ظلم در مقام تظلم؟

کیان پیرفلک نام یک کودک معصوم و مظلوم است. نه فقط چون در کودکی کشته شد، بلکه چون از نام او برای جنایت‌های دیگر بهره برده شد؛ آن هم توسط نزدیک‌ترین افرادش. چه ظلمی بالاتر از این به یک کودک؟ حتی اگر ثابت کنند کیان توسط نیروهای مدافع امنیت کشته شد که هرگز نمی‌توانند ثابت کنند، این ظلم به اوست که از نامش برای امتداد اغتشاش و ناامنی و جنایت بهره بگیرند. رنگین کمان کیان را کسانی به کلی سرخ کردند که از او برای خود یک سرمایه ساختند. اگر مسئله آن‌ها تولد کیان بود، یک جشن ساده می‌گرفتند، بدون هیچ حاشیه‌ای. در این صورت هم نام کیان حفظ می‌شد و هم یاد او زنده.

اما مسئله ایجاد ناامنی و رعب و وحشت است. چگونه به همین راحتی حاضر شدند تمام نقشه خود را از حیز انتفاع خارج کنند؟ اگر می‌خواهید مظلومیت کیان را جار بزنید، چرا ظلم می‌کنید؟ اگر می‌خواهید از کودکی و معصومیت کیان به نفع خود استفاده کند، چرا یک کودک معصوم دیگر را یتیم می‌کنید؟ اگر می‌خواهید از خون کیان سوءاستفاده کنید چرا با اشک دختر شهید قنبری خود را ضایع می‌کنید؟ اگر به کشتن اعتراض دارید، چرا می‌کشید؟ همه حرف ما از ابتدا هم با اغتشاش‌گران همین بود؛ که چرا این‌قدر نادانید؟ به بهانه سالروز تولد کیان، رضا پهلوی و هواداران او نیز مراسمی گرفته‌اند.

ظلم در مقام تظلم؟

در این مراسم، به جای تهییج احساسات برای بهره‌برداری از قتل مظلومانه کیان، زده‌اند و کوبیده‌اند و رقصیده‌اند! بار دیگر سؤال خود را تکرار می‌کنیم؛ سؤال این نیست که شما چرا باطلید و با وطن و اعتقاد و مردم خود دشمنی می‌کنید، سؤال این است که چرا احمقید؟ چرا این‌قدر به ضرر خودتانید؟ در زمین که دارید بازی می‌کنید؟ با چه عقلی یک پلیس را که کاری به شما نداشت زیر گرفتید و پنج فرزند او را یتیم کردید؟ نگفتید بعد از این اگر اسم کیان را بیاورید همه می‌توانند به دهنتان و (به قول رهبرتان خطاب به مجاهدین خلق) بگویند: «تو خفه»؟ مراسمی گرفتید برای تظلم و در همان مراسم ظلم کردید؟ آن‌ور آب مراسم گرفتید برای دلسوزی، بعد در آن کف زدید؟ معلوم نیست کیان چگونه کشته شد. لعنت خدا بر کسانی که سفره ناامنی را پهن کردند، در بساط ناامنی حلوا خیرات نمی‌شود و گناهکار و بی‌گناه در آن آسیب می‌بینند. اما اتفاقاتی می‌افتد که نشان می‌دهد جریانی که اهل جنایت است، کدام جریان است.

نویسنده : جواد شاملو