کاپیتولاسیون سند بردگی ایران؛ آغازی بر تبعید امام امت در ۱۳ آبان

 ۱۳ آبان امسال در حالی از سوی ملت ایران در سراسر کشور به عنوان روز دانش آموز و خاطره تبعید امام به ترکیه از سوی رژیم شاهنشاهی، گرامی داشته می‌شود که رژیم صهیونیستی در مقابل دیدگاه جهانیان دست به جنایات مرگبار علیه مردم غزه زده است.

جنایاتی که تنها با اراده کشور‌های اسلامی و ملت‌های آزادی خواه به پایان خط خواهد رسید. همانطور که در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی با رهبری امام خمینی (ره) و ایستادگی ملت ایران، طومار رژیم شاهنشاهی در ایران در هم پیچیده شد.

رژیم شاه که از بالا گرفتن نارضایتی مردم و تحریک افکار عمومی، سخت وحشت کرده بود و برایش امری روشن بود که با بودن امام خمینی (س) در ایران، نه تنها پیاده کردن طرح‌های به اصطلاح اصلاحی شاه ممکن نیست بلکه اساس رژیم نیز در معرض زوال قرار دارد.

پذیرفتن کاپیتولاسیون در دولت اسدالله علم

محمدرضا شاه که بر انجام اصلاحات دیکته شده آمریکا برای نفوذ همه جانبه این کشور در عرصه‌های مختلف اقتصاد، ارتش و سایر ارکان ایران مصمم بود، برای تضمین امنیت آمریکایی ها، تن به پذیرش کاپیتولاسیون داد تا از طریق این قانون مصونیت سیاسی و کنسولی اتباع آمریکایی در ایران را ضمانت کند. کسی توان مخالفت با این مصوبه شاهنشاهی را نداشت، اما امام خمینی (ره) در این ماجرا سکوت نکرد و یک واقعه تاریخی را برای نسل‌های آینده رقم زد. به طوری که در روز چهارم آبان یکی از ماندگارترین سخنرانی‌های تاریخی خویش را ایراد کرد و در آن ضمن افشای سرسپردگی رژیم شاه، آمریکا و اسرائیل را به محاکمه کشید.

اما خمینی همچنین در اعلامیه‌ای که در این باره صادر شد اعلام کرد: «آمریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از آمریکا بدتر، شوروی از هر دو بدتر. همه از هم بدتر؛ همه از هم پلیدتر. اما امروز سر و کار ما با این خبیثهاست! با آمریکاست. رئیس جمهور آمریکا بداند ـ بداند این معنا را ـ که منفورترین افراد دنیاست پیش ملت ما. امروز منفورترین افراد بشر است پیش ملت ما».

لایحۀ مصونیت مستشاران و دیگر تبعۀ آمریکا در ایران که در ۱۳ مهر ۱۳۴۲ در کابینۀ امیر اسداللّه علم به تصویب رسیده بود، در مرداد ماه ۱۳۴۳ مورد تصویب مجلس سنا قرار گرفت؛ و در نهایت در ۲۱ مهر ۱۳۴۳ از سوی حسنعلی منصور به مجلس شورای ملی رفت و از تصویب نمایندگان گذشت.

خودسانسوری رژیم پهلوی/آشفتگی امام از خیانت شاه

تصویب لایحۀ کاپیتولاسیون در مجلس سنا و شورای ملی، تقریباً اعلام نشد و مطبوعات کشور نیز، زیر سانسور دولت، از افشای آن خودداری کردند. چندی بعد، نشریۀ داخلی مجلس شورا حاوی متن کامل سخنرانی‌ها و گفتگو‌های نمایندگان و رئیس دولت در این زمینه، به دست امام خمینی (س) رسید و ایشان را سخت آشفته و منقلب کرد. خبر‌های مربوط به آشفتگی و نگرانی امام به تدریج در همه جا منعکس شد؛ افراد بسیاری به قم رفتند و علت یا علل این نگرانی‌ها را جویا شدند.

همین باعث شد که امام خمینی (س) برای افشای خیانت شاه و دار و دسته اش به ایران و جامعۀ اسلامی، با ایراد نطقی حاد و اعلامیه‌ای سازنده، همگان را به مقابله با توطئۀ شاه و آمریکا، و حرکت و خروش فراخوانند.

امام، ابتدا پیک‌هایی را برای آگاه ساختن علما و روحانیون به شهر‌های دور و نزدیک روانه کردند و خود نیز با مقامات روحانی قم به گفتگو نشسته پیامد‌های فاجعه را متذکر شدند. با فراهم شدن زمینه‌های مناسب، ۴ آبان ۱۳۴۳ برای ایراد سخنرانی تعیین شد. سیل جمعیت از گوشه و کنار کشور و از شهر‌های دور و نزدیک برای شنیدن سخنان رهبر نهضت، به قم سرازیر شد.

کاپیتولاسیون سند بردگی ایران؛ آغازی بر تبعید امام امت در ۱۳ آبان

حمله به آمریکا خطرناک‌تر از حمله به شاه!

رژیم شاه، چون می‌دانست که توسل به زور، نه تنها مفید نخواهد بود بلکه، موجب قاطعیت بیشتر امام خمینی (س) در ایراد سخنرانی خواهد شد.

همین باعث شد که یکی از عناصر به ظاهر غیر وابسته را برای دیدار با رهبر نهضت به قم بفرست تا ایشان را از حمله آمریکا و ایجاد فضای ضدّ آمریکایی در کشور برحذر دارد. این شخص با تلاش فراوان فقط توانست با فرزند بزرگوار امام، شهید حاج سید مصطفی خمینی ملاقات کند.

