
دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو، که در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ (۲۰۱۷-۲۰۲۱) روابطی نزدیک داشتند.
رئیس جمهور آمریکا در دور نخست ریاست جمهوری خود با اقداماتی مانند انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس اشغالی، به رسمیت شناختن بلندیهای اشغالی جولان بهعنوان بخشی از اسرائیل و تسهیل امضای توافقنامههای ابراهیم میان تعدادی از کشورهای عربی با اسرائیل برای عادیسازی روابط، بهعنوان متحدان استراتژیک اسرائیل میشد.
فرنام صنعت بین متن خبر
این روابط تا جایی پیش رفت که در دور دوم ریاست جمهوری ترامپ هم نتانیاهو، یک ماه پس از مراسم تحلیف ترامپ، بهعنوان نخستین رهبر خارجی به کاخ سفید دعوت شد و از حمایت بیقیدوشرط رئیس جمهور آمریکا استقبال کرد.
اما در ماههای بعد، رابطه این دور رهبر به دلیل اختلافات کلیدی، از جمله مذاکرات هستهای با ایران و مدیریت جنگ غزه، به سردی گرایید.
واشنگتن پست نوشت ترامپ با دور زدن نتانیاهو در تصمیمگیریهای مهم، مانند مذاکرات مستقیم با حماس برای آزادی گروگان آمریکایی-اسرائیلی، عدان الکساندر، و توافق آتشبس با انصارالله یمن بدون در نظر گرفتن اسرائیل، باعث نگرانی در تلآویو شدهاست.
در همین راستا تایمز آو اسرائیل گزارش داد که نتانیاهو، که از بازگشت ترامپ به قدرت استقبال کرده بود، اکنون تلاش میکند از بروز شکاف علنی جلوگیری کند.
اختلاف بر سر مذاکرات هستهای با ایران: تضاد استراتژیک
یکی از اصلیترین دلایل تنش بین ترامپ و نتانیاهو، رویکرد ترامپ به مذاکرات هستهای با ایران است. او برخلاف دوره اول خود که از توافق هستهای ۲۰۱۵ (برجام) خارج شد، در دوره دوم به دنبال توافقی دیپلماتیک برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است. او در ۷ آوریل ۲۰۲۵ اعلام کرد که «ایران نمیتواند سلاح هستهای داشته باشد، اما مذاکرات در جریان است». این رویکرد، با موضع نتانیاهو، که خواستار اقدام نظامی علیه تأسیسات هستهای ایران است، در تضاد قرار دارد.
همان زمان، هاآرتص گزارش داد که نتانیاهو در دیدار با ترامپ، بر «خطر قریبالوقوع» برنامه هستهای ایران تأکید کرد و هشدار داد که «توافق بد بدتر از نبود توافق است». این در شرایطی است که تایمز آو اسرائیل به نقل از شبکه ۱۲ اسرائیل نوشت که مکالمه تلفنی اخیر بین دو رهبر «پرتنش» بود، زیرا ترامپ بر راهحل دیپلماتیک اصرار داشت، درحالیکه نتانیاهو خواستار موضع سختگیرانهتر بود.
کارشناسان میگویند اختلاف بر سر ایران، ریشه در اولویتهای متفاوت دو رهبر دارد. ترامپ با هدف کسب دستاورد دیپلماتیک، مذاکرات با ایران را فرصتی برای کاهش تنشهای منطقهای میبیند. در مقابل، نتانیاهو، که برنامه هستهای ایران را تهدیدی وجودی برای اسرائیل میداند، معتقد است هرگونه توافق، حتی محدود، به ایران فرصت بازسازی توان نظامی میدهد. این اختلاف، اعتماد نتانیاهو به ترامپ را تضعیف کرده، بهویژه پس از گزارشهایی مبنی بر کنار گذاشتن اسرائیل از مذاکرات این تنش، همچنین به نگرانیهای اسرائیل از کاهش نفوذش در سیاستگذاری آمریکا مرتبط است. واشنگتن پست نیز گزارش داد که ترامپ، با کنار گذاشتن نتانیاهو از مذاکرات، نشان داد که اولویت او منافع آمریکا، نه خواستههای اسرائیل، است.
