سایت گروه مجلات همشهری: در بزنگاه ارسال صفحات همشهری ماه به چاپخانه، قرار گفت و گو با حاج عبدالرضا هلالی، مداح شناخته شده گذاشتهشد. در نخستین ساعتهای بامداد و در حین خروج از هیات، برای بعد از ظهر همان روز قراری گذاشتیم تا با ما به گفتوگو بشیند. بیپرده و صریح از جریان تازه مداحی از او سوال پرسیدیم و او هم بی واهمه پاسخ داد به طوریکه هیچ کجای گفتوگو کلام خود را قطع نکرد تا این جمله مرسوم در اکثر گفتوگوها را از او بشنوم: من این را میگویم اما شما در متن مصاحبه نیاورید. حتی در جایی هم که از او در رابطه با ایمان افرادی که در هیاتهایی که او مداحی میکند، حضور دارند پرسیدم به صراحت گفت: من مسئولیت بهشت و جهنم مردم را بر عهده ندارم و مسئولیتم چیز دیگری است.


بخش‌هایی از این گفتگوی خواندنی که در همشهری ماه شماره ۶۲ و در پرونده ویژه «مداحان خط می‌دهند» منتشر شده در ادامه می‌آید:



• با شکل‌گیری اینترنت و به وجود آمدن سایت‌های خبری و همچنین تحولی که در بخش صدا برداری‌ها حاصل شد، بی‌تردید مقوله مداحی و هیات ها هم یک سری پیشرفت‌هایی نیاز داشت. کما اینکه آن طرفی‌ها هم ساکت نشستند و دارند فعالیت خودشان را انجام می‌دهند. اعتقاد دارم در این سوی میدان هم جلسات سید الشهدا باید با بهترین حالت ممکن برپا شود. ما در حال حاضر در جنگ نا برابری هستیم که ان شاءالله با لطف و محبت امام حسین طوری شود که ما از دشمن‌هایمان عقب نیفتیم. یا اینکه به گونه‌ای نشود که عرصه را جوری برای دشمنان باز بگذاریم که آنان از این عرصه و فضا استفاده کنند. موجود امروزی را در عصر حاضر اگر از «غذا» محروم کنند می‌رود و «علف» می‌خورد. جوان پر انرژی امروزی ما هم اگر سینه نزند و در مجلس امام حسین(ع) شرکت نکند در مجلس دیگری حضور پیدا می‌کند. یا اینکه به طور مثال به سر خیابان می‌رود. جوان پرانرژی امروزی اگر سینه نزند و خوراک خوب در این زمینه به او داده‌ءنشود سراز مجالس دیگر در می‌آورد و می‌رود و می‌رقصد. جوان امروزی ما اگر طعم روضه را نچشد سر از مجلس رقص در خواهد آورد. اگر ما نتوانیم جوانان پر انرژی امروزی را برای سینه زنی جذب کنیم در واقع عرصه را برای معارضان نظام و دشمنان فراهم کرده‌ایم. ما باید آنچه از دست‌مان بر می‌آید، مقدمات‌اش را در راه دین آماده کنیم تا بتوانیم بهترین پیشرفت را داشته‌باشیم. باید با بهترین فیلمبرداری از این مجالس عزاداری بتوانیم در سایت‌هایی که دشمن درآنها به جنگ با ما آماده‌است با آنها رقابت کنیم. ما هم در این قضیه سهمی داریم و خدمت‌مان را با تمامی خطاها و کم و کاستی ها که در هر انسانی وجود دارد انجام می‌دهیم.


• ما طوری نتوانسته‌ایم برای جوانان برنامه ریزی و هدف گذاری کنیم که آنان را جذب جلسات‌مان کنیم. به قول معروف «کم کاری» خود ما بوده و اگر این «کم کاری» را هر چه زود تر جبران نکنیم، تبدیل به فاجعه خواهدشد. ما خودمان اعتقاد به منبر داریم و خودمان را جلوتر از علما هم نمی‌دانیم. منبر و مداحی هم با یک دیگر کامل می‌شود. یعنی برای برگزاری جلسات اهل بیت منبر و مداحی مکمل یکدیگر هستند. اگر «کم کاری» وجود داشته‌است به شحصه احساس می‌کنم به این دلیل است که آن مطالبی که باید به جوان خوراک دهی شود، داده‌نشده‌است. این موضوع باید هر چه سریع تر حل شود.


