به گزارش افکارنیوز به نقل از روزنامه ابتکار، علي اکبر جوانفکر پيش از روي کار آمدن دولت اصلاحات در کنار روح الله حسينيان عضو ارشد جبهه پايداري، احمد پورنجاتي قائم مقام پيشين صدا و سيما، شريعتمداري وزير پيشين بازرگاني با محوريت آيت الله محمد محمدي ري شهري يکي از نامزدهاي هفتمين دوره انتخابات رياست جمهوري تشکلي به نام”جمعيت دفاع از ارزشهاي انقلاب اسلامي" را پايه ريزي کردند، اما اين تشکل دچار انشقاق شد و به تدريج نام آن از عرصه سياسي جامعه محو گشت.

او پس از روی کار آمدن سید محمد خاتمی مطلبی در روزنامه ایران با این تیتر و مضمون که”رهبری با خاتمی زودتر به اهداف خود دست می‌یابد "، نوشت. او در آن زمان برای این نظریه دلایل خاص خود را داشت،

اما برخی آن را تغییر مواضع سیاسی جوانفکر تلقی کردند و تا امروز نیز هر گاه اصلاح طلبان مطبوعاتی از ناحیه وی در تنگنا قرار می‌گیرند، از آن مطلب به عنوان حمایت وی از خاتمی یاد می‌کنند. اینک او در شرایطی قرار گرفته که خواه ناخواه به عنوان مشاور مطبوعاتی رئیس جمهوری و مدیر عامل ایرنا به حمایت تمام قد از دولت‌های نهم و دهم برخاسته و باید لقب علمدار دفاع از دولت محمود احمدی نژاد را به وی اطلاق کرد.

گفت و گوی روزنامه ابتکار با مشاور مطبوعاتی رئیس جمهوری را که به مناسبت هفدهم مرداد روز خبرنگار انجام شده است، با هم می‌خوانیم.

***

* آخرین سال فعالیت دولت دهم را می‌گذرانیم آیا به نظر جناب عالی دولت به اهداف ترسیم شده خود دست یافته است؟ این سوال معطوف به موفقیت یا عدم موفقیت نیست، بلکه می‌خواهیم بدانیم آیا دولت و شخص احمدی نژاد از نگاه خود توانست شعارهای پیش از روی کار آمدن را جامه عمل بپوشاند؟


چهارشعار اصلی و محوری دولت آقای احمدی نژاد را به خاطر بیاورید و خودتان قضاوت کنید که دولت تا چه میزان در جهت تحقق اهداف خود پیش رفته است. در زمینه اجرای عدالت و با توجه به مطالبات عمومی، شاهد بوده ایم که دولت نهم و دهم با همه توان در جهت بسط عدالت در همه عرصه‌ها تلاش کرده است. عدالت در توزیع فرصتها و امکانات، تخصیص منابع برای مناطق مختلف به نسبت محرومیت ها، استعدادها و ظرفیت ها، رفع فقر و مبارزه با تبعیض و فساد در سازمان اداری سرلوحه اقدامات دولت بود و گامهای بلندی در جهت اجرای عدالت از سوی رئیس جمهور و دولت وی به پیش برداشته شد. مهرورزی یک شعار اساسی رئیس جمهور بود و دولت با اتکا به فرهنگ دینی و ملی که اساس آن بر عشق و محبت استوار است، تمام هم و غم خود را در ترویج روحیه برادری، محبت و همبستگی بین اقشار مختلف مردم، صرف نظر از قومیت، دین، مذهب و جغرافیا به کار بست و هیچکس منکر این حقیقت نیست که رئیس جمهور و اعضای دولت وی از موضع خاکساری و عشق و محبت به مردم با آنان تعامل کردند و خدمتگزاری بی‌منت نیز به فرهنگ و منش پایدار دولت و مدیران در همه رده‌ها و سازمانها تبدیل شد. تعالی و پیشرفت مادی و معنوی کشور از دیگر شعارهای اساسی دولت آقای احمدی نژاد بود که رویکرد رئیس جمهور مبتنی بر توجه جدی به این مهم بوده است. اختصاص بودجه‌های کلان برای ساخت و گسترش مراکز دینی، فرهنگی و علمی در جای جای کشور از جمله مصلی ها، مساجد، مدارس و حوزه‌های علمیه، حاکی از آن بوده است که رئیس جمهور به همراه با پیشرفت‌های بزرگ مادی در کشور به امور معنوی جامعه نیز اهتمام کرده است. در زمینه پیشرفت مبتنی بر عدالت نیز کافی است به اقصی نقاط کشور سفر کنید و به بررسی اقدامات انجام شده از سوی دولت بپردازید. گستردگی خدمات دولت به حدی است که امروز همه مردم ایران در هر نقطه ای که هستند، به نحوی مستقیم یا غیر مستقیم از خدمات انجام شده بهره می‌برند.

