امنیت اروپا زیر سایه تردیدهای ناتو

اعضای ناتو در آخرین بیانیه خود در سال ۲۰۱۰ مفاهیم استراتژیک و پایه‌ای این اتحادیه را منتشر کردند. در این بیانیه آمده بود «منطقه یورو آتلانتیک هم‌اینک در صلح به سر می‌برد و میزان خطر علیه اعضای ناتو بسیار پایین است». آنها همچنین تاکید کرده بودند ما خواهان مشاهده‌ یک شراکت استراتژیک حقیقی و پایدار بین ناتو و روسیه هستیم. با گذشت یک دهه از این بیانیه به ‌نظر می‌رسد اوضاع و شرایط بشدت برای اعضای ناتو تغییر کرده و این اتحادیه مانند قبل نمی‌تواند ادعا کند کشورهای غرب همچنان در صلح به سر می‌برند. 

اعضای ناتو که در مادرید دوباره گرد هم آمده‌اند، می‌خواهند بیانیه استراتژیک جدیدی درباره وضعیت فعلی کشورهای عضو و میزان امنیت هر کدام از آنها منتشر کنند. مفاهیم استراتژیک جدید هم‌اینک به ‌صورت نه‌ چندان کاملی به رسانه‌ها درز کرده و مشاهده شده ‌است که اولویت‌های ناتو در حال تغییر است. اعضای این اتحادیه روسیه را هم‌اینک به ‌عنوان «فوری‌ترین تهدید برای امنیت» خود می‌دانند. آنها در عین ‌حال می‌دانند همچنان اختلافات زیادی میان اعضای این اتحادیه وجود دارد و متن نهایی استراتژی آینده ناتو در ۱۰ سال آینده همچنان باید مورد مذاکره قرار گیرد. بر همین اساس به ‌نظر می‌رسد کشورهایی مانند انگلستان، لهستان و سایر کشورهای اروپای شرقی تلاش دارند روسیه را بیش‌ از پیش به‌ عنوان تهدید در نظر گرفته و از آن چهره‌ای منفور در جامعه جهانی ایجاد کنند. 

در مقابل اما کشورهایی مانند فرانسه نیز حضور دارند که هشدار داده‌اند اروپا در نهایت باید با روسیه تعامل کرده و با این کشور کنار بیاید. امانوئل مکرون در همین باره گفته ‌است: «ما اروپایی‌ها یک قاره را با یکدیگر شریک هستیم و یک جغرافیا. در نهایت، این حقیقت است که روسیه هنوز در این قاره قرار دارد».

با وجود اینکه به ‌نظر می‌رسد برخی کشورهای اروپایی به دلیل امنیت انرژی و همچنین تامین مواد غذایی‌شان، حاضرند در درازمدت دوباره روابط خود با روسیه را برقرار کرده و تحریم‌ها علیه این کشور را با چشم‌پوشی‌های بیشتر اجرایی کنند، در مادرید برخی سران اروپایی در حال تدارک دیدن تغییری در وضعیت نظامی این اتحادیه هستند. تا پیش ‌از سال ۲۰۱۴ اعضای ناتو در بخش شرق اروپا هیچ نیروی نظامی خارجی در خاک خود نداشتند. بعد از پیوستن کریمه به روسیه، اعضای ناتو برخی پایگاه‌های خود را مملو از سربازان خارجی کردند که بیشتر آنها در استونی، لیتوانی، لتونی و لهستان قرار داشتند، زیرا این کشورها از منظر اعضای ناتو در معرض تهدید و خطر بیشتری از سوی روسیه قرار داشتند. این ژست نظامی اعضای ناتو بعد از سال ۲۰۱۴ اما نتوانست نشان‌دهنده قدرت فراگیر این اتحادیه در اروپای شرقی باشد، زیرا حضور تنها ۵ هزار سرباز در این بخش‌ها نمی‌توانست به ‌هیچ‌ عنوان جلوی تهدیدات و تهاجم نظامی روسیه در این منطقه را بگیرد. بعد از حمله روسیه به اوکراین این استراتژی باز هم تقویت شده ‌است و از ابتدای این بحران، نیروهای بیشتری در بلغارستان، مجارستان، رومانی و اسلواکی مستقر شده‌اند. 

با این ‌حال حضور نیروها در نزدیکی مرزهای روسیه به اندازه‌ای قدرت با خود به ‌همراه ندارد که جلوی هر گونه تهاجم به این کشورها را بگیرد، بنابراین سیاست جدید ناتو به ‌نظر می‌رسد انبار کردن تجهیزات نظامی کافی در تمام کشورهای هم‌مرز با روسیه باشد تا این کشورها بتوانند در صورت تهاجم نظامی حداقل با سلاح‌های موجود از خود دفاع کنند. این تجربه‌ای است که کشورهای اروپایی و آمریکا از جنگ اوکراین به دست آورده‌اند. 

البته بسیاری از کشورهای اروپای شرقی از این هراس دارند که متمایل شدن بیشتر به سمت ناتو و غرب آنها را در معرض خطر جدی‌تری از سوی روسیه قرار دهد. آنها همچنین بر این گمان هستند که به دلیل کوچک بودن مساحت کشورشان و همچنین کمبود امکانات و تدارکات نظامی نمی‌توانند پذیرای هزاران نفر از نیروهای نظامی بین‌المللی در کشورشان باشند. آنها بیشتر از اینکه به ‌دنبال سرباز مستقر در خاک‌شان باشند، به ‌دنبال دریافت تجهیزات نوین نظامی مانند تجهیزات نظارتی، هواپیما، موشک‌های دوربرد و سیستم‌های دفاع هوایی هستند. 

