بی‌انضباطی مالی دولت روحانی

روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: نوبخت اخیرا خالی بودن خزانه هنگام تحویل دولت از روحانی به رئیسی را رد کرد و گفت: اگر خزانه خالی بود، دولت سیزدهم چطور توانست در ماه‌های اول بدون خلق پایه پولی و ایجاد بدهی حقوق کارمندان را پرداخت کند؟

نوبخت اظهار کرد: پیش از این اشاره به خزانه خالی،‌ گرا به دشمن و نشانه ضعف تلقی می‌شد؛ اما امروز مسابقه‌ای در جریان است که نشان دهند نتیجه مقاومت مردم و دولت ایران در مقابل فشار حداکثری و تحریم‌های ظالمانه چیزی جز خزانه خالی نبوده است.

رئیس سازمان برنامه و بودجـه دولت روحانی درباره کسری بودجه ۴۵۰ هــزار میلیارد تومانی بودجه ۱۴۰۰ گفت: سقف بودجه در ابتدا ۸۴۱ هزار میلیارد تومان بود که بـه ۸۵۴ هزارمیلیارد تومان افزایش پیدا کرد که در قالب اصلاح ساختار بودجه به مجلس ارائه کردیم. مجلس یازدهم نه تنها بودجه را تایید کرد، بلکه سقف آن را تا ۱۲۰۰ هزار میلیارد تومان افزایش داد که همان زمان هشدار دادیم این میزان افزایش، تبدیل به کسری بودجه خواهد شد. دولت سیزدهم اگر مخالف بود و ارقام آن را غیرواقعی می‌دانست، می‌توانست طی یک لایحه به مجلس آن را اصلاح کند.

بی‌انضباطی مالی دولت روحانی

نوبخت افزود: در بودجه ۱۴۰۰ فروش نفت ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه در روز پیش‌بینی شـده بود؛ گرچه تلاش ما کاهش اتکای بودجه به فروش نفت بود، اما این عدد پیام سیاسی مبنی بر بی اثر بودن تحریم‌های ظالمانه اقتصادی علیه ایران داشت. درآمد حاصل از فـروش این میزان نفت، ۱۹۹ هزار میلیارد تومـان بود؛ اما در مجلس یازدهم فروش نفت را به یک میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه کاهش دادند و در مقابل درآمد ۱۹۹ هزار میلیارد تومانی را در کمیسیون تلفیق به ۲۳۰ هزار میلیارد تومان افزایش دادند. یعنی ۳۱ هزار میلیارد تومان وابستگی بودجه به نفت افزایش یافت.

نوبخت درباره بدهی ۵۳۵ هزار میلیارد تومانی دولت روحانی برای رئیسی نیز توضیح داد: در بودجه ۱۴۰۰ هیچ‌گونه استقراضی از بانک مرکزی پیش‌بینی نشده بود و قرار بود منابع مورد نیاز از محل انتشار اوراق مالی و استفاده از ظرفیت بازار سرمایه تامین شود؛ چراکه هدف ما جلوگیری از پولی کردن کسری بودجه برای آثار تورمی آن بود. حتی رهبر معظم انقلاب نیز تاکید کرده بودند که بهترین راهکار تامین کسری بودجه، فروش اوراق و سهام شرکت‌های دولتی است. آنها که می‌گویند دولت دوازدهم برای دولت سیزدهم بدهی ایجاد کرده، به این پرسش هم پاسخ دهند که چه میزان درآمد و سرمایه‌گذاری برای دولت‌های آینده از محل همین اوراق ایجاد شده است؟ تکمیل پنج راه‌آهن بزرگ کشور شامل راه‌آهن همدان، کرمانشاه، ارومیه، گیلان و تبریز از محل همین اوراق انجام شده بود. اوراق بدهی نیست، سرمایه‌گذاری برای کشور است. ما پول فروش اوراق را تبدیل به سرمایه کردیم که این پول به راه‌آهن، آزادراه و... تبدیل شد.

درباره سخنان نوبخت،‌ چند واقعیت باید تذکر داده شود.