* برخی از تحلیل گران سیاسی می‌گویند دولت‌ها در ایران پیش از پایان دوران ریاست جمهوری خود به اپوزیسیون تبدیل می‌شوند، آیا به نظر جناب عالی این تحلیل و نظر در باره دولت دهم و شخص احمدی نژاد هم صدق می‌کند؟


خاستگاه همیشگی آقای احمدی نژاد و همکاران او، تحقق آرمانها و اهداف بلند انقلاب اسلامی و اعتلای پرچم جمهوری اسلامی ایران و رفاه و پیشرفت برای مردم در همه زمینه هاست. بنابر این چطور ممکن است کسانی که با چنین رویکردی وارد عرصه کار و تلاش و خدمت شده اند به اپوزیسیون نظام تبدیل شوند. چنین چیزی محال است.


* حامیان احمدی نژاد از کودتای اقتصادی علیه دولت گفته اند. این کودتا از ناحیه چه کسانی است و قرار است به چه اهدافی دست یابد؟


بهترین راه برای ضربه زدن به جایگاه دولت احمدی نژاد و کاستن از محبوبیت وی در میان مردم را در این دیدند که با استفاده از نفوذ خود در ارکان نظام، کشور را با مشکلات اقتصادی مواجه کنند. آنها در ابتدا فکر می‌کردند که دولت آقای احمدی نژاد در پیشبرد سیاست‌های مهم و تعیین کننده اقتصادی زمین گیر خواهد شد اما اجرای موفق طرح دولت برای بهینه سازی مصرف سوخت در کشور که با جیره بندی بنزین انجام شد، مخالفان حسود و کینه توز آقای احمدی نژاد را به فکر چاره جویی انداخت و تمام تلاش خود را برای کارشکنی در اجرای طرحهای اقتصادی دولت به کار گرفتند. کسانی را به یاد بیاورید که در مرحله اول اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها، تا چه حد کوشیدند دل ملت را خالی کنند و آنها را از آینده نگران سازند. کسانی که تورم‌های بالاتر از ۷۰ درصد را برای کشور پیش بینی می‌کردند اما در حالی که یک سال از اجرای قانون هدفمندی گذشته بود، پیش بینی‌های آنها کاملا بی اساس و دروغ از آب در آمده بود. آنها دیدند که قانون هدفمندی با مدیریت خوب رئیس جمهور به اهداف خود نزدیک می‌شود لذا تمامی توان خود را به کار گرفتند تا کشور را با یک شوک اقتصادی مواجه سازند. دست‌های خیانتکار فعال شدند و با زد و بندهای پیدا و پنهانی که صورت گرفت، میلیاردها دلار از اندوخته‌های کشور به دست کسانی افتاد که خود را برای ضربه زدن به دولت آماده کرده بودند. اینگونه اقدامات در داخل کشور که با موج سنگین تخریب سیاسی و رسانه ای دولت و همکاران رئیس جمهور همراه بود با تحریمها و تهدیدهای آمریکا و انگلیس علیه ملت ایران همزمان شده است و این همزمانی یک امر اتفاقی نیست، بلکه از نوعی هماهنگی میان مخالفان عنود رئیس جمهور و دولت وی با دشمنان ملت ایران حکایت می‌کند.