• در حال حاضر زمان قدیم نیست که شما بگویی من به طور مثال ۵۰ غزل حفظ هستم و این غزل‌ها را هر ساله تکرار خواهم کرد. همان موضوع ابتدای بحث‌مان را باید بار دیگر اینجا مطرح کنم که اکنون دیگر ظبط و انتشار CD ها وجود دارد. جوان‌های ما دنبال این مسائل هستند و باید کار جدید و خوراک جدید به آنها داد. روضه را باید برداشت کنیم و در اشعار برای شنوندگان مطرح کرد. این را از ما می‌خواهند و چون می‌خواهند ما هم مجبور هستیم که به دنبال آن برویم. مداح‌ها حکم یه معلم را دارند. «طرف» اگر ببیند که از این مجالس بهره‌ای نمی‌برد هیچ وقت در این جلسات حضور پیدا نمی‌کند. قطعا بهره‌ای می‌برد که در آن جلسات حضور پیدا می‌کند. من خواسته‌ام این است که منبرها و روحانی‌های ما این فضا را آماده‌کنند. آن تبحر را به کار ببرند و آنقدر برای شنونده ایجاد جذابیت کنند که شنونده‌ها بشینند و میخکوب صحبت‌های فرد «سخنران» شوند.


• همانطور که اشاره کردم برخی هم این کار را کرده‌اند. من خبر دارم نمونه‌هایی وجود دارد که در حال سخنرانی شنونده از جای خود تکان هم نمی‌خورد و پلک هم نمی‌زند. در مقابل روحانی هم داریم که فقط قصه می‌گوید و آنها را تکرار می‌کند. سخنرانی که می‌آید و بر می‌گردد می‌گوید بیایید برای امام زمان بمیریم این یعنی چی؟ امام زمان مگر آدم می‌خواهد بمیرد؟ این را می‌خواهم عرض کنم که باید جذابیتی ایجاد کرد که شنونده از منبر استفاده کند. اگر استفاده کند به طور یقین شنوندگان خواهند نشست. البته این گفته‌ها دلیل بر این نیست که همه در منبر کار نمی‌کنند. «کار» می‌کنند اما کم و زیادی دارد. من خواهش‌ام از افرادی که جوان‌ها آنها را دوست دارند و به نوعی زلف جوانان به آنها گره خورده و از آنها استفاده می‌کنند، از منبرهایشان خوراک خوبی به این مستعمان دهند.


• دشمن بر نسل جوان ما دست گذاشته‌بود که آنان را بیراهه بکشانند. به برکت و لطف امام حسین(ع) دقیقا وضعیت بر عکس شد. جوانان با جاذبه‌ای که در جلسات مذهبی ایجاد شد به پای منبر های امام حسین(ع) آمدند. مهم این است که جوانان ما رغبت بیش از پیش به جلسات امام حسین(ع) پیدا کردند.


• مسئولیت ما این است که وظیفه خودمان را انجام دهیم. ما مسئول بهشت و جهنم رفتن کسی نیستیم. ما تذکراتی که باید در جلسات داده‌شود می‌دهیم. چه در رابطه با نماز اول وقت، چه احترام به پدر و مادر و نمونه‌هایی از این دست را تذکر می‌دهیم. اما باز هم عرض می‌کنم که ما مسئول بهشت و جنهم مردم نیستیم.


• فرمایشات مقام معظم رهبری فصل الخطاب است. چه در مقوله مداحی و چه در مقوله‌های دیگر. ما نظرمان همیشه همین بوده وهست. رهنمود های ایشان همانند یک چراغ راه چه در مداحی و چه در فازهای دیگر است. اوامر ایشان هر چه باشد ما هم اجرا می‌کنیم. صد در صد ما هم وسواس بیشتری به خرج دادیم. مخصوصا در بحثشعرها که ایشان خیلی حساس هستند. ایشان خیلی زیبا فرمودند که مداحان ما آنقدر پتانسیل دارند که خودشان می‌توانند سبک‌ها و ملودی‌ها درست کنند. ما هم این سعی را کردیم. ما تعارف نداریم و می‌گذریم. حرف رهبر را نخست به عنوان مرجع و دوم به عنوان رهبر انقلاب هیچ وقت ول نمی‌کنم و بخواهم به سلایق مردم عام بپردازم.


" باید توجه داشته باشیم که بخشی از قضیه امام حسین (ع ) سیاسی است. اینکه پای ظلم و مظلوم وسط است. در حال حاضر یزید سال ۶۱ هجری قمری مردهاست اما در حال حاضر یزیدهایی وجود دارند. یعنی افرادی وجود دارند که میخواهند حرف آن را به طریقی دیگر بزنند؛ یا اینکه در راه او به گونهای دیگر گام بردارند. مردم باید این موضوع را بدانند و باید به آنها هشدار داد و آنان را آگاه کرد. این آگاهسازی با مداحان است. باید جریانها را به مردم گفت وگرنه خیانت است. ما در قضیه سیاسی البته گوشمان به دهان رهبری است و در این رابطه هم تعارف با کسی نداریم. کسی که نظر ایشان روی آن نباشد و بخواهند او را رد کنند ما با آن شخصیت تعارف نداریم.