یکی دیگر از مشکلاتی که می‌تواند کشورهای اروپای شرقی را در این باره مورد تهدید قرار دهد، عدم تعهد ناتو و آمریکا و حتی کشورهای اتحادیه اروپایی به مساله حفظ امنیت این منطقه است. آنها بر این باورند نگاهی به فعالیت‌ها و نوع عملکرد ناتو بویژه آمریکا در بحران اوکراین نشان می‌دهد اعضای ناتو و اتحادیه اروپایی تمایلی ندارند به ‌صورت صددرصد از کشورهای منطقه اروپای شرقی حمایت کنند و در صورتی ‌که حمله‌ای علیه این کشورها شود، باید مدت‌ها به‌ تنهایی در مقابل روسیه ایستادگی کنند تا در نهایت متوجه شوند تصمیم کاخ ‌سفید و ناتو در این ‌باره چه خواهد بود. 

یکی دیگر از موضوعاتی که به ‌نظر می‌رسد در اجلاس ناتو به ‌صورت ویژه مورد بحث قرار گیرد، پیوستن فنلاند و سوئد به این اتحادیه است؛ عضویتی که همچنان ترکیه آن را در گرو سیاست‌های خود نگه ‌داشته است. با وجود اینکه اعضای ناتو بارها اعلام کردند موافق پیوستن فنلاند و سوئد به این اتحادیه هستند، آنکارا نشان داده ‌است منافع ملی خود را در صدر تمام تحولات مرتبط با ناتو و امنیت اروپا می‌داند. اردوغان که طی سال‌های گذشته نتوانست شرایط را به ‌نحوی آماده کند که ترکیه به ‌عنوان عضوی از اتحادیه اروپایی شناخته شود، حالا تلاش دارد از قدرت خود در ناتو استفاده کرده و پیوستن فنلاند و سوئد در این اتحادیه را منوط به تامین منافع ملی خویش کند. 

 در عین ‌حال رهبران کشورهای عضو ناتو در این اجلاس باید درباره تهدیدی که این ۲ کشور را بیش ‌از پیش در معرض حمله روسیه قرار می‌دهد، صحبت کنند. فنلاند و سوئد در صورتی‌ که به‌ صورت جدی خواستار پیوستن به ناتو باشند، باید در انتظار عکس‌العمل و فعالیت‌ها و اقدامات تلافی‌جویانه مسکو نیز باشند. در این اجلاس اعضای ناتو تصمیم می‌گیرند که آیا حاضرند هزینه مقابله با روسیه را در ۲ کشور دیگر اروپایی بپردازند یا نه. 

امنیت اروپا زیر سایه تردیدهای ناتو

سال ۲۰۱۹ یعنی 3 سال پیش بود که امانوئل مکرون در گفت‌وگو با یکی از روزنامه‌های اروپایی از «مرگ مغزی» ناتو گفته و خواستار تشکیل ارتش متحد اروپایی شد. جنگ در اوکراین و کمک‌های نظامی و مالی آمریکا به این کشور، آن هم در صورتی ‌که ناتو اعلام کرد اقدامی در جهت مقابله با روسیه انجام نمی‌دهد، این گمانه را ایجاد کرده‌ است که آمریکا به ‌دنبال احیای ناتو بعد از این بحران است. ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو نیز در همین باره از افزایش هزینه‌های دفاعی اعضای این اتحادیه سخن گفته ‌است. مشخص است بعد از بحران اوکراین، تعدادی از کشورهای اروپایی که همچنان در حال درگیری با آمریکا بر سر عدم تمایل‌شان به افزایش بودجه‌های دفاعی‌شان بودند، حالا به ‌صورت داوطلبانه ۲ درصد تولید ناخالص داخلی خود را به بودجه دفاعی اختصاص می‌دهند و این همان خواسته‌ای است که ترامپ بارها در جلسات ناتو و جلسه با اروپاییان آن را مطرح کرده و به نتیجه نرسیده بود. وضعیت حالا برای ناتو به اندازه‌ای رو به توسعه است که لهستان اعلام کرده به سمت اختصاص ۳ درصد از تولید ناخالص داخلی خود به بودجه دفاعی می‌رود و سایر کشورهای اروپایی نیز در حال تصویب قوانین و زمینه‌سازی برای هزینه‌کرد بیشتر در امور دفاعی هستند. به ‌نظر می‌رسد جنگ اوکراین تا حدی توانست ناتو را از اغما خارج کند اما حضور نداشتن ناتو در اوکراین برای دفاع از این کشور همچنان تردیدهایی را برای کشورهای اروپایی در این باره باقی گذاشته ‌است. زمانی ‌که بحران اوکراین پایان یابد- که گمان نمی‌رود به نفع این کشور به پایان برسد- باید دید آیا هنوز هم افکار عمومی اروپا و آمریکا به ادامه همکاری‌های نظامی در غرب زیر پرچم ناتو رای خواهند داد یا نه.

ثمانه اکوان