رویکرد متفاوت به جنگ غزه: آتشبس در برابر تداوم جنگ
جنگ غزه، که پس از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس آغاز شد، یکی دیگر از عوامل تنش است. آتلانتیک گزارش داد که ترامپ پیشنهاد جنجالی «تسلط آمریکا بر غزه» و تبدیل آن به «ریویرای خاورمیانه» را مطرح کرد، اکنون خواستار آتشبس فوری است. او معتقد است ادامه جنگ، طرحهای بازسازی و توسعه اقتصادی او را مختل میکند. در مقابل، نتانیاهو، تحت فشار ائتلاف راستگرای خود، بر «نابودی کامل حماس» تأکید دارد
نیویورک تایمز نیز گزارش داد که ترامپ، با مذاکره مستقیم با حماس برای آزادی عدان الکساندر بدون اطلاع اسرائیل، نتانیاهو را در موضع ضعف قرار داد. در همین حال واشنگتن پست نوشت که نزدیکان ترامپ به نتانیاهو هشدار دادهاند که اگر جنگ ادامه یابد، حمایت آمریکا ممکن است کاهش یابد. این اقدام، انتقادات داخلی در اسرائیل را علیه نتانیاهو، به دلیل ناکامی در آزادی گروگانها، تشدید کرد.
این تنش، همچنین نشاندهنده کاهش نفوذ نتانیاهو در واشنگتن است. ناظران غربی معتقدند که آزادی گروگان آمریکایی بدون دخالت اسرائیل، اقدامی «تحقیرآمیز» علیه نتانیاهو تلقی شد. این محور همچنین بر تضاد بین خواستههای داخلی نتانیاهو و فشارهای خارجی ترامپ تأکید دارد و نشان میدهد که جنگ غزه، روابط دوجانبه را به چالش کشیده است.
اولویتهای دیپلماتیک متضاد: خلیج فارس در مقابل اسرائیل
کارشناسان معتقدند ترامپ با اولویت دادن به روابط با کشورهای خلیج فارس، مانند عربستان، قطر و امارات، در سفر اخیر خود به خاورمیانه، اسرائیل را کنار گذاشت. نشانه واضح این سیاست این بود که دو
نالد ترامپ، بر خلاف نخستین سفر خارجی دور نخست ریاست جمهوریاش به خاورمیانه و سفرهای مشابه روسای جمهور آمریکا به منطقه، حاضر نشد به اسرائیل سفر کند.
این سفر، که شامل مذاکرات برای توافق هستهای غیرنظامی با عربستان بدون پیششرط عادیسازی روابط با اسرائیل بود، نگرانی را در تلآویو برانگیخت. آنچنانکه تایمز آو اسرائیل نوشت که این اقدام، نشانهای از کاهش جایگاه اسرائیل در سیاست خارجی ترامپ است. ناظران سیاسی میگویند تمرکز بر منافع اقتصادی و گسترش روابط با کشورهای عرب، اسرائیل را به حاشیه رانده است. اسرائیل هیوم هم نوشت که این تغییر، با انتظارات اولیه نتانیاهو، که ترامپ را «بهترین دوست اسرائیل» میدانست، مغایرت دارد.
علاوه بر این، تصمیم ترامپ برای کنار گذاشتن عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان از مذاکرات هستهای، ضربهای به استراتژی دیپلماتیک نتانیاهو بود. هاآرتص گزارش داد که این اقدام، به دلیل امتناع عربستان از عادیسازی تا پایان جنگ غزه، نشاندهنده محدودیتهای نفوذ اسرائیل است. این محور، بر تضاد اولویتهای دیپلماتیک و کاهش نقش اسرائیل در چشمانداز منطقهای ترامپ تأکید دارد.
