به گزارش افکارنیوز، داریوش قنبری سخنگوی فراکسیون اقلیت مجلس هشتم با بیان مطلب بالا در گفتگو با فرارو دیدگاه خود درباره احتمال و چگونگی حضور اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری آینده را چنین بیان کرد.

• در ارتباط با تمایل اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری آینده باید گفت به نظر بنده اصلاح طلبان به عنوان نیروی درون نظام همواره تمایل به مشارکت در فرایندهای سیاسی داشته اند و با توجه به اینکه انتخابات ریاست جمهوری یکی از عالی ترین فرایندهای سیاسی در کشور ما است قطعا و یقینا اصلاح طلبان خواستار مشارکت و حضور در این انتخابات هستند.

• هم اکنون از اظهارنظرهای پراکنده شخصیت های اصلاح طلب و برخی مواضع اشخاص محوری جریان اصلاح طلب نیز مشخص است که اصلاح طلبان این تمایل را برای حضور و مشارکت در انتخابات آینده دارند.

• اما مسئله ای که وجود دارد بحثابزارهای مشارکت و وضعیت مشارکت است که بایستی به نظر بنده مقداری شرایط مناسب تری برای حضور اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو فراهم شود؛ به نحوی که رسانه های آنان بتوانند بهتر فعالیت کنند و همینطور تشکل های اصلاح طلب بتوانند فعالیت منسجم تشکیلاتی برای انتخابات آتی داشته باشند.

• به هر حال انتخابات بدون وجود تشکیلات امکان پذیر نیست و هر انتخاباتی نیاز به تشکیلات منسجم دارد. در شرایط فعلی اصلاح طلبان این تشکیلات منسجم را در اختیار ندارند. البته اصلاح طلبان پایگاه اجتماعی قدرتمند و گسترده ای دارند که ضعف تشکیلاتی آنها را پوشش می دهد و در نهایت با اتکا به این پایگاه وسیع اجتماعی می توانند به سرعت آن ضعف را پوشش داده و تشکیلات کارآمدی را داشته باشند.

• اما بحثاین است که شرایط برای شکل گیری آن تشکیلات منسجم و کارآمد ایجاد شود و اجازه دهند اصلاح طلبان بتوانند در فرایندهای سیاسی از طریق آن تشکیلات وارد شوند.

• این موضوع یک شرط اساسی است که همه نیروهای سیاسی بتوانند تشکیلات منسجمی داشته باشند و از این طریق به فعالیت بپردازند.

• شرط تحقق این امر هم رفع برخی تنگ نظری ها است و اینکه دیدگاههایی که اکنون درباره اصلاح طلبان از سوی گروههایی که در قدرت هستند وجود دارد، اصلاح شود و نگاهی که بعضی از افراطیون درباره اصلاح طلبان دارند و معتقدند اصلاح طلبان برانداز هستند و اتهاماتی اینچنینی را متوجه اصلاح طلبان می کنند، باید این فضای اتهام زنی را کنار بگذارند و به این واقعیت فکر کنند که اصلاح طلبان نیروی درون نظام هستند و اشخاصی که درون نظام هستند نمی توانند برانداز باشند.

• هدف اصلاح طلبان تقویت نظام است و فرق اندیشه های انقلابی و اصلاحی نیز در همین است. یعنی کسی که افکار اصلاحی دارد به دنبال براندازی نیست. کسی که به دنبال انقلاب است به دنبال براندازی است.

• در کشور ما نیازی به انقلاب نیست که کسی بخواهد دنبال براندازی باشد. انقلاب در کشور ما ایجاد شده و نهایتا این انقلاب باید بروز شود و از آن طریق توانمند شود که این امر نیازمند اندیشه های اصلاحی است که بتواند گفتمان انقلاب را بروز و متحول کند؛ به صورتی که اصل گفتمان انقلاب باقی بماند اما آن نیازهایی که در راستای تقویت این گفتمان است لحاظ شود تا در مجموع بتوان خدمات بهتر و مناسب تری به مردم کشور ارائه کرد.

• توان یک سیستم همواره در این است که بتواند خودش را اصلاح کند. یعنی یک سیستم سیاسی زمانی بانشاط است که توان بازسازی خود را داشته باشد و توان بازسازی یک سیستم از طریق اصلاحات صورت می گیرد.

• این احتمال وجود دارد که یک نظام سیاسی گرفتار یکسری توهمات و اندیشه های تخریبی شود که آن نظام را به تدریج به سمت زوال پیش خواهند برد. اما زمانی یک نظام می تواند بالنده باشد و حرف برای گفتن داشته باشد که اندیشه های محکم و قدرتمندی در آن وجود داشته باشد که هر روز آن را بازسازی و بروز کند و بتواند برای مسائلی که پیش می آید حرفی برای گفتن داشته باشد.

• بنابراین از این منظر مصالح نظام و منافع ملی ایجاب می کند که ما به سمت تقویت جریان اصلاحات در کشور پیش رویم. اصلاحات یک ضرورت و نیاز است. اصلاحات یک توطئه نیست و از بطن نظام بلند شده و هدف آن تقویت مبانی نظام و ارکان این نظام است.

• نباید در حق اندیشه های اصلاح طلبانه جفا شود چرا که جفا در حق اندیشه های اصلاح طلبانه در واقع جفا در حق مصالح و منافع بلند مدت نظام و کشور است که عواقب و آسیب هایی را ایجاد می کند که بعدها جبران این آسیب ها امکان پذیر نخواهد بود.

