ما، بی‌بی‌سی و حادثه تروریستی شاهچراغ/ ماموریت جدید رسانه ملکه چیست؟

علیرضا پورجعفری – دانشجوی دکتری ارتباطات و روزنامه‌نگار: بدون تردید یکی از حوادث تلخی که در چند سال گذشته رخ داد، حادثه تروریستی حرم حضرت احمد ابن موسی(ع)، شاهچراغ در شیراز بود. حادثه تلخی که حتماً ریشه در آشوب‌های چهل و چند روز اخیر کشور دارد.

در این بین اما کنش و واکنش رسانه‌های جبهه معاند که امروز رسماً در حال اجرای ماموریت از پیش تعیین شده خود هستند هم در حد خودش جالب و البته قابل توجه است. از رسانه‌هایی مانند ایران اینترنشنال، من و تو و امثال این‌ها توقع رفتار حرفه‌ای رسانه‌ای نبود چراکه رفتار این رسانه‌ها بیشتر به یک بنگاه تبلیغی شبیه است تا یک رسانه معمولی، اما از رسانه‌ای مانند بی بی سی به واسطه عقبه رسانه داری حرفه‌ای عملکرد دیگری متصور بود.

با گذشت زمان در این مدت، مشخص شد که اتفاقاً بی بی سی فارسی بر خلاف ظاهر حرفه‌ای‌گری که دارد، به زردنویسی روی آورده و مشغول بازی در پازلی است که امثال رجوی‌ها چیدند و آن را راهبری می‌کنند. بی بی سی فارسی اخیراً در مطلبی با تیتر«کشتار شاهچراغ، قمار بزرگ حکومت چه بود؟» ادعاهایی را مطرح کرده که در این یادداشت به آن‌ها پاسخ خواهیم داد:

اول: بی بی سی مدعیست که سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی زمینه‌ساز ظهور و بروز داعش در منطقه بوده است.

پاسخ: اولاً طبق ادعای دونالد ترامپ در تاریخ آگوست 2016 یعنی در مردادماه سال 95، گروهک تروریستی داعش محصول جنگ نیابتی دوران ریاست جمهوری باراک اوباما در آمریکا بود که دو هدف عمده را دنبال می‌کرد. اولین هدف آن رنگ و بوی فرهنگی داشت و اوباما دنبال آن بود با تخریب چهره اسلام به وسیله رفتارهای ضد انسانی داعش، تصویری خشن و تند رو و افراطی از اسلام را در دنیا مخابره کند. دومین هدف اوباما هم برهم زدن امنیت منطقه و تمرکز زدایی از آن بود که به واسطه آن بتواند قدرت یا همان هژمونی آمریکا را بر این منطقه مسلط کند.

در ثانی، باید از بی بی سی فارسی پرسید، اگر سیاست‌های جمهوری اسلامی منجر به شکل‌گیری داعش در منطقه شد، چرا در طول قریب به یک دهه، نظام جمهوری اسلامی برای مقابله با این گروهک تروریستی این همه هزینه مالی و جانی کرد؟ آن هم در شرایطی که به گواه سران اتحادیه اروپا و مسئولان آمریکایی ایران تحت شدید تحریم‌های اقتصادی قرار داشت؟

بنا بر ادعای بی بی سی اگر جمهوری اسلامی طوری سیاست چیده که محصول آن در منطقه گروهک تروریستی داعش شده، آیا از نظر اقتصادی صِرف، منطقی است که در طول ده سال هزینه های سنگین مقابله با آن را پرداخت کند؟

دوم: بی بی سی مدعیست که علی‌رغم اعلام پایان داعش توسط سردار حاج قاسم سلیمانی در آبان ماه سال 96 اما این گروهک همچنان مشغول انجام رفتارهای تروریستی است

پاسخ: این مطلب یکی از بزرگترین مغالطه‌های این ایام است که پس از حادثه حرم حضرت شاهچراغ در شیراز در فضای مجازی هم دست به دست شد. زمانی که داعش در عراق و سوریه مقداری پیروزی به دست آورده بود همه به خاطر دارند که ابوبکر بغدادی سرکرده داعش اعلام خلافت کرد؛ حتی کمی بعد برای حکومت خود واحد پولی هم تعریف کرد. این یعنی داعش برای خود حکومت و نظام سیاسی قائل بود.