* به نظر می‌رسد فضای سیاسی ایران بیش از هر زمان دیگری پیچیده تر شده است شما آرایش سیاسی نیروها را در فاصله کمتر از یک سال تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آینده چگونه می‌بینید؟ آیا خط کشی‌ها مانند گذشته میان اصلاح طلبان، اصولگرایان و نامزدهای منفرد و مستقل در انتخابات پیش رو تداوم خواهد یافت یا مرزبندی‌ها تغییر کرده است؟(اگرچه ممکن است مردم به این خط مرزبندی‌ها توجه نداشته باشند)


گروههایی که شما اسم بردید، هیچ شباهتی به جریان سیاسی ندارند. جریان، حزب و گروه سیاسی دارای مرامنامه و اهداف و جهت گیریهای مشخصی است و به مردم فرصت می‌دهد تا بر اساس شناخت و آگاهی دست به انتخاب بزند، اما اینها بیشتر شبیه محفل و باند طالب قدرت هستند که هیچ هدفی جز دستیابی به کرسی‌ها و منابع قدرت آنها را ارضاء و اقناع نمی‌کند. تجربه نشان داده است که عناوینی مانند اصلاح طلب و اصولگرا بیشتر یک پوشش فریبنده است تا یک واقعیت ذاتی یا نهادینه شده. برای اینکه در دولت اصلاح طلب کمترین اقدامات اصلاح طلبانه مبتنی بر نیازهای واقعی را شاهد بودیم و اقدامات اصولگرایان نیز در بسیاری از موارد هیچ نسبتی با اصول و ارزشهای انقلاب و اسلام، نداشته است. البته مدتهاست که شاهد یک همگرایی آشکار میان این دو طیف محفلی یعنی اصولگرایان و اصلاح طلبان هستیم و این همگرایی هم عمدتا برآمده از خاستگاه آنها یعنی کسب قدرت است. یعنی برای تحقق اهداف خود، به تقسیم قدرت می‌پردازند و هر یک سهمی از مناصب و مسئولیت ‌ها را به دست می‌آورند. من بر خلاف شما فکر می‌کنم که امروز مرزبندیها شفاف تر شده است. اگر در دوره‌های قبل، حق و باطل در هم آمیخته بودند و این امر کار را برای انتخاب درست مردم سخت تر می‌کرد، امروز تفکیک بیشتری نسبت به گذشته صورت گرفته است و مردم فهمیده اند که در پس رویدادها و اتفاقات، کدام دست‌های نابکار مشغول خیانت و کدام دست‌های صادق مشغول خدمت اند. البته برای بی اثر کردن تلاشهای خباثت آمیز دشمنان خارجی و عوامل داخلی آنها، لازم است تفکیک بیشتری صورت بگیرد و مرزبندی میان نیروهای اصیل انقلاب با محافل قدرت طلب، شفاف تر و گویاتر شود.


* نظرسنجی روزنامه دولت و معرفی مشایی به عنوان محبوب ترین چهره سیاسی بازتاب گسترده ای در رسانه‌های داخلی و خارجی داشت. آیا این نظرسنجی یک اقدام صریح برای ورود مشایی به انتخابات ریاست جمهوری آینده است؟ چنان چه این نظرسنجی ارتباطی با انتخابات ریاست جمهوری آینده ندارد چه عاملی باعثشده تا این مقطع زمانی برای نظرسنجی استفاده شود؟


نظرسنجی مورد نظر شما در روزنامه ایران انجام نشده است. این خبر ابتدا در سایت شبکه ایران انعکاس یافت که استناد آن به نظرسنجی‌های منتشر نشده از سوی برخی دستگاهها بود. طبیعی است با نزدیک شدن به زمان انتخابات، برخی دستگاهها و نهادها اقدام به انجام نظرسنجی می‌کنند که بعضا هم منتشر نمی‌شوند. البته در این زمینه به مسئول سایت تذکر داده شده است که در نشر اینگونه خبرها دقت لازم را به عمل آورد.


