به گزارش افکارنیوز به نقل از کیهان ،روزآن لاين به قلم يكي از فراريان نفوذي در دفتر تحكيم نوشت: جريان هاي سرنگوني طلب مخالف اصلاح طلبي يكي از مهم ترين مشكلات خود با اين راهبرد را غيرممكن و ناموفق بودن آن مي دانند. از نظر برخي از آن ها البته اصلاحات هم ناممكن است و هم نامطلوب يعني آن ها معتقدند تحقق اصلاحات ممكن نيست و اگر هم ممكن باشد به واسطه نتايجش نامطلوب است. اين بدان معناست كه به عقيده آن ها راهبرد تغيير نظام راهبردي ممكن و مطلوب و موفق است.

در ارزیابی این مدعا باید یادآور شد که استراتژی تغییر نظام در اپوزیسیون جمهوری اسلامی عمری ۳۳ ساله دارد. می توان این پرسش را مطرح کرد که دستاورد اپوزیسیون سرنگونی طلب تاکنون چه بوده است؟ اقدامات آنان و هزینه های گزافی که بعضاً پرداختند کدام بار را از دوش مخالفان برداشته است؟

وی می افزاید: مسئله دیگر این است که قائلان به راهبرد تغییر نظام - که میدان فعالیتشان اکثراً خارج از کشور است - چگونه می خواهند پروژه خود را در داخل کشور پیش ببرند و عملی کنند؟ چگونه می توان در داخل کشور بر اساس راهبرد تغییر نظام دست به سازماندهی و فعالیت زد؟ به نظر من این اتفاقی و تصادفی نیست که فصیح ترین سخنگویان راهبرد تغییر نظام خارج از کشور زندگی می کنند، دلیل آن خیلی ساده است؛ در داخل کشور فعالیت براندازانه هم از حیثسرکوب و هم از حیثعدم همراهی بدنه به واسطه عدم اطمینان به آینده و سنگین بودن هزینه های چنین عملی، تقریباً محال است. حال دوستان با چه تاکتیکی می خواهند استراتژی خود را پیش ببرند؟

تظاهرات و تجمع و انقلاب مخملی؟ جنگ مسلحانه؟ کودتا؟ اپوزیسیون سرنگونی طلب «قدرت» و «امکان» کدام یک از این کنش ها را دارد؟
چگونه و با کدام نیرو می خواهد از پس حکومت برآید؟

روز آن لاین همچنین خاطرنشان کرده است: تغییر نظام راهبردی برای «عمل نکردن» است، این راهبرد ضمن اینکه برآوردی غیرواقعی از قدرت اپوزیسیون و ضعف حکومت دارد، وضعیت نیروها را در نظر نمی گیرد.

این عنصر ورشکسته تصریح کرده که هم اپوزیسیون خشونت طلب و هم اپوزیسیون طرفدار شیوه هایی نظیر رفراندوم هر دو شکست خورده اند و جمهوری اسلامی هیچ کرنشی مقابل آنها نکرده است.
وی ادامه می دهد: نیروهای اصلاح طلب باید خودشان را جمع و جور کنند و اعتماد به نفس خود را بازیابند، چرا که اصلاح طلبی با تمام مصائب و موانعش هیچ بدیل ممکن و مشخصی ندارد. مخالفین اصلاح طلبی در اپوزیسیون نشان داده اند که قادر به ارائه هیچ بدیل واضح و عملی دیگری نیستند.