دولت‌های «بیل کلینتون» و «باراک اوباما» در ارتباط با مسائل خاورمیانه فعالیت داشت.

اگرچه این اتفاق رخ نداد و مالی همچنان بر کرسی مدیریت «گروه بین‌المللی بحران» در واشنگتن تکیه زده اما برخی این خبر را بی‌ارتباط با اختلافات داخلی تیم آمریکایی نمی‌دانند که به تدریج خود را نشان داده‌ است.

برخی کارشناسان شکست کارزار فشارحداکثری علیه ایران را دلیل این جابجایی‌ها و اختلافات می‌دانند و معتقدند که دال مرکزی تحریم های اقتصادی به عنوان تنها ابزار ممکن برای اعمال فشار بر ایران بی‌خاصیت شده و عملا روی میز مذاکره وجود ندارد. گزینه نظامی نیز به دلیل ضعف توان نظامی آمریکایی و غرق شدن در باتلاق‌های خودساخته در منطقه امکانپذیر نیست و این کارت نیز در چند سال اخیر جز در مواضع اعلانی کاربرد نداشته‌است.

بنابراین تبارشناسی این دو ابزار اعمال فشار بر ایران نشان می‌دهد که چرخش مناسبات در نظام بین‌الملل باعث شده تا آمریکا نیازمند اعمال دیپلماسی متفاوتی در برابر ایران باشد که نقطه مرکزی آن اکتفا به دستاوردهای حداقلی است.

به تازگی نیز «وال استریت ژورنال» به تغییرات جدیدی در تیم دیپلماتیک آمریکا اشاره کرده‌است. این روزنامه آمریکایی به دنبال انتشار بیانیه وزارت امور خارجه آمریکا در تایید خبر جدا شدن «ریچارد نفیو» معاون نماینده ویژه آمریکا در امور ایران از تیم مذاکره‌کننده در وین، گزارش کرد که دو عضو دیگر تیم آمریکا نیز به دلیل اختلاف نظر این هیات را ترک کرده‌اند.

برخلاف مالی که متهم به رفتار ملایم با ایران است، همگان نفیو را به عنوان معمار تحریم‌های آمریکا علیه ایران می‌شناسند که در طول مذاکرات جاری نیز خواستار اتخاذ مواضع سفت و سخت‌تری در مذاکرات هستند. بنابراین کنار گذاشتن او از این تیم می‌تواند ارسال سیگنال مثبت به طرف ایرانی و بازگرداندن امید به هیات دیپلماتیک کشورمان برای احیای توافق باشد.

مطالبات غیرقابل چشم‌پوشی طرف ایرانی

به رغم تهدیدات و فشارهای طرف مقابل، از ابتدای ازسرگیری مذاکرات تا کنون تهران از مطالبات بحق و بجای خود کوتاه نیامده که لغو تحریم‌ها و راستی‌آزمایی، تضمین و خودداری طرف غربی از سوءاستفاده از سازوکارهای مندرج در متن برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ از آن جمله است.

۱. مطالبه لغو تحریم‌ها و راستی‌آزمایی

کلاف درهم پیچیده تحریم‌ها به دست ترامپ، باعث کُندی پیشرفت گفت وگوها شده‌است. خواسته لغو تمام‌ تحریم‌های اعمال شده توسط دولت ترامپ پیش از این نیز توسط مقام‌های حکومت ایران اعلام شده‌بود ولی رابرت مالی، مذاکره‌کننده ارشد آمریکا در مذاکرات وین گفته که دولت آمریکا تحریم‌های ناقض برجام را لغو می‌کند و تحریم‌هایی را که با عناوین دیگر مانند «تروریسم» وضع شده‌اند، نمی‌تواند لغو کند.

این در حالی است که همزمان دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان بارها به ناکارامدی تحریم تردید کرده‌اند. مالی چندی پیش در گفت‌وگو با شبکه «ام‌اس‌ان‌بی‌سی» به شکست سیاست فشار حداکثری اذعان کرد و گفت: ما در وضعیتی از سوی دولت قبلی قرار گرفته‌بودیم که رییس‌جمهور بایدن تصمیم گرفت باید به آن پایان دهیم، یعنی کارزار فشار حداکثری ترامپ علیه ایران که به طرز بدی شکست خورد و به منافع آمریکا هم آسیب زد.

افزون بر دیدگاه دموکرات‌ها در اعتراف به شکست آمریکا برای پیشبرد سیاست فشار حداکثری، سران جمهوریخواه نیز بارها در لفافه به این ناکامی اعتراف کرده‌اند. همانند «مایک پمپئو» وزیر خارجه ترامپ که خود مجری این پروژه بود بعد از پایان دولت جمهوریخواه ترامپ به ناتوانی آمریکا در برابر ایران اذعان کرد و گفت «در خصوص وادار کردن تهران به کوتاه آمدن و وارد شدن ایران به توافقی که واقعا مانع از دستیابی به سلاح هسته‌ای شود، تمام آنچه که امیدوار بودیم به‌دست می‌آوریم، حاصل نشد.»

