راه درست از این محفل‌ها می‌گذرد

گذشته از موارد سازماندهی شده و هدفمند کشف حجاب و تلاش برنامه‌ریزی شده برای خدشه به مسئله عفاف و حجاب که در جای خود باید قاطعانه با آن مقابله شود، یکی از مواردی که درخصوص مسئله بی‌حجابی یا شل حجابی‌ها مطرح است و شاید تا حد زیادی از نظرها مغفول مانده، این موضوع است که با یک کنکاش یا حتی گفت‌و‌گو و بررسی مختصر متوجه می‌شویم بسیاری از زنان و دختران جوانی که بر اساس ظاهر در دسته کم حجاب یا شل حجاب قرار می‌گیرند، نه اینکه از روی لجاجت و هدفی خاص به این کار دست زده باشند بلکه بسیاری از آنها اساساً از نظر دریافت مبانی و فلسفه حجاب یا پایه‌های اعتقادی و رفتاری این مقوله مهم آن چنان تغذیه و توجیه نشده‌اند و نگاه بسیاری از آنها از نوع پوشش، رفتار بر اساس یک مد و ظاهر است. بسیاری از همین افراد گاه در موضوعات دیگری در حوزه اعتقادات که بیشتر و دقیق‌تر در معرض توضیح منطقی و جذاب یا دریافت اطلاعات مربوط به آن قرار داشته‌اند برخلاف ظاهری که دارند رفتاری معتقدانه از خود بروز می‌دهند از جمله اینکه در مراسمات مذهبی و حتی راهپیمایی‌ها و تشییع شهدا و... شرکت می‌کنند. موضوعی که رهبر معظم انقلاب نیز در چند نوبت به آن ‌اشاره داشته‌اند که شاید خانمی از نظر ظاهر و حجاب پوششکامل و مناسبی نداشته باشد اما در کنار این نقص ظاهری، رگه‌های پررنگی از باورها و اعتقادات مذهبی در او وجود داشته باشد و در بسیاری از امور و مراسمات مانند شب‌های قدر یا حتی مراسمات انقلابی و ملی و ارزشی هم با همه وجود و اعتقاد قلبی شرکت کند.

حال سؤال این‌جاست که چطور در برخی از دختران و زنان جامعه گاه نسبت به یک باور مهم و اساسی مانند حجاب کم توجهی و عدم رعایت مطلوب دیده می‌شود اما در بخش‌های دیگری از مسائل مربوط به دینداری و باورهای مذهبی شرایط آنها طور دیگری است؟

شاید بتوان در پاسخ به این نکته ‌اشاره کرد که در این ماجرا در کنار مسائل مربوط به خانواده‌ها که در جای خود بسیار مهم و قابل پردازش است، بخش زیادی از نحوه شکل‌گیری ذهن و باورهای نوجوانان و جوانان و حتی کودکان و نونهالان جامعه به عملکرد نهادها و دستگاه‌ها و مسئولان فرهنگی در بخش‌های مختلف بازمی‌گردد که گاهی این عملکردها خوب و جذاب، گاهی رها شده و منفعل، گاه ناهماهنگ و متفرق و گاه یکدست و متحد بوده و هستند.

این نحوه از عملکرد نوسانی دستگاه‌های فرهنگی و نهادهای موثر در ساخت ذهن و باورهای عمومی را مقایسه کنید با اتحاد نظر و وحدت هدف دشمن در به‌کارگیری روش‌ها و ابزار و تکنیک و تاکتیک‌ها برای اثرگذاری معکوس و نامانوس با فرهنگ ایرانی اسلامی بر ذهن کودکان و نوجوانان و جوانان و عموم جامعه و تزریق ارزش‌ها و باورهای مطلوب خود به روح و روان آنها. عجیب‌تر آنکه گاه از روی غفلت یا خوش بینی و هر آنچه که بتوان نامید، سخاوتمندانه بخش‌های مهمی از میدان پرورش سرمایه‌های ارزشمند و آینده سازان جامعه را در اختیار دشمنی گذاشته‌ایم که از کوچک‌ترین فرصت و روزنه‌ای به آسانی نمی‌گذرد.

