
نشریه آمریکایی نیویورکتایمز اعتراف میکند که هدف از حمله به ایران، ایجاد آشوب داخلی بود و انتظار بر این بوده که پس از حمله اسرائیل و آمریکا به ایران، ناآرامیهایی در کشور ایجاد شود؛ اما نتیجه کاملاً بر عکس شده است. این نشریه اذعان میکند که مردم ایران در عین همبستگی و اتحاد با مشکلات پس از جنگ تعامل میکنند و نهتنها شکافی در ملت ایران ایجاد نشده بلکه فاصلههای میان گروههای اجتماعی و سیاسی کمتر نیز شده است. نیویورکتایمز پیش از این هم در گزارشی از هدف رژیم صهیونیستی در حمله به زندان اوین پرده برداشته بود. نویسندگان این گزارش نوشته بودند که اسرائیل در حمله به زندان اوین قصد ایجاد آشوب داخلی در ایران را داشت؛ اما در دستیابی به این مقصودش ناکام ماند و حتی روایتهایی از همبستگی و نوعدوستی زندانیان در کمک به آسیبدیدگان حمله منتشر شد.
در دنیای امروز، جایی که رسانههای غربی تلاش میکنند حملات نظامی و راهبردی علیه کشورهای مستقل را تحت لوای «پیروزی» به تصویر بکشند. این اعترافات نه تنها نشاندهنده ناکامی در دستیابی به اهداف از پیش تعیینشده است، بلکه بیانگر پیامدهای دقیقاً معکوس برای طراحان این تهاجم نیز است. در واقع، این گزارشهای نیویورکتایمز و دیگر رسانههای آمریکایی مثل سیانان و سیانبیسی مبنی بر موفقیتآمیز نبودن حمله اسرائیل و آمریکا درحمله به ایران سندی بر شکست راهبردی و ناتوانی دشمن در شکستن اراده ملی مردم ایران است.
نقشه ای برای ایران که نقش برآب شد | نیویورک تایمز از برنامه آشوب در تابستان برای ایران نوشت
شما میدانید ناسیونالیسم یعنی چه؟
یکی از نکات مهم گزارش نیویورکتایمز، تحول در فضای روانی ـ سیاسی ایران پس از تهاجم ۱۲ روزه است. بر خلاف تصور متجاوزان که انتظار بیثباتی داخلی را داشتند، در ایران نوعی از همبستگی ملی و بازتعریف هویت ایرانی ـ اسلامی صورت گرفت. آنچه نیویورکتایمز با واژه «ملیگرایی مهندسیشده» توصیف میکند، در حقیقت یک واکنش طبیعی و خودجوش به حمله خارجی و تلاشی برای حفظ و حراست از هویت ملی است که احتمالاً صهیونیستهایی که عمر موجودیتشان به هشتاد سال نمیرسد، درکی از این گزاره ندارند. نویسندگان این گزارش، با نگرانی از این تحول، در یکی از بخشهای مطلب خود مینویسند: «خشم عمومی از حملهها» موجی از احساسات ملیگرایانه را برانگیخته و تبدیل به «سرمایهای برای ایران» شده است. گزارهای که به روشنی نشان میدهد دشمن نه تنها نتوانسته خللی در اراده ملت ایران ایجاد کند، بلکه با تحرکاتش، به تقویت پیوندهای ملی در ایران کمک کرده است.
اتحاد؛ حتی در نمادهای ملی و مذهبی
یکی از ترسهای اصلی و دیرینه رسانههای غربی، احیای پیوند مجدد نسل جوان ایران با عناصر عمیق هویتی، فرهنگی و تاریخی کشور است؛ حقیقتی که در این گزارش نیز به آن اشاره شده است. از طنینانداز شدن سرود «ای ایران» در مراسم عزادرای گرفته تا تصویرسازی نمادین از اسطورههای ملی مثل آرش کمانگیر و پادشاهان ساسانی در سطح شهرها، همه و همه نشان از احیای یک حافظه تاریخی مشترک و قدرتمند دارد که میتواند انسجام اجتماعی را در سطحی بیسابقه بازسازی کند.