۲. جایگاه تضمین در توافق برای ایران

ایران همچنین در مذاکرات، خواستار تضمین درباره عدم خروج دوباره آمریکا از برجام و تضمین بهره‌مند شدن ایران از رفع تحریم‌ها است؛ موضوعی که تا کنون طرف آمریکایی از زیر بار آن شانه خالی کرده‌است.

«آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا به تازگی در مصاحبه‌ تصویری با «کروکد مدیا» آمریکا گفت: جو بایدن رئیس‌جمهور ایالات متحده با قطعیت اعلام کرده‌است تا زمانی که در این سمت قرار دارد، به برجام متعهد خواهد بود اما نمی‌توان از طرف دولت‌های آینده آمریکا چنین تعهدی داد.

در حالی طرف آمریکایی همواره از ارائه تضمین کتبی به بهانه‌های مختلف سرباز می‌زند و اصرار ایران برای جلوگیری مجدد از پیمان شکنی را «تلاش تهران برای کسب امتیاز» ارزیابی می کند که از نگاه ناظران این مطالبه با توجه به فراز وفرودهای چند سال اخیر برجام منطقی به نظر می‌رسد.

ترامپ در عمل نشان داد که آمریکا می‌تواند به هر نوع تعهد و توافقی پشت کند، خواه این توافق دوجانبه باشد خواه چندجانبه و بین‌المللی. خروج آمریکا از «پیمان تجاری اقیانوس آرام» (TPP تی‌پی‌پی)، «پیمان تجارت آزاد آمریکایی شمالی» موسوم به(نفتا)، پیمان اقلیمی «پاریس» (Accord de Paris)، «سازمان تجارت جهانی»، «پیمان منع موشک‌های هسته‌ای میان‌برد» (INF) و «معاهده آسمان‌های باز» تنها چند مورد از جمله این تعهدات است.

اگرچه دولت بایدن دستور بازگشت به برخی پیمان‌هایی را که ترامپ خارج شده‌بود، صادر کرد اما جهان بیش از پیش به تعهدگریزی آشکار آمریکایی‌ها پی برد؛ موضوعی که امروزه به بی‌اعتمادی افزون‌تر ایران دامن زده‌است. با چنین تجربه تلخی، امروز تهران خواستار تضمین کتبی آمریکا است، هر چند که آمریکا نشان داده می‌تواند به همین تضمین و تعهد خود نیز پشت پا بزند.

وین، آوردگاه مطالبات سه‌گانه ایران و ترفندهای روانی-رسانه‌ای غرب

۳. رفع سوءاستفاده از سازوکارهایی چون مکانیسم ماشه

یکی از تلاش‌های تیم دیپلماتیک در وین به جلوگیری از سوءاستفاده آمریکا و دیگر اعضای توافق از سازوکارهای برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ برمی‌گردد که مکانیسم «ماشه» مهمترین آنها است؛ برپایه این ساز وکار، کشورهای «مشارکت‌کننده» در برجام می‌توانند در صورت عدم پایبندی ایران به تعهداتش، بازگشت خودکار قطعنامه‌های تحریمی بین‌المللی را در پی داشته‌باشد.

از نگاه ناظران، فرآیند بازگشت تحریم‌ها در مکانیسم ماشه، فرآیندی یک‌طرفه است؛ فرآیندی که به‌راحتی اجازه می‌دهد در صورت عدم پایبندی ایران به تعهداتش، اعضای برجام تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران را بازگردانند، درحالی‌که اگر طرف مقابل به تعهداتشان در برجام عمل نکنند، هیچ عواقبی برای آنها در نظر گرفته نشده و به عبارتی هیچ مکانیسمی برای مقابله با تعهدناپذیری طرف‌های دیگر در توافقنامه وجود ندارد.

مشابه آنچه در دوره ریاست جمهوری ترامپ اتفاق افتاد، چنانچه دولت وی هم از توافقنامه برجام خارج شد و هم به‌عنوان ناقض برجام، خواستار فعال‌سازی مکانیسم ماشه یعنی بازگشت فوری تحریم‌های گذشته علیه ایران شد.

نقص دیگر این سازوکار به واژه «مشارکت‌کننده» برمی‌گردد که آمریکای ترامپ با استفاده ابزاری از این واژه، واشنگتن را حتی پس از خروج از برجام همچنان «مشارکت‌کننده» می‌دانست که توان فعال‌سازی مکانیسم ماشه را دارد و در برهه‌ای در صدد الحاق مجدد به برجام برآمد ولی با سد دیگر اعضای توافق مواجه شد و در نهایت عقب نشست.

اینک نیز در صورت ورود مجدد آمریکا به برجام، این کشور بار دیگر به عنوان عضوی از توافق یا به عبارتی «مشارکت کننده»، قادر به فعال کردن مکانیسم ماشه خواهدبود و انتظار می‌رود این مهم از نگاه تیم دیپلماتیک دور نماند.