البته نباید از این موضوع هم گذشت که با وجود همین قوت و ضعف‌های امور فرهنگی و گاه غفلت از کارهای عمیق یکدست و پیوسته، به لطف خدا و توجه و تربیت خانواده‌های دغدغه‌مند و پای کار آمدن بخشی از عناصر فرهنگی و مذهبی طی سال‌های گذشته و تاکنون توفیقات چشمگیری هم در حوزه رشد استقبال نوجوانان و جوانان از برنامه‌های مذهبی همچون اعتکاف، سفر اربعین، اردوهای راهیان نور و... بوده ایم اما انتظار از این جامعه با این پتانسیل و ظرفیت‌ها و ذخایر انسانی با فطرت‌های پاک بیش از این است.

نکته مهم در این میان اینکه متاسفانه بسیاری از افراد یا سازمان‌ها و نهادهای دارای توانمندی و امکانات آن‌طور که باید برای کمک به ترویج ارزش‌های اسلامی و نهادینه شدن امور اعتقادی و تربیتی پای کار نیامده‌اند و شاید فکر می‌کنند اگر فلان نهاد خاص در امور تربیتی مسئولیت دارد پس نیازی به دخالت یا یاری و مساعدت نیست. حال آنکه همه باید به مانند یک خانواده و ید واحد با دغدغه و به میدان آوردن امکانات مادی و معنوی و به‌کارگیری ظرفیت‌ها پای کار ترویج باورها و ارزش‌های اسلامی که گمشده بشر امروز است بیایند.

درست است که رهبر انقلاب در دیدار اخیر با معلمان از آنها خواستند که شاگرد را مثل فرزند خود بدانند اما در ابعادی بزرگ‌تر می‌توان گفت مخاطب این فرمایش رهبری که در آن دیدار فرمودند:« شما در مورد پسر خودتان یا دختر خودتان چه آرزوهایی دارید؟ نمی‌خواهید خوشبخت باشد؟ نمی‌خواهید سربلند باشد؟ نمی‌خواهید عاقل باشد؟ نمی‌خواهید باسواد باشد؟ نمی‌خواهید رفتار او در جوامع، در خانواده‌ها، احترام‌برانگیز باشد؟ انسان راجع به بچّه‌اش این چیزها را می‌خواهد؛ عین همین‌ها را از این شاگردتان هم بخواهید»، همه متولیان فرهنگی و مسئولان امر در حوزه‌های مختلف هستند.

امروز اینکه تنها از آموزش و پرورش بخواهیم متولی بحث تربیت فرهنگی نوجوانان ما باشد انتظار کاملی نیست، آن هم آموزش وپرورشی که همین حالا با کمبود 50 هزار مربی تربیتی روبروست و بیش از 97 درصد بودجه‌اش صرف حقوق و دستمزد می‌شود و سال‌هاست گرفتار در چمبره و تسلط مافیای کنکور و اولویت پیدا کردن آموزش بر پرورش و تبدیل مدرسه یعنی محل درس گرفتن و تعلیم سبک زندگی و تقویت و نهادینه کردن باورهای مترقی مانند فلسفه حجاب و عفاف، به آموزشگاه تست زنی و به تعبیر رهبری دالان عبور برای رسیدن به دانشگاه شده است. البته وظیفه مسئولان تامین نیروی انسانی حوزه تربیتی و پرورشی و اختصاص بودجه مناسب و کافی به این نهاد مهم است اما این به معنی مسئولیت نداشتن سایر دستگاه‌ها و متولیان امور فرهنگی مانند رسانه ملی و حتی گروه‌های مردمی کارآمد و توانمند و ارزشمدار و حوزه‌های علمیه درخصوص ترویج امور فرهنگی و ترویج جذاب و کاربردی مبانی اعتقادی در سطح رسانه، جامعه، فضای مجازی و منابر نیست.

فضای رسانه‌ای و ساخت و تولید محتوای جذاب و تبیین‌کننده باورها با زبان و ذائقه نسل امروز نکته مهمی است که باید بیش از گذشته و با تحول اساسی مورد توجه قرار گیرد. چه انتظاری است از جوانی که از دوران کودکی در سایه کم کاری رسانه ملی و مسئولان امر و از طرفی غفلت خانواده‌ها در معرض انواع انیمیشن‌های بیگانه با تزریق زیرپوستی فرهنگ غربی، یا تربیت رها شده اما مهم سبک زندگی غربی در برخی مهدهای کودک، آموزشگاه‌های آزاد، فضای مجازی رها، و تاسف برانگیزتر تولیدات بعضاً مخرب سینمایی داخلی با فرسنگ‌ها فاصله از ترویج فرهنگ ایرانی اسلامی قرار گرفته با پراکندگی و معطلی و ناهماهنگی نهادهای فرهنگی و کم رنگ بودن امور پرورشی در مدارس حتماً به سطحی بالا از کسب معارف و ارزش‌ها و باورهای کلیدی همچون حجاب دست پیدا کند؟

اما فرصت جبران تمام نشده و می‌توان همچنان امیدوار بود اگر با آسیب شناسی مسیر گذشته و نیازسنجی درست راه پیش رو درست تصمیم گرفته و بهتر از آن درست رفتار شود.

