مصر می‌تواند جلوی حمله دوباره‌ اسرائیل به ایران را بگیرد؟

اندیشکده آمریکایی «ریسپانسیبل استیت کرفت» در روزهای اخیر به بهانه تحولات اخیر در غرب‌آسیا، به بررسی نقش مصر در تنش‌های موجود میان تهران و تل‌آویو پرداخته‌است. «فاضل ابراهیم» تحلیلگر عرب مسائل خاورمیانه در این بررسی، براین اعتقاد است که قاهره پس از دهه‌ها حضور کم‌رنگ در عرصه دیپلماسی، اکنون در حال بهره‌برداری از اتحادهای قدیمی خود است تا جایگاهی میان آمریکا، اسرائیل و تهران برای خود به دست آورد. در ادامه به بررسی مهم‌ترین محورهای این ارزیابی تحلیلی می‌پردازیم:

بازگشت دیپلماتیک مصر

  • نقش‌آفرینی قاهره: خطوط تلفن از قاهره بی‌وقفه در حال کار است. بدر عبدالعاطی، وزیر خارجه مصر، در مجموعه‌ای از تماس‌های دقیق و حساب‌شده، میان عباس عراقچی (وزیر خارجه ایران)، استیو ویتکاف (فرستاده آمریکا در امور خاورمیانه)، و رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در رفت‌وآمد است تا سه بازیگر اصلی، ایران، آمریکا و اسرائیل را از لبه‌ پرتگاه درگیری بازگرداند.
  • تغییر وضعیت: تنها چند ماه پیش، نفوذ قاهره به پایین‌ترین حد خود رسیده بود؛ تحت‌الشعاع ثروت نفتی کشورهای خلیج فارس. در حالی که «دونالد ترامپ» در تالارهای طلایی ریاض و ابوظبی در حال امضای قراردادهای بزرگ بود، روابط آمریکا با متحد قدیمی خود، مصر، به‌طور محسوسی سرد و ناراحت‌کننده شده بود. روابط آن‌چنان متشنج شد که «عبدالفتاح السیسی» رئیس‌جمهور مصر، به‌طور آشکار دعوت ترامپ به کاخ سفید را رد کرد.
  • دلیل: علت اصلی این تنش، طرح جسورانه ترامپ برای اسکان دائمی بیش از ۲ میلیون فلسطینی ساکن غزه بود؛ طرحی که قرار بود نوار ویران‌شده‌ غزه را به «ریویرای خاورمیانه» تبدیل کند.

بازسازی جایگاه قاهره

  • تحول جدید: پس از میانجیگری دشوار، اما در نهایت موفق مصر در برقراری آتش‌بس شکننده‌ غزه، قاهره بار دیگر به‌عنوان میانجی ضروری منطقه سر برآورد.
  • نقش جدید: مصر میزبانی مشترک نشست صلح «شرم‌الشیخ» با ترامپ را بر عهده داشت و برای رهبری نیروی بین‌المللی ثبات در غزه نیز انتخاب شد؛ جایگاهی که سیسی را در مسیر بازگشت دیپلماتیک قرار داد. حتی رهبر اپوزیسیون اسرائیل، «یائیر لاپید»، نیز اذعان کرد: «آنچه غزه نیاز دارد، کنترل مصری است.» اکنون قاهره در حال انجام مأموریتی به‌مراتب جسورانه‌تر است؛ «پر کردن شکاف میان واشنگتن، متحد اسرائیلی‌اش و تهران».

بحران دیپلماتیک پس از جنگ

  • یک ماموریت دشوار: این مأموریت عظیم است؛ جنگ ۱۲ روزه‌ ماه ژوئن، که در جریان آن بمب‌افکن‌های آمریکایی و اسرائیلی مراکز هسته‌ای و نظامی ایران را هدف قرار دادند، دیپلماسی را به ویرانی کشاند، اما این امر ترامپ را متوقف نکرد. او که از «پیروزی» خود در غزه نیرو گرفته بود، اکنون به هدفی بزرگ‌تر چشم دوخته است. او در سخنرانی خود در کنست اسرائیل گفت: «می‌دانید چه چیز عالی خواهد بود؟ اگر با آنها [ایران] یک توافق صلح داشته باشیم... عالی نیست؟»

خوش‌بینی آمریکایی و واکنش سرد تهران

  • واکنش ایران: اکنون روحیه‌ معامله‌گرانه‌ای در کاخ سفید مشاهده می‌شود، مانند آنچه ویتکاف با اشتیاق گفت: «انجام یک توافق صلح دارد مُسری می‌شود». او از «تماس‌هایی ازسوی ایرانی‌ها» خبر داد و گفت هدف آمریکا یافتن «راه‌حل دیپلماتیک بلندمدت با ایران» است، اما پاسخ تهران، طبق انتظار، «سرد» و «طعنه‌آمیز» بود.
  • تمسخر ترامپ: رهبر ایران، آیت‌الله خامنه‌ای، که دعوت به نشست شرم‌الشیخ را رد کرده بود، با تمسخر به ادعای ترامپ مبنی بر نابودی برنامه هسته‌ای ایران واکنش نشان داد و گفت: «به رؤیا دیدن ادامه بده!». او پیشنهادهای آمریکا را رد و تأکید کرد: «اگر توافقی با اجبار همراه باشد و نتیجه‌اش از پیش تعیین شود، دیگر توافق نیست؛ تحمیل و زورگویی است».
  • اقدام راهبردی ایران: درپی این موضع‌گیری، تهران از بازسازی زرادخانه موشکی خود رونمایی کرد؛ نشانه‌ای از آمادگی برای دور تازه‌ای از درگیری با اسرائیل.

