آیا پوتین در تهران توانست قواعد بازی را تغییر دهد؟

تهران، سه‌شنبه، ۱۹ ژوئیه میزبان اجلاسی سه‌جانبه در چارچوب روند آستانه بود و روسای جمهور ترکیه و روسیه در چارچوب این اجلاس وارد تهران شدند و ضمن دیدارهای جداگانه با مقامات ارشد ایرانی، در نشستی سه‌جانبه به بررسی پرونده‌های مهم مرتبط با هر سه طرف، پرداختند.

به اعتقاد ناظران سیاسی، مهمترین دلیلی که رئیس‌جمهور روسیه را بر آن داشت تا در دومین سفر خارجی خود از زمان آغاز جنگ اوکراین در فوریه گذشته، به تهران سفر کند، تلاش برای دستیابی به کمک ایران برای دور زدن تحریم‌های اعمالی علیه مسکو پس از جنگ اوکراین، تقویت سطح روابط راهبردی با تهران از یک سو و تلاش برای دور نگه داشتن ترکیه از غرب با وجود تمام تضادهای حاکم بر روابط مسکو - آنکارا است.

اجلاس تهران در پاسخ به اجلاس جده نبود

روزنامه قطری العربی الجدید با انتشار یادداشتی در خصوص هدف اصلی پوتین در اجلاس تهران نوشت: نشست روز گذشته (سه‌شنبه) در تهران در چارچوب روند آستانه مربوط به سوریه برگزار شد، اگر به دلیل شرایط ویژه برگزاری آن‌ نبود، می‌شد گفت که اهمیت چندانی ندارد. از آن‌جا که این نشست پس از نشست روز شنبه در جده با حضور آمریکا و همپیمانان عربش برگزار شد، برخی ناظران سیاسی را بر آن داشت که بگویند نشست تهران در پاسخ به نشست جده بود امری که در هیچ تحلیل عینی، درست نیست».

نگارنده افزود: «به ویژه که به نظر می‌رسد روسیه مشتاق تفاهمات خود با ریاض و روابط مستحکم با امارات و سایر کشورهای حاضر در اجلاس جده است که تاکنون از محکومیت حمله روسیه به اوکراین و پایان دادن به توافق "اوپک پلاس"، آن‌گونه که واشنگتن امید داشت، خودداری کرده‌اند».

اهمیت اجلاس تهران

بر اساس این یادداشت، اجلاس تهران نخستین نشست پس از حمله روسیه به اوکراین در فوریه گذشته در چارچوب روند آستانه بود.اگرچه قرار بود این اجلاس به بحث در مورد وضعیت سوریه اختصاص یابد، اما در شرایطی که این اجلاس برگزار شد، هیچ کس انتظار نداشت که سوریه بخش مهمی از دستور کار این اجلاس باشد. به ویژه پس از کاهش اقبال از عملیات نظامی ترکیه در شمال سوریه و ظهور مسائل فوری‌تر مرتبط با جنگ اوکراین، پرونده هسته‌ای ایران و سایر مسائل مربوط به انرژی، غذا و سایر مواردی که ذهن طرفهای حاضر در این اجلاس را به خود مشغول کرده و هر کدام از آن‌ها حساب و کتاب‌ها و انتظاراتی متفاوت داشتند.

به اعتقاد نویسنده، اگرچه این اجلاس در تهران برگزار شد، اما به نظر می‌رسد روسیه بیشترین علاقه و تکیه را به آن داشت. دلیل آن نیز «معضل» اوکراین و تحریم‌های بی‌سابقه تحمیل شده بر آن است. تا جایی که به نظر می‌رسد، روسیه هرگز به ایران و ترکیه به اندازه‌ای که امروز نیاز دارد، نیاز نداشته است.