مطلبی که مرحوم حاج قاسم در سخنرانی معروف خود به آن اشاره کرد، راجع به پایان حکومت داعش بود نه تفکر داعشی؛ چراکه کدام عقل سلیمی است که مدعی شود من توانستم کاری کنم که یک جماعت یا ملت تفکرشان تغییر کند؟

آمریکا هم در سال 2001 به بهانه مبارزه با تروریسم به افغانستان حمله کرد. هرچند در آن آمریکا موفق شد که افغانستان را تصرف کند و در سال‌های بعد هم دولت‌های دست نشانده خود را در آن کشور مستقر کند، اما تفکر طالبانی برقرار بود.

سوم: بی‌بی‌سی معتقد است جمهوری اسلامی در ماجرای حادثه تروریستی شیراز، روی مشروعیت خود قمار کرد؛ قماری که سال‌ها قبل به واسطه تبلیغات حاکمیتی در راهپیمایی 88 و روی کار آمدن دولت احمدی‌نژاد ادامه پیدا کرد.

پاسخ: باید از بی‌بی‌سی فارسی سوال کرد، وقتی از مردم صحبت می‌کند و مسائلی مانند مشروعیت را پیش می‌کشد، اساساً منظور آن از مردم دقیقاً چه مفهومی است؟

با توجه به سابقه بی‌بی‌سی فارسی، می‌توان حدس زد که از نگاه این رسانه و اتاق فکری که به آن خط محتوایی می‌دهد،منظور از مردم، عده‌ای‌اند که این روزها و شب‌ها در خیابان‌ها و دانشگاه‌ها مشغول آشوب و هرج و مرج و مختل کردن امنیت مردم‌اند. خیلی طبیعی است که نظام جمهوری اسلامی هیچ گاه برای این عده مشروعیت نخواهد داشت. این هم نه به این معنا که نظام به آن‌ها بی تمایل است؛نه؛ اتفاقاً این قشر نسبت به نظام تمایلی ندارد.

حالا سوال اینجاست که چرا این رسانه انگلیسی تفسیر و تحلیلی از مردمی که در تشییع پیکر مطهر سردار حاج قاسم سلیمانی به خیابان‌ها آمدند و عزاداری کردند و مرگ بر آمریکا و مرگ بر انگلیس گفتند، ارائه نمی‌دهد؟ چرا بحث مشروعیت را برای مردمی که هر ساله بیست و دوم بهمن ماه به راهپیمایی می‌آیند ارائه نمی‌کند؟

در این بخش باید اضافه کرد که اساساً این مساله خط سیر محتوایی رسانه‌های ضد ایرانی است که بخش کوچکی از جامعه ایران را بزرگ کنند و حتی مباحث مبنایی را نسبت به آن تعمیم داده و در خصوص‌اش صحبت کنند.

چهارم: بی‌بی‌سی فارسی مدعی است که حکومت در ایران کارش به جایی رسیده که برای کسب مشروعیت دیگر نیازی به مردم ندارد!

پاسخ: فارغ از همه ادعاهایی که در مطلب بی‌بی‌سی آمده و پاسخ‌هایی که در این یادداشت به آن داده شد، این ادعا به اصطلاح عوامانه، دیگر نوبرش است؛ چرا؟

در طول سال‌های بعد از انقلاب مسئولان اجرایی کشور مانند رئیس‌جمهور و نمایندگان مجلس، طی فرآیند انتخابات و از طریق رای مستقیم مردم با طیف‌ها و سلایق مختلف سیاسی، فرهنگی و حتی عقیدتی انتخاب شده‌اند و اتفاقاً نظام جمهوری اسلامی در این سال‌ها کمترین تاثیر در رای مردم به نامزد یا نامزدهای مد نظرشان را نداشته است.

ضمن اینکه، حداقل در این یک مورد رسانه ملکه اساساً صلاحیت طرح این ادعا در خصوص جمهوری اسلامی را ندارد. همین چند وقت پیش بود که با مردن ملکه انگلیس در یک حکومت موروثی، پسرش چالرز سوم بر مسند تاج و تخت مادرش نشست.

حالا از بی‌بی‌سی باید پرسید آیا نظام سیاسی در ایران برای مشروعیت به مردم نیازی ندارد یا نظام سلطنتی بریتانیا که کمترین حق را برای مردم خود جهت تعیین شخص اول کشور قائل نیست؟ این رسانه درباره کشوری صحبت می‌کند که چهل و سه سال است انتخابات برگزار می‌کند و در آن شخص اول کشور با رای مستقیم مردم تعیین می‌شود.

به نظر می‌رسد عملیات رسانه‌ای و روانی غرب علیه نظام جمهوری اسلامی وارد فاز جدیدی شده و آن هم ادبیات‌سازی است. ماموریتی که ظاهراً در این جدال رسانه‌ای در میان سایر دستگاه‌های تبلیغی به بی‌بی‌سی فارسی سپرده شده است.