برگ‌های برنده مصر در عرصه جدید

  • اهرم‌های مصری: در این فضای پرآشوب، مصر در حال به دست آوردن نقشی منحصربه‌فرد برای خود است. اهرم‌های نفوذ قاهره ترکیبی از روابط احیاشده، نتایج ملموس و شراکت‌های پایدار است.
  • الف) نزدیکی محتاطانه با ایران: پس از چهار دهه روابط سرد، مجموعه‌ای از بحران‌ها و فرصت‌ها، قاهره را وادار به بازنگری راهبردی کرده است. مهم‌ترین انگیزه، اقتصادی است؛ حملات حوثی‌ها در دریای سرخ، درآمدهای حیاتی کانال سوئز را به‌شدت کاهش داده است. این وضعیت، مصر را مجبور کرده تا مستقیماً با تهران وارد گفت‌وگو شود. ازسوی دیگر، میانجیگری چین در آشتی ایران و عربستان در سال ۲۰۲۳، بلوک ضدایرانی خلیج‌فارس را متلاشی کرد و به قاهره آزادی عمل دیپلماتیک بیشتری داد تا بدون خشمگین کردن حامیان مالی‌اش، با تهران تعامل کند.
  • ب) موفقیت دیپلماتیک مشخص: در ۹ سپتامبر، مصر موفق شد توافقی میان ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برقرار کند؛ توافقی که نظام بازرسی‌ها را پس از فروپاشی در جنگ ژوئن، احیا کرد. این موفقیت، زمانی رخ داد که دیپلماسی غرب به بن‌بست کامل رسیده بود و نشان داد قاهره می‌تواند در مذاکرات فنی و مبتنی بر اعتماد؛ جایی که سیاستمداران بزرگ ناتوانند؛ نقش مؤثری ایفا کند. عبدالعاطی همچنان با رافائل گروسی، عباس عراقچی، و ویتکاف در تماس است تا بر پایه این دستاورد کوچک اما حیاتی، گام‌های بعدی را بسازد.
  • ج) عمق نهادی روابط مصر با غرب: پیمان صلح مصر با اسرائیل ستون فقرات نظم امنیتی منطقه است و مصر همچنان از دریافت‌کنندگان اصلی کمک نظامی آمریکاست. برخلاف قطر، که حامی حماس شناخته می‌شود یا ترکیه که رهبری غیرقابل‌پیش‌بینی با گرایش‌های اسلام‌گرا دارد، مصر در نگاه واشنگتن و تل‌آویو، متحدی قابل اعتماد، هرچند گاه دشوار، به شمار می‌رود. مصر می‌تواند با ژنرال‌های اسرائیلی و دیپلمات‌های آمریکایی با زبانی صحبت کند که هیچ‌یک از دیگر میانجی‌های احتمالی تهران قادر به آن نیستند.

موانع عمیق در مسیر صلح

  • چشم‌انداز پیش رو: با این‌حال، این گشایش دیپلماتیک را نباید مقدمه‌ای برای صلح جامع دانست. موانع عظیم‌اند و ریشه در سیاست‌داخلی هر سه بازیگر دارند.
  • ایران: اظهارات اخیر آیت‌الله خامنه‌ای تأیید همان جهان‌بینی جمهوری‌اسلامی است؛ جایی که هرگونه مصالحه با دشمنان، به‌ویژه پس از نقض حاکمیت ملی، نفی اصول انقلابی و مشروعیت آن تلقی می‌شود.
  • آمریکا: در مقابل، سخنان دولت ترامپ درباره «توافق» در تضاد با اقدام‌های آنان است. در حالی که «مهار برنامه هسته‌ای ایران» هدف رسمی اعلام می‌شود، حملات مستقیم به خاک ایران و لفاظی‌های مرتبط با «تغییر رژیم» اعتبار واشنگتن را به‌عنوان میانجی از بین برده‌است. از نگاه تهران، گفت‌وگو با طرفی که ترجیح می‌دهد به‌جای دیپلماسی از بمب‌های سنگرشکن استفاده کند، بی‌فایده است.
  • اسرائیل: از طرف اسرائیل نیز «احساس پیروزی» پس از جنگ ژوئن به میل به مذاکره منجر نشده‌است. نخست‌وزیر و نهادهای امنیتی اسرائیل همچنان به راهبرد «حملات پیش‌دستانه و مکرر برای تضعیف توان دشمنان» تکیه دارند. دیدگاه تل‌آویو این است که اکنون زمان سازش سیاسی نیست.
  • تضاد محوری: این رویکرد تل‌آویو در تضاد با تمایل جدید واشنگتن برای یک «توافق نهایی» جهت پایان درگیری است و این ناهمخوانی، چالشی جدی برای هر میانجی، ازجمله مصر، ایجاد می‌کند. یک حمله پیش‌دستانه دیگر ازسوی اسرائیل می‌تواند همه تلاش‌های قاهره را در یک لحظه نابود کند.

نقش واقع‌گرایانه‌تر برای مصر

  • یک نقش محتمل: هرچند شکل‌گیری مثلث صلح میان آمریکا، اسرائیل و ایران همچنان دست‌نیافتنی به‌نظر می‌رسد، نقشی کم‌ادعاتر، اما حیاتی برای مصر محتمل است: «مدیریت تنش و جلوگیری از تشدید بحران در منطقه».
  • راه‌حل متصور: قاهره نه می‌تواند برنامه هسته‌ای ایران را برچیند و نه اینکه خصومت بنیادین میان ایران و اسرائیل را رفع کند، اما می‌تواند کانال‌های ارتباطی را باز نگه دارد، توافق‌های فنی اعتمادساز را تسهیل و در لحظات بحرانی نقش آتش‌نشان منطقه را ایفا کند؛ نقشی که در خاورمیانه‌ پرآشوب امروز، بیش از همیشه ضروری است.