وی در این دیدار، حمله به آمریکا از سوی امام خمینی (س) را «خطرناک‌تر از حمله به شخص اوّل مملکت» دانست و توصیه کرد که «آیت اللّه خمینی اگر این روز‌ها بنا دارند نطقی ایراد کنند، باید خیلی مواظب باشند که به دولت آمریکا برخوردی نداشته باشد که خیلی خطرناک است و با عکس العمل تند و شدید آنان مواجه خواهد شد؛ دیگر هرچه بگویند ـ حتی حمله به شخص شاه ـ چندان مهمّ نیست»!

اما، امام خمینی با آگاهی از این نقطۀ ضعف رژیم شاه، حمله را مستقیماً متوجه آمریکا کردند و ایالات متحده را با شدیدترین لحن به باد انتقاد و اعتراض گرفتند.

امام خمینی (س) در سخنرانی خود فریاد کشیدند: «آقا، من اعلام خطر می‌کنم!‌ای ارتش ایران، من اعلام خطر می‌کنم!‌ای سیاسیون ایران، من اعلام خطر می‌کنم!‌ای بازرگانان ایران، من اعلام خطر می‌کنم!‌ای علمای ایران،‌ای مراجع اسلام، من اعلام خطر می‌کنم!‌ای فضلا،‌ای طلاب،‌ای مراجع،‌ای آقایان،‌ای نجف،‌ای قم،‌ای مشهد،‌ای تهران،‌ای شیراز، من اعلام خطر می‌کنم!... اگر مملکت ما اشغال امریکایی است پس بگویید!... تمام گرفتاری ما از این امریکاست! تمام گرفتاری ما از این اسرائیل است! اسرائیل هم از امریکاست.»

پرده برداری بیش از پیش از توطئه رژیم

امام خمینی (س) جدا از این نطق تاریخی، در ۴ آبان ۱۳۴۳ با صدور اعلامیه ای، از توطئه رژیم بیش از پیش پرده برداشتند.

این اعلامیه که در آن به مسألۀ تغییر شیوۀ تحلیف در ارتش نیز اشاره شده بود، در سطح وسیعی چاپ و تکثیر گردیده و در زمان کوتاهی در کلیۀ شهرستان‌ها توزیع شد. بیش از ۴۰ هزار نسخه از این اعلامیه، فقط در تهران در کمتر از ده دقیقه، به وسیلۀ ۵۰۰ تن از جوانان بازاری و دانشگاهی پخش شد. شیوۀ توزیع اعلامیه‌ها به گونه‌ای بود که ساواک را به وحشت انداخت، ولی قادر به جلوگیری از آن نشد.

واکنش رژیم به افشاگری‌های امام

شب ۱۳ آبان ۱۳۴۳ صد‌ها کماندو و چترباز مسلح، خانۀ امام را در قم محاصره کردند، از بام و دیوار وارد منزل شدند و برای دستگیری ایشان به جستجو و ضرب و شتم خادمین منزل پرداختند. مأموران، پس از یک سلسله اقدامات توهین آمیز، امام را با اتومبیلی که آماده شده بود، به تهران انتقال دادند.

اتومبیل حامل امام، فاصلۀ بین قم تا تهران را در مدّتی کمتر از ۹۰ دقیقه پیمود و به فرودگاه مهرآباد رسید.

هنوز آفتاب روز ۱۳ آبان سر از افق بیرون نیاورده بود که رهبر بزرگ نهضت، به جرم دفاع از استقلال وطن از وطن بیرون برده شد و به ترکیه تبعید گردید.

در سپیده دم همان روز، فرزند بزرگ امام، آیت اللّه شهید حاج سید مصطفی خمینی، دستگیر و به زندان قزل قلعه منتقل شد.

اطلاعیه سازمان اطلاعات و امنیت کشور از رادیو پخش و در مطبوعات نیز منتشر شد. متن اطلاعیه بدین شرح بود: «طبق اطلاع موثق و شواهد و دلائل کافی، چون رویه آقای خمینی و تحریکات مشارالیه بر علیه ملت و امنیت و استقلال و تمامیت ارضی کشور تشخیص داده شد لذا در تاریخ سیزدهم آبانماه ۱۳۴۳ از ایران تبعید گردید.»

۱۳ آبان مقطعی حساس و مناسبتی پر خاطره

۱۳ آبان در تاریخ نهضت امام خمینی مقطعی حساس و مناسبتی پر خاطره است. پس از تبعید امام در ۱۳ آبان ۴۳، چهارده سال بعد در همین روز یعنی ۱۳ آبان ۱۳۵۷ ده‌ها هزار دانش آموز و دانشجو در دانشگاه تهران و خیابان‌های اطراف آن با شعار «مرگ بر شاه» و «درود بر خمینی» تهران را به لرزه درآوردند.

گلوله‌های نظامیان و بخون کشیدن ده‌ها دانش آموز در این روز کارساز نشد و انقلاب در ۲۲ بهمن به پیروزی رسید.

در بیست و سوم اردیبهشت ۵۸، ماده واحدۀ پیشنهادی دولت موقت جمهوری اسلامی مبنی بر لغو قانون مصوب ۲۱ مهرماه ۱۳۴۳، لایحۀ کاپیتولاسیون از تصویب شورای انقلاب گذشت و وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در همین روز لغو قرار داد را طی اطلاعیه‌ای رسمی اعلام کرد.