چرا شبکه منوتو سراغ پرویز ثابتی، جلادِ ساواک رفت؟

شبکه من‌و‌تو که به طیف اپوزوسیون سلطنت‌طلب نزدیک است، در آخرین تلاش‌های خود برای تطهیر پهلوی سعی کرده است با پخش مستندی چند قسمتی درباره پرویز ثابتی ، که از مدیران بلندپایه ساواک است با تحریف تاریخ مقاصد خویش را عملی سازد. محمدرضا کائینی روزنامه‌نگار و پژوهشگر تاریخ در مواجهه با این اقدام در صفحه تلگرامی خود نوشت:

 

معرکه‌گیری به سبک قدیم

معرکه‌گیرانِ قدیم، هرگاه که در جعبه خویش مار نداشتند، دستِ‌کم سعی می‌کردند تا برای ماندن در چشم خلق‌الله و ستاندن سکه‌ای از آنان، از صندوق عقرب خشکیده، دندان سگ، مهره الاغ، تُک خفاش، دست میمون و... الخ درآورند! حالا حکایت شبکه رو‌به‌زوال و بهایی-سلطنت‌طلبِ من‌و توست که پس از سال‌ها توسل به مرده‌ریگ پهلویسم و خوردن کفگیر به تَه دیگ، به بزک‌دوزک جلاد و شحنه ساواک رفته و سعی دارد که وی را به عنوان نابغه دوران به مخاطب بیندازد!

گو کسی نیست که از این تلویزیون بپرسد: این متفکر عدیم‌المثال با همه هوش و درک همه‌جانبه، از چه روی نتوانست با صدور دستورِ ده‌هاهزار دستگیری، زندان، شکنجه، تبعید، تعطیل مراکز دینی و علمی و سانسور هزاران کتاب و نشریه، ذره‌ای از نفرت عمومی نسبت به شاه بکاهد؟ و اساسا در نگاه کلان، اگر قراق و خاندانش در این مرزو بوم زمینه داشتند، به اذعان یکی از عُمال همان شبکه، مردم و جریانات سیاسی دوباره به سال پنجاه و هفت بازنمی‌گشتند و یک صدا به دست‌انداختن شازده مهربان نمی‌شدند.

چرا شبکه منوتو سراغ پرویز ثابتی، جلادِ ساواک رفت؟

بیان کاریکاتوری تاریخ

حالا پس از یک دوره اختفاء، این فرتوتِ به پایان خط رسیده را که پس از عمری گزارشگری، هنوز بلد نیست که در برابر دوربین چطور بنشیند و خویش را جمع و جور کنند، آورده اند که با کلمات جویده و عبارت بعضا نامفهوم و عمری در ذهن و زبان چرخیده و کلیشه شده، فضایل و مناقب ناشنیده ساواک را بازگوید! کار بر او دشوار است، چه اینکه باید در حین بیان، بسا دانسته‌های خویش را سانسور کند و فقط آن‌ها را بگوید، که امروز برای سرهم دادن رپُرتاژآگهی مفید می‌نماید!

او پیشتر هم گفته بود، که خاطراتِ واقعی خویش از رذالت و فساد پهلوی را نخواهد گفت، چه ممکن است که جمهوری اسلامی از آن‌ها سوء استفاده کند! لذا برای پُرکردن یک سریال پنج قسمتیکه بناست کش‌دادنش مخاطب را مقهور کند دروغ می‌گوید، وقایع را کاریکاتوری می‌کند و گاه برای فریب مخاطب و تاجایی که به رویکرد اصلی این رپُرتاژ لطمه نزند، از معایب شاه و اطرافیانش چیزی وسط می‌اندازد! با این همه هدف از این معرکه، آن است که همه می‌دانیم: درآوردن اَدای آدم‌های جمع‌و‌جور و شسته‌رُفته کردن سازمانی، که پیش نسل انقلاب، منفورترین قلمداد می‌شد. او را تا پایان این تیاتر مشایعت خواهیم کرد و کم گویی‌ها و زیاده گویی‌هایش را، در آئینه تاریخ خواهیم دید. پس از پایان اما، وی را به وادی تمام شدگان خواهیم سپرد، چه او و آنان که وی را به این نمایش آورده‌اند نیز، قاعدتا اینگونه می‌اندیشند! تا آخر با ما باشید.