نخست اینکه آقای همتی رئیس کل بانک مرکزی در دولت روحانی، ۳۱ خرداد امسال درباره بی‌انضباطی مالی و چاپ بی‌پشتوانه در دولت سابق خبر داد: «مجموع پولی که ما به‌اصطلاح متداول در چند دفعه چاپ کردیم ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بود که برایش پشتوانه تعریف کردیم. مثلا گفتیم ما از دولت پول نفتی که سال آینده می‌فروشد را سلف‌خری کردیم؛ به دولت این رقم پول دادیم کارش راه بیفتد. گفتیم ما پول‌های بلوکه‌شده در کره‌جنوبی یا بدهی گازی عراق را قبول می‌کنیم؛ هروقت دادند می‌گیریم. انگار چک گرفتیم به دولت پول دادیم که مجموع این نوع پول‌ها به اضافه اختیاراتی که داشتیم جمعا ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بود. این مقدار نقدینگی اضافی است که ما وارد چرخه اقتصاد کردیم که البته چون پشتوانه نداشت این پول تورم ایجاد کرد... حساب کردم دیدم با هیچ حسابی این رقم‌ها جور درنمی‌آید. بعد متوجه شدم آقای روحانی به نوبخت اختیار داده یا الزام کرده هر وزارتی یا هر سازمان دولتی هرقدر اعتبار خواست بدهد و کاری نداشته باشد این رقم‌ها در بانک مرکزی پشتوانه دارد یا ندارد. یک روز که آقای نوبخت رقمی بالا برای یک پروژه حواله کرده بود؛ من نامه را با توضیح یکی از معاونان دریافت کردم که نوشته بود این پول خیلی زیاد است نداریم. من هم آن سند را در کارتابل انداختم تا بعد با آقای نوبخت صحبت کنم. دو سه روزی گذشت، آقای روحانی تماس گرفت، بی‌مقدمه و احوال‌پرسی گفت چرا پول این پروژه را نداده‌ای؟ گفتم: از کجا بدهم؟ گفت: رقم دادن که کجا ندارد. سند بزن. این عدد میلیارد داده شد؛ با بقیه‌اش کار نداشته باش»!

دوم؛ برخی اعضای کابینه آقای روحانی در آخرین جلسات (قبل از رای اعضای مجلس به دولت جدید) به آقای رئیسی گفته بودند امکان پرداخت حقوق کارکنان دولت در مردادماه وجود ندارد. این اظهارات در صورت‌جلسات دولت موجود است.

سوم؛ دولت جدید از طریق افزایش چشمگیر درآمدهای نفتی و صادرات غیرنفتی و نیز افزایش درآمدهای مالیاتی و...، سعی کرد بر بخشی از کسری بودجه برجا مانده از دولت قبل غلبه کند و کسری ۴۸۰ هزار میلیاردی را به ۲۰۰ هزار میلیارد کاهش دهد.

چهارم؛ برخی مدیران در دولت روحانی وسط مذاکرات با غرب برخلاف واقعیت‌ها ادعا می‌کردند خزانه اکنون خالی است، که این ادعا هم خلاف واقع و هم گرا به دشمن و تضعیف مذاکره‌کنندگان بود. برخلاف مغالطه آقای نوبخت، دولت رئیسی نمی‌گوید خزانه خالی است و نمی‌توانیم کشور را بدون توافق- به هر قیمت- با غرب اداره کنیم؛ بلکه به درستی می‌گوید یک سال قبل وقتی دولتمردان سابق خواستند دولت را تحویل بدهند، خزانه خالی بود.

پنجم؛ کسری بودجه،‌ میراث شکلی از بودجه‌نویسی بیمار است که آن، آقای نوبخت و همکارانش، بودجه را با رقم خیالی فروش ۲/۳ میلیون بشکه نفت در روز می‌بستند و حال آنکه چندماه قبل‌تر، نوبخت گفته بود امکان فروش حتی یک بشکه نفت را هم نداریم! حداکثرسازی ردیف‌های هزینه‌ای دولت (آن هم هزینه‌های جاری و عمرانی) در کنار معطل ماندن در برجام و تماشای کاهش فروش نفت به زیر ۲۰۰ هزار بشکه، یک فاجعه تمام‌عیار در تصمیم‌گیری بود که به کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیاردی ختم شد. در عین حال با همت دولت جدید، فروش نفت تا ۱/۵ میلیون بشکه افزایش یافت.

نکته ششم؛ نوبخت پرسید اگر نگارش رقم غیر دروغین بیش‌بینی فروش ۲/۳ میلیون بشکه نفت، «پیام سیاسی به دشمن مبنی بر بی‌اثر بودن تحریم‌ها» بود، ادعاهایی نظیر «خزانه خالی است» و «حتی یک قطره نفت هم نمی‌توانیم بفروشیم»، چه پیامی را به دشمن متبادر می‌کرد؟!

هفتم؛ آقای نوبخت در حالی فروش اوراق قرضه و بدهی ۵۳۵ هزار میلیارد تومانی حاصل از آن را به سرمایه‌گذاری نسبت داده و حال آنکه عمده این منابع، برای پر کردن چاه کسری بودجه به‌ویژه در زمینه هزینه‌های جاری دولت شده است. ضمنا دولت روحانی در کنار تشدید کسری، به بحران دیگری به نام نقدینگی هم دامن زد (۹ برابر شدن نقدینگی) که خروجی آن، جابه‌جایی رکورد تورم و تاثیر مضاعف بر بحران کسری بودجه بود.