* عده ای گرانی های اخیر را ناشی از اجرا نشدن فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها می‌دانند و می‌گویند جامعه به ناچار در مسیر اجرای آن حرکت می‌کند و در مقابل، عده ای دیگر گرانی‌ها را ناشی از اجرای نامناسب مرحله اول هدفمندی یارانه‌ها می‌دانند؟ نظر شما چیست؟


همانطورکه عرض کردم افراد و گروههای مشخصی در درون نظام، تمامی تلاش خود را برای به شکست کشاندن قانون هدفمندی یارانه‌ها را به کار گرفته اند تا افتخار اجرای موفق این قانون به نام آقای احمدی نژاد و دولت او ثبت نشود. البته این تلاش خیانتکارانه فقط محدود به قانون هدفمندی یارانه‌ها نیست. آنها به این نتیجه رسیده اند که تمامی دستاوردهای دولت را تخریب کنند و با استفاده از امکانات رسانه ای و تبلیغاتی خود فشار می‌آورند تا رئیس جمهور، راههای آمده را به عقب بازگردد.
بازگرداندن سود بانکی به رقم ۲۰ و بالاتراز ۲۰ درصد و تلاش برای احیای مجدد سازمان مدیریت و برنامه ریزی از جمله همین اقدامات بوده است. بدیهی است اگر مجلس شورای اسلامی در راه اجرای این قانون سنگ اندازی نمی‌کرد، امروز دولت گامهای بلندی را به جلو برداشته بود. باعثتاسف عمیق است که برخی افراد و جریانها چگونه برای رسیدن به موقعیت‌های بی ارزش دنیایی، حاضر می‌شوند داغ و ننگ خیانت به ملت را به پیشانی خود بزنند.


* چه سرنوشتی برای آقای احمدی نژاد بعد از اتمام دوره ریاست جمهوری پیش بینی می‌کنید؟


بر اساس شناختی که از آقای احمدی نژاد دارم، ایشان یک فرد بسیار مسئولیت شناس و مسئولیت پذیرند و هر گاه در قبال یک موضوع احساس تکلیف کنند، بلادرنگ به ادای تکلیف می‌پردازند. فردی مانند آقای احمدی نژاد که مسئولیت شناسی او برآمده از باورهای دینی اوست، هیچ گاه آرامش و قرار ندارد و فرصت‌ها را به راحتی از دست نمی‌دهد. با این نگاه تصور می‌کنم اقای احمدی نژاد بعد از اتمام دوران ریاست جمهوری، اگر شرایطی برای خدمت پیش بیاید و ایشان انجام آن را تکلیف خود احساس کنند، رویگردان نیستند و آن را انجام می‌دهند، ایشان کسی است که در خیابان دست مردم را می‌گیرد و می‌بوسد و برای ریاست جمهوری آن شانیت‌های کاذب و اشرافی را قایل نیست. او از فرود به اوج و از خضوع به بزرگی و عظمت رسیده است. او در برابر مردم خاضع است و در برابر دشمن ایستادگی می‌کند. در واقع آن کسی که در برابر مردم خاضع است می‌تواند در مقابل دشمن ایستادگی کند و کسی که در مقابل دشمن خاضع باشد، در مقابل مردم خود ایستادگی خواهد کرد. به این ترتیب تصور می‌کنم که آقای احمدی نژاد هیچ گاه گوشه نشینی و گریز از مسئولیت‌ها را در پیش نمی‌گیرد، بلکه تکلیف گراست و در آینده هم همین طور خواهد بود.


* اگر به سال ۸۴ برگردیم آیا مجددا از احمدی نژاد حمایت می‌کنید؟


برای حمایت از احمدی نژاد نیازی نمی‌بینم به سال ۸۴ برگردیم و بنده با شناختی که از ایشان دارم، ایشان را ذی صلاح برای مسئولیت‌های مهم کشور می‌دانم و ای کاش امثال آقای احمدی نژاد در کشور فراوان بودند و می‌توانستیم از حضورشان برای پیشبرد اهداف انقلاب بهره مند شویم.