مسکو به تهران اس ۴۰۰ می‌دهد؟

بر این اساس، روسیه امیدوار است، شاید برای نخستین بار، روابط خود را با ایران به سطح راهبردی برساند، پس از آن که از آن به عنوان ابزاری برای چانه زنی در تعاملات بین‌المللی خود استفاده می‌کرد. مسکو به دلیل فروپاشی روابطش با غرب، احتمالا یک اتحاد راهبردی به تهران ارائه می‌کند تا به طور کل از هر مسیری برای اصلاح رابطه با غرب برای احیای توافق هسته‌ای دست بردارد. این امر در شرایط انزوا و محاصره آن صورت می‌گیرد. آخرین چیزی که مسکو به آن امید بسته، این است که دولت بایدن بتواند یک موفقیت راهبردی (توافق هسته‌ای) که ایران را به بازارهای جهانی نفت بازمیگرداند، قیمتهای آن را کاهش دهد، توزیع نفت روسیه را تسهیل کند و به بهبود شرایط داخلی دولت آمریکا کمک کند، برباید. دولتی که از زمان جنگ سرد تاکنون، سختگیرترین دولت آمریکا در قبال روسیه است.

آیا پوتین در تهران توانست قواعد بازی را تغییر دهد؟

نویسنده در ادامه بعید نمی‌داند که «روسیه در چارچوب نبرد استخوان شکن با واشنگتن، تسلیحاتی را به ایران پیشنهاد دهد که تاکنون به نوعی از ارائه آن امتناع ورزیده، مانند سامانه موشکی اس-۴۰۰. در صورت دستیابی ایران به این سامانه، می‌تواند تمام پارامترهای مذاکره در برنامه هسته‌ای خود را تغییر دهد و می‌تواند دفاعی قوی برای تأسیسات هسته‌ای خود که اکنون در برابر حملات هوایی احتمالی آسیب‌پذیر هستند، فراهم کند».

پوتین قواعد بازی واشنگتن و تهران را تغییر می‌دهد؟

در ادامه یادداشت العربی الجدید آمده است: «این تحول پیامدهای عمده‌ای بر روابط روسیه با اسرائیل و غرب خواهد داشت و به ناچار به از بین رفتن همه شانس‌های بازگشت به توافق هسته‌ای منجر می‌شود، زیرا همه قواعد بازی مذاکره واشنگتن و تهران را تغییر می‌دهد. در حالی که بر اساس برآوردهای آمریکا، روسیه نیز ممکن است به دنبال دستیابی به پهپادهای ایرانی و استفاده از آن در جنگ اوکراین باشد. لذا دو کشور تحت تحریم‌های آمریکا تلاش خواهند کرد تا در مورد نحوه دور زدن تحریم‌ها و افزایش فرصتهای تجاری بین خود، با یکدیگر هماهنگ شوند و به دور از نظام جهانی دلاری، به تبادل تجربه بپردازند، اگرچه شرایط هم‌پوشانی بین آنها در این زمینه امیدوارکننده به نظر نمی‌رسد، زیرا هر آن چه که هر یکی از طرفین به آن نیاز دارند، نزد طرف مقابل نیست.

دلیل حضور ترکیه در اجلاس تهران

در بخش پایانی این یادداشت درباره حضور ترکیه در این اجلاس نیز آمده است: «در مورد ترکیه، سومین ضلع حاضر در اجلاس تهران، این احتمال وجود دارد که مسکو با وجود همه تناقضاتی که بر روابط با آن حاکم است، به تلاش‌های خود برای دور کردن این کشور از غرب ادامه دهد. به ویژه که تاکنون، با وجود حمایت آشکار ترکیه از اوکراین، آنکارا از تبعیت از تحریم‌های غرب علیه مسکو امتناع می‌ورزد و این دریچه مهمی برای آن است که نمی‌تواند بدون آن کار کند».

به اعتقاد نگارنده، به نظر می‌رسد، ترکیه از قرار دادن یک پایش در اردوگاه تهران - مسکو و قرار دادن دیگر پایش در اردوگاه آمریکایی‌ها سود می‌برد. زیرا این امر باعث می‌شود که دو طرف همواره در شرایط رویارویی، به آن نیاز داشته باشند و این امر آنکارا را مانند اکنون، در موقعیتی منحصر به فرد قرار می‌دهد. جایی که چشمهای جهانیان به تلاش های آنکارا برای دستیابی به توافقی برای صادرات غلات از اوکراین متمرکز شده است، اما این امر نیز، مستلزم پاسخ مثبت مسکو است. آیا پوتین این هدیه را به اردوغان در اجلاس تهران می‌دهد؟