زوایای تازه از طرح واشنگتن و تل‌آویو علیه ایران

پایگاه تحلیلی «مدرن دیپلماسی» در تازه‌ترین گزارش تحلیلی خود درباره جنگ ۱۲ روزه علیه ایران، ضمن اشاره به «پروژه اسرائیل برای تغییر رژیم در ایران» تاکید کرده‌است که «اسناد و شواهد متعدد نشان می‌دهد استراتژی اسرائیل در قبال ایران، فراتر از برچیدن برنامه هسته‌ای این کشور است».

«برایان هادسون»، تحلیلگر مسائل ژئوپلتیک «مدرن دیپلماسی» دراین گزارش با اشاره به اینکه «حمله نظامی به ایران همزمان با درخواست تلویزیونی رضا پهلوی از شبکه ایران‌اینترنشنال برای افزایش عملیات گروه‌هایی مانند جیش‌العدل، بقایای مجاهدین خلق، احزاب جدایی‌طلب و هسته‌های سلطنت‌طلب آغاز شد»، افزود: این زمان‌بندی تصادفی نبود، بلکه نشانه‌ای از یک طرح امنیتی و نظامی بزرگ بود که احتمالاً در اندیشکده‌های اطلاعاتی و دفاعی اسرائیل طراحی شده‌است.

وی براین اعتقاد است که «به نظر می‌رسد آنچه اکنون درحال عیان شدن است، طرح «خاورمیانه جدید» آمریکایی - اسرائیلی است که به‌صورت قطعه قطعه برای تجزیه و تغییر شکل رژیم‌ها نه تنها در ایران، بلکه در راسر منطقه اجرا می‌شود».

پروژه محکوم به شکست آمریکا

تحلیلگر وبگاه تخصصی «مدرن دیپلماسی» در ادامه معتقد است: «اسناد و شواهد متعدد، ازجمله اظهارات غیررسمی مقام‌های اسرائیلی، تحلیل‌های اندیشکده‌هایی مانند شورای آتلانتیک، موسسه واشنگتن برای سیاست خاورنزدیک و رند و همچنین اظهارات چهره‌های سابق موساد مانند سیما شاین، نشان می‌دهد استراتژی اسرائیل در قبال ایران فراتر از برچیدن برنامه هسته‌ای این کشور است. به‌گفته شاین، این حملات نتیجه سال‌ها برنامه‌ریزی برای هدف قرار دادن تأسیسات هسته‌ای ایران است (آسوشیتدپرس). این استراتژی گسترده‌تر شامل تغییر رژیم، تجزیه نرم و تضعیف بلندمدت ایران به‌عنوان یک قدرت متعادل‌کننده در منطقه است».

هادسون در ادامه افزوده است: «استفن والت، نظریه‌پرداز برجسته روابط بین‌الملل، در نشریه «فارن‌پالیسی» استدلال می‌کند که پروژه‌های «صلح از طریق قدرت» اسرائیل ذاتاً بی‌ثبات‌کننده هستند و تنها به چرخه‌های جدیدی از بی‌ثباتی و جنگ منجر می‌شوند. اگر هژمونی را به‌عنوان تسلط یک قدرت واحد و بلامنازع، که توسط دیگران به رسمیت شناخته شده‌است تعریف کنیم، سیاست آمریکا برای تبدیل اسرائیل به «ابرقدرت خاورمیانه» تنها رقابت‌ها و بی‌ثباتی‌های بیشتری را به وجود می‌آورد».

این تحلیلگر مسائل ژئوپلتیک با تاکید بر اینکه «پروژه واشنگتن برای قرار دادن اسرائیل به‌عنوان ژاندارم منطقه محکوم به شکست است»، تصریح کرده‌است که «هیچ کشوری در منطقه، از پاکستان گرفته تا ایران، ترکیه، مصر، عربستان یا حتی قطر، چنین نقشی را برای اسرائیل به رسمیت نمی‌شناسد».

یک اشتباه راهبردی درباره ایران

هادسون در ادامه معتقد است: «برخی تحلیلگران غربی و چهره‌های اپوزیسیون ایرانی، مانند سلطنت‌طلبانی که ارتباط نزدیکی با اسرائیل دارند، به اشتباه معتقدند سقوط جمهوری‌اسلامی، ایران را به یک کشور «عادی» تبدیل می‌کند که به‌راحتی در یک نظم منطقه‌ای مطلوب غرب و اسرائیل ادغام می‌شود».

وی با تاکید بر اینکه این تحلیل، هویت تاریخی، بافت اجتماعی و موقعیت ژئوپلیتیکی ایران را نادیده می‌گیرد، افزوده‌است: «ایران، چه تحت حکومت جمهوری‌اسلامی باشد یا هر حکومت دیگری، به‌دلیل جایگاه ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک خود، هرگز هژمونی اسرائیل را نخواهد پذیرفت».

هادسون با اشاره به اینکه ظرفیت‌های ارضی، جمعیتی، فرهنگی و تمدنی ایران، این کشور را به یک قدرت منطقه‌ای ذاتی تبدیل می‌کند، معتقد است بازیگرانی مانند ترکیه، عربستان، قطر و مصر نیز چشم‌انداز هژمونی صهیونیستی را به‌عنوان یک تهدید مستقیم درک می‌کنند.

چشم‌انداز یک پروژه ژئوپلتیک

تحلیلگر وبگاه تخصصی «مدرن دیپلماسی» با تاکید بر اینکه «راهبرد «صلح از طریق جنگ» اسرائیل، که ازسوی آمریکا و برخی دولت‌های اروپایی حمایت می‌شود، منطق استعمار گذشته را منعکس می‌کند»، براین اعتقاد است که «امکان‌سنجی چنین پروژه‌ای عمیقاً مورد تردید است. ایران با تاریخ غنی، ریشه‌های فرهنگی عمیق و اهمیت استراتژیک خود، بعید است در برابر فشارخارجی برای تغییر رژیم تسلیم شود».

هادسون افزوده است: «ایرانیان، صرف‌نظر از وابستگی‌های سیاسی، دارای حس قوی هویت ملی و حاکمیت هستند که در برابر هرگونه نظم خارجی تحمیلی مقاومت می‌کند. پویایی منطقه نیز پیچیده است، کشورهایی مانند ترکیه، عربستان سعودی و مصر منافع و جاه‌طلبی‌های خود را دنبال می‌کنند که با هژمونی اسرائیل همسو نیست».

وی ادامه داده است: «به‌عنوان‌مثال، ترکیه، که به‌دنبال آرمان‌های خود برای نفوذ منطقه‌ای و حمایت از آرمان فلسطین است و همچنین عربستان، که نگران حضور رو به رشد اسرائیل است، احتمالاً در برابر این طرح‌ها مقاومت خواهند کرد. حتی قطر، با سیاست‌خارجی مستقل و حمایت ضمنی از اخوان‌المسلمین، بعید است سلطه اسرائیل را بپذیرد».

هادسون به این نکته نیز اشاره کرده‌است که تجربه تاریخی نشان می‌دهد «هرگونه مداخله خارجی در ایران بیشتر به ایجاد بی‌ثباتی منجر می‌شود تا ایجاد نظم مطلوب غرب».