* با توجه به اینکه کف اعتقادات شما سقف باورهای جریان اصلاح طلب به حساب می‌آید آیا می‌توان شما را در زمره اصلاح طلبان به حساب آورد؟


باورهای من برگرفته از نظام اسلامی و انقلاب و آموزه‌های امام عزیز(ره) و هدایت‌های رهبری بزرگوار انقلاب اسلامی است و فکر می‌کنم انقلاب و نظام اسلامی در ذات و نهاد خود ارزش‌های بسیار بلندی را نهفته دارد. باید این ارزش‌ها را بشناسیم و پای آنها بایستیم و از آنها دفاع کنیم. مخالفت با هرگونه ظلم و تعدی به حقوق دیگران و رعایت اصل آزادی جزو ذات انقلاب و نظام اسلامی است یعنی نظام اسلامی با اینها ارزش و معنا پیدا می‌کند. اگر این ارزش‌ها را بگیرند، هویت اصلی اش از بین می‌رود. بنابراین من فکر می‌کنم اینطوری باید به مساله نگاه کنیم نه از منظر اصلاح طلبی. من از انقلاب و اصالت و هویت انقلاب دفاع می‌کنم و معتقدم بعضی از رفتارها در کشورمان وجود دارد که هیچ نسبتی با این باورها و اعتقادات و هویت و ذات اصلی نظام، ندارد. آنها را باید اصلاح کنیم. موافق حذف کسی از صحنه نیستم. نمی‌خواهیم کسی از صحنه حذف شود. معتقدیم همه باید برای خدمت در صحنه باقی بمانند اما باید جلوی کارهای خطا و اشتباه را بگیریم زیرا اگر رفتارهای اشتباه، نهادینه شود، همه ما از آن ضرر خواهیم کرد. انقلاب باید همیشه بالنده و با نشاط باشد و لازمه این کار این است که رویکرد مبارزه با اشتباهات و خطاها همیشه وجود داشته باشد، حقوق مردم رعایت شود. نمی‌توانیم مردم را از انقلاب و نظام دور کنیم یا نمی‌شود بین مردم و نظام فاصله انداخت و بعد بگوییم باید نظام بالنده داشته باشیم. بالندگی نظام منوط به تحکیم ارتباط با مردم و رعایت حقوق آنان است.


* اگر بنا باشد شما را در زمره جریان انحرافی یا جریان فتنه به حساب بیاورند، کدام برای شما قابل تحمل تر است؟


هیچکدام. در زمره جریان انحرافی به حساب نمی‌آیم چون من وجود خارجی دارم و به عنوان یک واقعیت قابل درک و لمس هستم اما جریان انحرافی وجود خارجی ندارد و چیزی بیش از یک توهم نیست. عنوان جریان فتنه هم زیبنده کسانی است که این روزها برای بازگشت فتنه گران سرگرم ریل گذاری هستند و بستر حضور مجدد آنها را باتوجه به انتخابات پیش رو فراهم می‌کنند.


* بسیاری معتقدند که وضع کنونی اقتصاد و گرانی‌ها ناشی از سوء مدیریت است. نظر شما چیست؟


در اینکه”بسیاری از افراد " دارای چنین عقیده ای باشند شک و تردید دارم. البته نفی نمی‌کنم اما هستند کسانی که تلاش می‌کنند تا وضع کنونی اقتصادی و گرانی‌های کنونی را متاثر از مدیریت در کشور قلمداد کنند. این افراد غالبا شناخته شده هستند و همواره از مواضع خصومت با دولت تعامل کرده اند اما حقیقت ماجرا این است که دست‌های خیانتکاری در اقتصاد کشور دخالت کردند و افراد و جریان‌هایی در سیاست‌های اقتصادی دولت اختلال بوجود آوردند و همانطور که قبلا اشاره کردم شرایطی را در اقتصاد کشور به وجود آوردند که دارای آثار سوء برای مردم بود. روشن است که در گرانی‌های اخیر بیش از همه دست‌های خیانتکار مسئول هستند، اما برخی سوء مدیریت‌ها هم که در این زمینه ممکن است وجود داشته باشد، قابل انکار نیست.