نویسندگان گزارش با لحنی هشدارآمیز اذعان میکنند: «ما شاهد شکلگیری نوعی تلفیق میان هویت شیعی و ملیگرایی ایرانی هستیم و این نتیجه مستقیم حمله به ایران است.» آنها همچنین اشاره میکنند که تصاویر زانوزدن نتانیاهو در مقابل نمادهای تمدن ایران باستان، فضای خیابانهای «تهران» و «شیراز» را پر کردهاند.
نویسندگان توضیح میدهند در شهر باستانی شیراز و در یک بیلبورد، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل را در حال زانو زدن در مقابل مجسمه شاپور اول، پادشاه قرن سوم ساسانی، به تصویر میکشد که تقلیدی از نمادهای باستانی تخت جمشید است. در میدان ونک تهران هم بیلبوردی برای آرش کمانگیر، شخصیت اسطورهای ایران نصب شده است و اکنون به جای تیر، موشکهای ایرانی از کمان او پرتاب میشوند.
قرار بود در ایران آشوب شود
نیویورکتایمز به این نکته اشاره میکند که پیش از حمله، تصور غالب در غرب این بود که ایران بهزودی و در تابستان جاری دچار آشوب داخلی خواهد شد. آنها با تحلیلهای مغرضانه خود مدعی شده بودند که گرانی، قطعی آب و برق، کاهش منابع انرژی و نارضایتی عمومی، شرایط را برای یک «تغییر رژیم» مهیا کرده است. اما برخلاف تمام این محاسبات غلط، حمله نظامی نه تنها به این هدف نرسید، بلکه منجر به افزایش انسجام داخلی شد. در بخشی از گزارش آمده است: «برخی از مردم ایران حتی حاضر شدهاند محدودیتهای بیشتری را بپذیرند، از جمله محدودتر شدن دسترسی به اینترنت.»
یکی از اهداف اصلی آمریکا و رژیم صهیونیستی از این حمله، تحریک مردم ایران به شورش و براندازی بود. دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو به صراحت از مردم ایران خواستند «علیه حکومت برخیزند». اما طبق گزارش نیویورکتایمز، حتی منتقدان سرسخت دولت ایران نیز در برابر این درخواستها سکوت کردند یا حتی با آن مخالفت کردند. به عنوان نمونه، بیش از ۴۵۰ نفر از چهرههای داخلی و خارجی، از جمله کسانی که پیش از این مواضع ضدایرانی داشتند، بیانیهای علیه اینترنشنال منتشر کردند و این شبکه صهیونیستی را تحریم کردند. این اقدام، نشانهای از هوشمندی و درک عمیق ملت ایران از توطئههای دشمن است. در بخشی از گزارش نیویورکتایمز، شخصی به نام «لیدا» که در تهران زندگی میکند، میگوید: «به من برمیخورد که کشوری خارجی بیاید و خاکم را بمباران کند. این برنامه هستهای، شاید رؤیای من نباشد، اما بخشی از سرزمین من است.» این جمله، خود سندی محکم بر شکست راهبردی دشمن در تحریک افکار عمومی و حاکی از تعلق خاطر عمیق مردم به تمامیت ارضی و استقلال کشورشان است.
افکار عمومی از «ای ایران» استقبال کردند
یکی از محورهای مهم تحلیل نیویورکتایمز، بحث درباره ماهیت این «ملیگرایی جدید» است. برخی آن را مهندسیشده، برخی دیگر آن را ناشی از ترس میدانند، اما واقعیت غیرقابل انکار این است که دشمن به هدف اصلی خود یعنی تضعیف انسجام ملی دست نیافته است. این روزنامه مینویسد افکار عمومی در ایران، برخلاف انتظار غرب، از بازخوانی سرود «ای ایران» در مقابل رهبر انقلاب استقبال کردند و این موضوع بار دیگر ناکارآمدی تحلیلهای غربی درباره تحولات اجتماعی در ایران را ثابت میکند.