فشارهای داخلی: محدودیتهای سیاسی دو رهبر
ترامپ در آمریکا تحت فشار پایگاه رأیدهندگان خود برای تحقق وعدههای انتخاباتی، مانند پایان جنگهای خاورمیانه، قرار دارد. پولیتیکو گزارش داد که برخی مشاوران ترامپ، از جمله مارکو روبیو و استیون میلر، حامی اسرائیل هستند، اما دیگران، مانند تولسی گابارد، رویکرد محتاطانهتری دارند. این اختلافات داخلی، تصمیمگیریهای ترامپ را پیچیده کرده است.
در اسرائیل، نتانیاهو با فشارهای شدیدی از سوی ائتلاف راستگرای خود مواجه است. کارشناسان معتقدند که احزاب افراطی، مانند حزب قدرت یهود به رهبری ایتامار بنگویر، هرگونه آتشبس را رد میکنند و تهدید کردهاند که در صورت پذیرش آن، دولت را ترک خواهند کرد. این در حالی است که نتانیاهو، که در داخل با اتهامات فساد و کاهش محبوبیت مواجه است، نمیتواند در برابر این فشارها عقبنشینی کند.
در چنین شرایطی فشارهای داخلی، هر دو را در موقعیت دشواری قرار دادهاند. نیویورک تایمز گزارش داد که ترامپ برای حفظ اعتبار خود بهعنوان «صلحساز»، نیاز به نتایجی ملموس دارد، اما ادامه جنگ غزه این هدف را به خطر میاندازد. در مقابل، نتانیاهو نیز برای حفظ ائتلاف خود مجبور است به خواستههای راستگرایان تن دهد، حتی اگر به قیمت تنش با آمریکا باشد.
این تنش، همچنین به کاهش مانور سیاسی نتانیاهو در واشنگتن منجر شده است. اسرائیل هیوم نوشت که برخلاف گذشته، نتانیاهو قادر به استفاده از حامیانش در کنگره برای فشار بر ترامپ نیست، زیرا ترامپ کنترل کامل بر حزب جمهوریخواه دارد. این محور، بر تأثیر سیاست داخلی بر روابط دوجانبه تأکید دارد و نشان میدهد که فشارهای داخلی، تنشها را تشدید کردهاند.
از این رو تنشها، به نوشته پولیتیکو، نشاندهنده تغییر در سیاست خارجی ترامپ از حمایت بیقیدوشرط به رویکردی عملگرایانه است. این تغییر، اسرائیل را وادار به بازنگری در استراتژی دیپلماتیک خود کرده است.
هاآرتص گزارش داد که تنشها، موقعیت نتانیاهو را در داخل تضعیف کرده و ممکن است به انتخابات زودهنگام منجر شود. برای ترامپ، این تنشها میتواند اعتبار او را بهعنوان میانجی منطقهای به خطر بیندازد.
در همین راستا نیویورک تایمز نوشت که مدیریت این تنش، به توانایی دو نفر در یافتن نقاط مشترک بستگی دارد. دیدارهای آینده، مانند مذاکرات احتمالی در واشنگتن، میتواند تعیینکننده باشد.
تنش بین دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو، که از فوریه ۲۰۲۵ شدت گرفته، نتیجه اختلافات بر سر مذاکرات هستهای با ایران، جنگ غزه، و اولویتهای دیپلماتیک متضاد است. اختلاف بر سر ایران، اعتماد دوجانبه را تضعیف کرد. جنگ غزه، تضاد بین آتشبس و تداوم جنگ را برجسته کرد. اولویتهای دیپلماتیک، اسرائیل را به حاشیه راند. فشارهای داخلی، هر دو را محدود کرد. پیامدهای احتمالی، از کاهش حمایت آمریکا تا انزوای اسرائیل، منطقه را تحت تأثیر قرار خواهد داد. رسانههای آمریکایی و اسرائیلی این تنش را «چالشی بیسابقه» خواندند. اما آیا دو رهبر میتوانند این شکاف را ترمیم کنند؟ پاسخ به تحولات آینده بستگی دارد.