* مواضع فرهنگی دولت با مواضع سیاسی آن تعارض دارد. یعنی مواضع فرهنگی دولت لیبرال و مواضع سیاسی آن رادیکال است. تحلیل شما از این تعارض چیست؟


دولت چه اقدامی کرده است که بتوان آن را مشخصه لیبرال بودن دولت در حوزه فرهنگ دانست؟ اگر در حوزه فرهنگ بر عقلانیت تاکید شده و ضرورت پرهیز از رفتارهای نامتجانس و غیرمسئولانه را خواستار شده ایم، آیا این به منزله لیبرال بودن است؟ فکر می‌کنم بعضی از دوستان ما در تحلیل و ارزیابی از مواضع فرهنگی دولت دچار اشتباه شده اند. برای اینکه ما بشدت مخالف بی بندوباری و برخی رفتارهای ناهنجار در جامعه هستیم. مردم هم مخالف رفتارهای ناهنجار هستند و از بی و بندو باری حمایت نمی‌کنند، ولی هر مشکلی راه حل خودش را دارد. اگر با راه حل‌های نامناسب با پدیده‌های مختلف مواجه شویم، چه بسا به تشدید آن نارسایی کمک کرده ایم. بنابراین فکر می‌کنم که اتخاذ مواضع دوراندیشانه و عاقلانه نسبت به مسائل حوزه فرهنگ نباید به حساب لیبرال بودن نوشته شود. اگر چنین کاری صورت گیرد، مرتکب اشتباه شده ایم. اگر بپذیریم که دولت در حوزه فرهنگ لیبرال نیست، روشن است که هیچ تعارضی هم با مواضع دولت در حوزه سیاست هم وجود ندارد.


* به نظر شما آیندگان در باره عملکرد دولت‌های نهم و دهم چه قضاوتی خواهند داشت؟


پاسخ این است که آیندگان افرادی مجهول هستند. منظور این است که مشخص نیست آیندگان چه کسانی را دربرمی گیرد. بنابراین چطور می‌توانم در باره قضاوت افرادی نامعلوم قضاوت کنم؟ اما در مجموع فکر می‌کنم که عملکرد دولت نهم و دهم برای همیشه به عنوان یک مقطع مشعشع در تاریخ ملت ایران به یادگار خواهد ماند و با اقدامات و خدمات دولت نهم و دهم سطح توقعات عمومی از دولت‌های آینده به حدی افزایش یافته است که آنها هم برای اقناع مردم و پاسخ به انتظارات مردم باید عملکردشان در سطح دولت‌های نهم و دهم باشد تا قضاوت مثبتی در جامعه نسبت به آنها شکل بگیرد. بهر حال فکر می‌کنم با عملکرد دولت نهم و دهم پایه جهت گیری‌های درست در حوزه اجرایی گذاشته شده است.


* آقای جوانفکر اولین عبارت یا جمله و یا مفهومی که از کلمات زیر به ذهن شما متبادر می‌شود، چیست؟


امام خمینی: عشق، شیدایی، معرفت، مردانگی، زیبایی، مهرورزی، حق طلبی، خلیفه اللهی
عدالت: دلهای سوخته
مجلس: محفل
جریان انحرافی: تکفیری‌ها
اصلاح طلبان: اصولگرایان
اصولگرایان: اصلاح طلبان
مشایی: صداقت، پاکی، شفافیت و زلال بودن
ایران: عزت و سربلندی
سوریه: جنگ ۳۳ روزه و انتقام شکست صهیونیست‌ها از حزب الله
روزنامه: باری به هر جهت
صدا و سیما: بازیهای کودکانه
آزادی: بالاترین ارزش
انتخابات ریاست جمهوری: روز سرنوشت
سعید مرتضوی: مقاومت
انصار حزب الله: ای کاش‌های بسیار
نشاط سیاسی: یک ملت زنده و بالنده
واحدهای تولیدی: هرچه بیشتر، بهتر
سفرهای استانی: وام دار مردم بودن
مرغ: شکم‌های سیر
با تشکر از جنابعالي بابت وقتي که در اختيار روزنامه قرار داديد.