پاسداشت روز زن در اردوگاه سازمان تروریستی منافقین!

سازمان تروریستی منافقین که زنان حضور پرشماری در آن دارند، علاوه بر اینکه تا به امروز علیه ملت ایران دست به اعمال خشونت‌بار و غیرانسانی زیادی زده است، با اعضای خود نیز به شدت به طور غیرانسانی برخورد می‌کند تا جایی که انواع شکنجه‌های روحی و روانی و جسمی را علیه اعضای خود خصوصا زنان اعمال داشته است.

 

افرادی که از این سازمان تروریستی جدا شده‌اند، روایت‌های هولناک و تلخی از رفتار سرکردگان منافقین خصوصا با زنان عضو ابراز داشته‌اند که هر یک از این برخورد‌ها در نوع خود بسیار عجیب است. از این روست که از اردوگاه‌های منافقین به عنوان بزرگترین شکنجه‌گاه و زندان‌های مخوف جهان یاد می‌شود.

یکی از اعضای جداشده منافقین که به طور گمنام در شبکه اجتماعی ایکس فعالیت می‌کند، درباره یک مراسم تحقیرآمیز به نام «دیگ» در سازمان تروریستی منافقین می‌گوید: «دیگ یک اصطلاح در مجاهدین خلق بود که فردی را در نشست‌های جمعی سوژه می‌کردن! یعنی داخل دیگ می‌اندازند و آتش شعله‌های دیگ را زیاد می‌کنند! یعنی با فحاشی کردن، تهدید و توهین و تهمت زدن و تُف باران کردن و داد زدن‌های مستمر عناصر بر سر سوژه‌ای که برای ساعت‌های متمادی در درون دیگ قرار داشت کاری می‌کردن تا سوژه از پای در بیاد و هرچی مسئول نشست مثل ابریشمچی، پارسایی، سپهری یا... می‌خواستند اعتراف_دروغ کنه و ثبت بشه!»

مجاهدین

وی درباره تجربه خود در این جلسه وحشتناک می‌نویسد: «من یکبار داخل دیگ رفتم، وقتی سارا و بقیه کسانی که فکر می‌کردم با من دوستند، چهل دقیقه آب دهان انداختن و تهمت و توهین‌های بی‌شرمانه کردند، عملا مرگ شخصیتم رو دیدم. تو دیگ‌ها، پدر به پسر، مادر به دختر، پسر به پدر و خواهر به خواهر هم رحم نمی‌کرد. کدام فرقه چنین مناسباتی دارد؟»

از جلسه دیگ در سازمان منافقین به عنوان «بزرگترین نشست سرکوب روانی در فرقه مجاهدین خلق» یاد می‌شود. در تشکیلات منافقین، از انواع نشست‌ها و جلسات گروهی برای اعمال قدرت مطلق رهبران بر اعضا استفاده می‌شود.

در میان این عناوین و بازی‌های واژگانی، نشست موسوم به دیگ را می‌توان از بزرگترین و پرفشارترین جلسات جمعی شستشوی مغزی در فرقه رجوی نامید تا جایی که هیچ فردی نتواند غیر از اهداف تروریستی سازمان فکر دیگری بر سر راه دهد.

«فواد بصری»، عضو پیشین فرقه رجوی معتقد است که «مهوش سپهری» با نام مستعار نسرین از سران رده بالای فرقه، مبدع این روش شکنجه روانی است. او در خاطراتش از از این عضو سازمان منافقین می‌نویسد که چطور سپهری اذعان می‌کرد که ایده نشست دیگ را از آشپزخانه تشکیلات الهام گرفته است.

وی در این باره می‌نویسد: «در یک نشست مجزا می‌گفت شما فکر می‌کنید ما این بحث‌ها را از فضا می‌آوریم! من یک روز رفته بودم سری به آشپزخانه بزنم. رفتم در قسمت آماده سازی چشمم به یک دیگچه‌ای خورد که در آن لپه خیس کرده بودند از مسئول آماده سازی سئوال کردم چرا لپه‌ها را روی گاز قرار نمی‌دهید گفت نمی‌شود اول بایستی لپه‌ها خیس بخورند بعد از خیس خوردن آن‌ها را در دیگ می‌گذاریم و روی گاز قرار می‌دهیم که پخته شود و در ادامه می‌گفت این موضوع ذهن مرا درگیر کرد و در اتاق کارم خیلی فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که چرا این کار را بر روی افراد پیاده نکنیم. گزارش برای خواهر (مریم) و برادر (مسعود رجوی) نوشتم.»