نیویورکتایمز همچنین مینویسد که در گذشته نیز در دوران بحرانی (مانند پایان جنگ تحمیلی) عناصر هویت ملی و نمادهای اسطورهای در ایران وزن گرفته بودند. اما اینبار، ابعاد ماجرا وسیعتر و عمیقتر است. ایرانیها بارها در طول تاریخ پر افتخار خود نشان دادهاند که در زمان خطر، اول وطن را حفظ میکنند و سپس به نقد و اصلاح میپردازند. این ویژگی، رمز پایداری و استقامت ملت ایران در برابر تمامی توطئهها و تهاجمات خارجی بوده و خواهد بود.
زدن اوین هم با هدف ایجاد آشوب بود
نیویورک تایمز پیش از این هم گزارش داده بود که اسرائیل با هدف ایجاد آشوب داخلی در ایران حملات هدفمندی انجام داده است. بهعنوان مثال در یکی از گزارشهای مهم خود که در روز ۹ ژوئیه (۱۸ تیر ۱۴۰۴) منتشر کرد، تأکید میکند که حمله به زندان اوین صرفاً یک عملیات نظامی نبود، بلکه بخشی از یک پروژه ترکیبی اطلاعاتی - رسانهای برای تحریک افکار عمومی، شعلهور کردن اعتراضات و کشاندن بحران به داخل ایران بود. این گزارش با استناد به منابع اطلاعاتی غربی و تحلیلگران امنیتی مینویسد: «هدف اصلی از انتخاب زندان اوین، تحریک مستقیم زندانیان و خانوادههای آنان برای شورش و ایجاد موج روانی در رسانهها و شبکههای اجتماعی بود.»
گزارش نیویورکتایمز اذعان میکند که ساعاتی پیش از حمله، موجی از پستهای هدفمند در شبکههای اجتماعی فارسیزبان منتشر شده بود که با هشتگهایی همچون «#آزادی_اوین» و «#وقت_قیام» مخاطبان را برای حضور در خیابانها، شورش و آزادی زندانیان دعوت میکردند. در ادامه، تنها لحظاتی پس از وقوع انفجار در زندان اوین، ویدئوهایی با محتوای مشکوک در فضای مجازی منتشر شد که به وضوح، فرکانسهایی از یک سناریوی خرابکارانه ارسال میکرد.
اما نیویورک تایمز در آن گزارش هم اعتراف میکند که حمله به اوین نهتنها آوردهای برای اسرائیل نداشت و هدف مدنظرش را محقق نکرد، بلکه خود نماد همبستگی شد. این روزنامه پیش از این گزارش روایتی اختصاصی به زبان فارسی از تراژدی اوین منتشر کرده بود. در این گزارش نویسندگان ایرانیتبار اشاره کرده بودند که یکی از غرورآمیزترین بخشهای حمله به زندان اوین، روایت همدلی و فداکاری زندانیان در دل حادثه بوده است. در لحظه اصابت موشک و فروریختن سقف، پزشک حاضر در ساختمان ملاقات به زیر آوار میرود. اما زندانیان بدون لحظهای تردید به کمکش میروند و او را از زیر آوار بیرون میکشند. این واقعه نمادی از همبستگی ملی و حس نوعدوستی عمیق در میان ایرانیان است که حتی در شرایط سخت زندان نیز فوران میکند. حمله به اوین، نه تنها به هدف دشمن برای ایجاد آشوب و تفرقه در میان زندانیان نرسید، بلکه به تقویت حس ملیگرایی و همدلی در یکی از حساسترین مراکز کشور انجامید.