راه درست از این محفل‌ها می‌گذرد

ماه رمضان امسال برنامه‌ای تلویزیونی چشم‌ها را به خود خیره کرد و در بین پربیننده‌ترین و جذاب‌تر‌ین برنامه‌ها قرار گرفت که جالب توجه بود. برنامه قرآنی «محفل» اولین برنامه قرآنی پخش شده از رسانه ملی نبود اما بدون شک جذاب‌ترین و کامل‌ترین آنها بود چرا که با آسیب‌شناسی درست برنامه‌های گذشته این حوزه و نیازسنجی و شناخت صحیح هدف و به‌کارگیری ابزار لازم توانست به سطحی بسیار بالا از جذب موثر مخاطب دست پیدا کند و بنا بر شواهد و برخی اظهارنظرها، موجی جدید و پر‌حجم از گرایش به قرآن و تمایل به آموزش و حفظ قرآن را در بین کودکان و نوجوانان و حتی خانواده‌هایی که پیش از این کمتر دغدغه این مباحث را داشتند ایجاد کند.

علت این موج گرایشی استفاده جذاب از قاب و قالب درست برای نشان دادن تصویری کامل‌تر و جذاب‌تر از فعالین قرآنی و اثرات معنوی و شعف‌انگیز و سازنده جلسات و محافل قرآنی بر آنها بود. شاید پیش از این خیلی از خانواده‌ها و فرزندان آنها تصور و شناخت و علاقه‌ای که امروز نسبت به جامعه قرآنی دارند را نداشتند چون به خوبی به آنها معرفی و نمایش داده نشده بود.

به جرأت می‌توان گفت این برنامه تلویزیونی توانست بسیاری را با قرآن مانوس کند که پیش از این با وجود تقدس قائل بودن برای این کتاب آسمانی و انسان ساز کمترین قرابت را با آن داشتند.

اکنون باید از این نسخه بسیار موفق و تجربه ساخت برنامه‌ای جذاب و اثرگذار که گرایش به قرآن و مفاهیم بلند آن را بیش از پیش به جامعه پمپاژ کرد در مواردی همچون تبیین مسئله حجاب و عفاف و روشنگری درخصوص فلسفه بلند آن برای نسل نوجوان و جوان و عموم جامعه استفاده کرد از جمله حضور بانوان محجبه موفق در حوزه‌های مختلف که باور غلط تبلیغی دست‌و‌پا گیر بودن حجاب را خنثی می‌کند یا بیان شیرین احکام و اثرات و برکات این حوزه.

فراموش نکنیم که نوع بیان و لحن جذاب تا چه حدی در جذب عموم جامعه به سمت ارزش‌ها و باورهای انسان ساز اسلام موثر است که نمونه‌های ملموس آن را می‌توان در پذیرش و ماندگاری مباحث استاد قرائتی (که خداوند به ایشان سلامتی و طول عمر با برکت عنایت فرماید) طی چهار دهه برنامه درس‌هایی از قرآن یا مباحث کوتاه اما شیرین، جذاب و کاربردی مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی(ره)در شرح کوتاه دعاها و احادیث یا بیان جذاب و دلنشین داستان‌های قرآنی و زندگی اهل بیت(ع) از زبان مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین راستگو مشاهده کرد که با وجود گذشت سال‌ها هنوز در ذهن و روح و جان افراد و نسل‌های مختلف ثبت شده و فراموش نخواهد شد.

این همان نکته‌ مهمی بود که رهبر انقلاب در دیدار اخیر با معلمان درخصوص نحوه کار پرورشی تذکر داده و فرمودند: «... باید کار پرورشی جذّاب باشد، بچّه‌ها را فراری نباید بدهد؛ باید جوری باشد که بچّه‌ها به طرف آن جذب بشوند. تقویت هویّت ملّی، تقویت عشق به میهن، تقویت پرچم ملّی، تعلیم سبک زندگی اسلامی و ایرانی، در شمار اصلی‌ترین کارهایی است که بایستی انجام بگیرد.»

عباس شمسعلی