• اصلاحات یک فرصت برای نظام جمهوری اسلامی و یک فرصت برای کشور است و کسانی که برای منافع زودگذر جناحی خود در حال جفا به جریان اصلاحات هستند بزرگترین ضربه ها را به مصالح نظام و منافع ملی وارد می کنند.

امکان حمایت اصلاح طلبان از اصولگرایان معتدل در صورت عدم معرفی کاندیدای خاص
• یک جریان سیاسی همواره به این سمت و سو تمایل دارد که خود را نشان دهد. اینکه اصلاح طلبان از یک اصولگرا حمایت کنند به معنای نادیده گرفتن هویت جناحی خود آنها است و به نظر من این امر نه برای اصلاح طلبان مفید است و نه برای اصولگرایان.

• البته بحثائتلاف اصولگرایان معتدل و اصلاح طلبان همیشه مطرح بوده است که این امر بایستی در یک چارچوبی تعریف شود. اینکه اصولگرایان معتدل چه کسانی هستند و این ائتلاف چگونه باید شکل بگیرد.

• درباره این موضوع بزرگان اصلاح طلب و کسانی که جزو اصولگرایان معتدل شناخته می شوند باید بنشینند و ببییند چه اشتراکاتی و در چه زمینه هایی دارند و آیا آنها واقعا چارچوب های اصلاح طلبانه را می پذیرند یا خیر. به هر حال این بحثباید توسط لیدرهای جریان اصلاح طلب صورت بگیرد.

• اما احساس من این است که ائتلاف به این معنا در کشور ما مفهومی ندارد و ائتلاف مخصوص نظام های سیاسی ای است که انتخابات آنها حزبی است.

• اما به هر حال درهای اصلاحات به روی اصولگرایان باز است و آنها می توانند بیایند اصلاح طلب شوند و آنوقت این همکاری و ائتلاف معنا پیدا می کند؛ چون آنوقت دیگر آنها اصلاح طلب شده اند. اگر آنها بپذیرند که تغییر و تحولاتی در افکار خود ایجاد کنند تا اصلاح طلبان و جامعه به اصلاح طلب بودن آنها اذعان کنند، این ائتلاف شدنی است.

• اما اینکه یک جریان سیاسی از جریان رقیب خود حمایت کند، این امر هویت آن جریان سیاسی را کاملا زیر سوال می برد و به نفع آن جریان رقیب هم نخواهد بود.

• نباید طوری باشد که مثلا مردم فکر کنند جریان های سیاسی در کشور ما مسائل ساختگی هستند و به همین سادگی می شود یک جریان سیاسی از کاندیدایی حمایت کند که در ارودگاه رقیب می باشد. این موضوع نه به نفع اصلاح طلبان است و نه به نفع اصولگرایان که به این سمت کشیده شوند.

• اما به هر حال درباره این موضوع در یک چارچوب خاص باید توافقاتی صورت بگیرد که یک حداقل هایی پذیرفته شود و در این شکل به نظر می رسد همکاری هایی میان گروههایی که به لحاظ سیاسی نزدیک به هم هستند می تواند شکل بگیرد.

• ولی باید آن مبانی ائتلاف مشخص باشد و اینکه به چه دلیل ائتلاف شده و مبنای ائتلاف چه بوده است. این موضوع باید طوری باشد که مردم آن را بپذیرند و برای کلیت آن دو جریان سیاسی هم قابل پذیرش باشد.

• من احساس می کنم اقبال عمومی به کاندیدای اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری آینده وجود دارد.

• در صورتی که یک انتخابات برابر وجود داشته باشد و گروههایی که منافع خود را در تخریب می بینند، تخریب ها را کنار بگذارند و اجازه دهند که جریان ها و کاندیداها حقوق برابر داشته باشند و جریانی درصدد حذف جریان دیگر نباشد و هویت هم را بپذیرند و در یک فضای برابر به رقابت بپردازند؛ در چنین انتخابات عادلانه و برابری احساس من این است که برتری حتما با اصلاح طلبان خواهد بود.

• آنچه که ما می بینیم و ارزیابی هایی که داریم و تحلیل هایی که می شود به ما می گوید اکنون فضا، فضایی است که اصلاح طلبان می توانند به خوبی دارای برگ برنده باشند. حتی فضا به صورتی است که اکنون بسیاری از شخصیت هایی که اصولگرا هستند تمایل دارند از ادبیات اصلاح طلبانه استفاده کنند و این قدرت جریان اصلاح طلبی را نشان می دهد.

کاندیداهای احتمالی اصلاح طلبان

• به صورت جسته و گریخته اسامی افراد خاصی مطرح می شود. من شنیدم صحبت آقای عارف، حسن روحانی، جهانگیری و صحبت سید حسن خمینی و آقای خاتمی شده است. البته این اسامی بیشتر گمانه زنی است و بیشتر از سوی رسانه ها مطرح می شود. اما من رسما ندیدم که اصلاح طلبان فعلا راجع گزینه خاصی صحبت کنند. شاید اکنون زود است که راجع گزینه صحبت شود.

" من فکر می کنم در شرایط فعلی اصلاح طلبان باید به شکل دادن یک تشکیلات بیندیشند و یک فعالیت تشکیلاتی منظم و منسجم را شروع کنند. بعد از اینکه این فعالیت ها را آغاز کردند، آنگاه بحث اینکه چه فردی را به عنوان کاندیدا انتخاب کنند خیلی مهم نخواهد بود.