جلسات تفتیش عقاید در سازمان منافقین تنها به نشست دیگ ختم نمی‌شد و انواع گوناگونی داشت. نشست دیگری که از آن به عنوان «غسل هفتگی» یاد می‌شد نیز افکار اعضای این سازمان را هدف قرار می‌داد. غسل هفتگی، عنوان جلساتی بود که همانطور که از نامش پیداست هر هفته و در روزی خاص برگزار می‌شد و در آن تمامی اعضای گروهک دور هم جمع شده و از تفکرات مسائل جنسی خود در طول هفته گذشته عنوان می‌کردند.

فلسفه برگزاری چنین جلساتی در میان اعضای گروهک تروریستی منافقین از آنجا نشأت می‌گیرد که سرکردگان این فرقه تروریستی ازدواج اعضا را امری قبیح دانسته و تمامی اعضا گروهک را از ازدواج و حتی فکر کردن به آن منع کرده و برای پیش برد اهداف مضحک و احمقانه‌شان جلسات غسل هفتگی را برگزار می‌کردند.

مریم رجوی

در این رابطه زنان باید تنها به یک نفر فکر می‌کردند و آنهم «مسعود رجوی» بود! اگر آنان در این حوزه ذهن خود را به مرد دیگری معطوف می‌کردند به شدت سرکوب و مورد شکنجه قرار می‌گرفتند.

سرکردگان گروهک تروریستی منافقین در ابتدا دفترچه‌هایی را به اعضا می‌دادند، و اعضا گروهک نیز موظف بودند افکار و تمایلات جنسی خود را که در طول هفته با آن مواجه شده بودند در این دفترچه بنویسند و در جمع آن را بخوانند، اما این انتهای کار نبود و ممکن بود که این اعترافات نیز دروغین تصور شود و بعد از این مرحله فرد مورد نظر به شدت مورد فشار روحی و روانی قرار می‌گرفت. 

این عضو گروهک تروریستی منافقین که تمایل به افشای نامش ندارد در این خصوص نوشت: «تو نشست‌های غسل هفتگی اگر بعد دو جلسه به لحظه جیم اعتراف نمی‌کردی، می‌گفتند که داری انکار میکنی و توبیخ می‌شدی! شاید برای مرد‌ها بیان لحظه جیم راحت باشه، ولی برای یک زن همیشه سخته. سارا به خاطر لحظه جیم به برادر احمد باید تحقیر می‌شد، ولی من گاهی برای فرار از تحقیر، به دروغ لحظه جیمم رو به مسعود رجوی منتسب می‌کردم و تشویق می‌شدم! لحظه دروغ روایت می‌کردم، اما واقعی‌هاش رو همیشه در ذهن و دلم مخفی نگه می‌داشتم. حالا این‌ها هشت مارس رو تبریک میگن به زنان!»

زنان

وی در پستی دیگر در شبکه ایکس می‌نویسد: «ما در این سازمان جهنمی مجاهدین خلق بقدری تحقیر و تحمیق شده بودیم که در نشست‌ها دیدن مسعود و مریم در سال‌های ابتدای ورود به اشرف برای‌مان چقدر هیجان داشت.»

این عضو جدا شده منافقین توضیح می‌دهد: «اما سال ۷۰ به بعد ورق برگشت. وقتی دختر عموی من از گرفتن موز از مریم رجوی دچار هیجان شده بود و با هزار ترس از دیده شدن برام تعریف کرد، نشد تحقیرانه بگم «زندگی و شرف‌مون رو با یه موز فروختیم به میمونی مثل مریم... امروز من رها شدم و سارا هنوز حقیرانه محبوس است! این عکس یادآور آخرین دیالوگ من و سارا شد.»

اردوگاه سازمان تروریستی منافقین

ماجرای جالب دیگری که وی درباره اردوگاه منافقین تعریف می‌کند به بازی ایران و صعود تیم فوتبال کشورمان به جام جهانی ارتباط دارد. وی در این باره می‌نویسد: «می‌دونید سال ۹۸ که ایران به جام جهانی صعود کرد، حدود ۷۰ نفر بابت خوشحالی از صعود تیم ملی به نشست و بازجویی و زندان رفتن؟ چرا؟ چون مسعود رجوی گفته بود که اون‌هایی که به صورت قاچاقی بازی رو دنبال کردن و مطلع شدن از پیروزی و خوشحالی کردن، مزدور‌ها و جاسوس‌های رژیم بودن و باید زندانی بشن. از اون هفتاد نفر، دو نفر دیگه برنگشتند.»

پاسداشت روز زن