موسسه خاورمیانه (واشنگتن) در گزارشی تازه درباره انتخابات پارلمانی عراق نوشت که این انتخابات نه برنده قطعی رقابت آمریکا–ایران را مشخص میکند، بلکه فقط قوانین فصل بعدی این رقابت را تعیین خواهد کرد. بخشهای مهم گزارش را میخوانید:
واشنگتن دوباره فشار سنگینی به بغداد آورده تا دست گروههای نیابتی ایران را کوتاه کند؛ تحریم جدید، برچسب تروریستی و پیام روشن: اگر قدرتمندترین شبهنظامیان همسو با ایران مهار نشوند، ثبات، سرمایهگذاری آمریکایی، همکاری انرژی و دسترسی به دلار روی هواست.
اما آمریکا خودش هم در عراق گیر است. شرکتهای بزرگ انرژیاش قراردادهای عظیم گاز بستهاند تا هم برق عراق را تامین کنند و هم وابستگی این کشور به گاز و برق ایران را کم کنند. پول نفت عراق هنوز از بانک فدرال رزرو آمریکا رد میشود؛ اهرم فشار است، ولی واشنگتن نمیخواهد آنقدر فشار بیاورد که دولت بغداد سقوط کند، چون هنوز برای مبارزه با داعش و مدیریت منطقه به آن نیاز دارد. پس سیاستش ترکیبی از تهدید و تشویق است و سعی میکند نه بازار جهانی انرژی را به هم بریزد و نه منافع شرکتهای خودش را.
این تعادل شکننده حالا به پارلمان جدید عراق رسیده که باید تکلیف حقوقی و بودجهای الحشد الشعبی را روشن کند؛ جایی که همه رشتههای رقابت آمریکا و ایران به هم گره خورده.
چرا این انتخابات برای ایران حیاتی است؟
عراق برای ایران فقط همسایه نیست؛ عمق استراتژیک، پناهگاه سیاسی و مهمترین شریان اقتصادی است. نتیجه انتخابات و ائتلافهای بعدی مشخص میکند چه کسی بودجه، امنیت و کمیتههای کلیدی را در دست میگیرد و استقلال الحشد را تثبیت یا محدود میکند.
تهران کابینهای میخواهد که شیعیان در آن دست بالا را داشته باشند، اما اگر نخستوزیر شیعهای بیاید که با واشنگتن و کشورهای خلیج هم رابطه خوبی داشته باشد، نهتنها ناراحت نمیشود، بلکه خوشحال هم میشود؛ چون چنین دولتی میتواند پلی بین ایران و آمریکا و عربها باشد.
خط قرمزهای ایران اما روشن است:
- خلع سلاح گسترده گروههای اصلی حامی ایران ممنوع
- همراهی کامل با تحریمهای آمریکا علیه ایران ممنوع
- اجازه عملیات نظامی اسرائیل یا آمریکا از خاک عراق ممنوع
به همان اندازه مهم، دسترسی به دلار و قراردادهای دولتی است. اقتصاد تحریمزده ایران به تجارت با عراق، بانکهای عراقی و مسیرهای قانونی و غیرقانونی تدارکات وابسته است. پارلمانی که این مسیرها را ببندد، نفس ایران را تنگتر میکند؛ پارلمانی که به وضع موجود راضی بماند، شریانها باز میماند.
نتیجه اولیه انتخابات
تا ۱۸ نوامبر، ائتلاف محمد شیاع السودانی (نخستوزیر فعلی) با ۴۶ کرسی بزرگترین فراکسیون را گرفته، اما تشکیل دولت ماهها طول میکشد. در نهایت اگر ائتلاف آشنای قدیمی دوباره سر کار بیاید، تغییر بزرگی نمیبینیم؛ فقط کاغذبازی بیشتر و اصلاحات جسورانه کمتر.
آیا آمریکا و ایران میتوانند در عراق کنار هم زندگی کنند؟
بله، چون هر سه طرف (بغداد، واشنگتن، تهران) بیش از چیزی که میگویند به این همزیستی نیاز دارند. السودانی به جای جنگ مستقیم با الحشد، سعی کرده آنها را آرام کند. آمریکا میخواهد شبهنظامیان یا در ارتش رسمی حل شوند یا حداقل وارد سیاست شوند. ایران هم میخواهد گزینه مسلحانهاش را نگه دارد، ولی نه آنقدر علنی که بهانه دست آمریکا بدهد.
ایران در حال آزمایش آرامی است: بعضی گروههای الحشد را به سمت سیاست و وزارتخانه هل میدهد، بال نظامی را کمرنگ میکند و چهرههای «تمیزتر» (کسانی که تحریم نیستند و میتوانند با غرب حرف بزنند) را جلو میکشد. این خلع سلاح نیست؛ تغییر شکل است.
اگر همزیستی به هم بخورد چه میشود؟
اگر شبهنظامیان عراقی در عملیات آمریکا یا اسرائیل دخالت کنند، تهران انتظار دارد واشنگتن بهصورت هدفمند و گزینشی شدت عمل نشان دهد: حمله دقیق به همان گروه، تحریم حسابهایشان، سختگیری بیشتر روی دلار و آزاد گذاشتن دست اسرائیل.
به همین دلیل ایران ترجیح میدهد گروههایش در بغداد «اول حزب، بعد شبهنظامی» رفتار کنند و سیگنالهای موشکی را فقط در سطح منطقهای بدهد؛ نفوذ را با هزینه کم حفظ کند و بهانه مستقیم به آمریکا ندهد.
آینده الحشد و نفوذ ایران
انحلال کامل الحشد خیال است. محتملترین سناریو ادامه نیمهنهادی شدن است: حسابرسی آرام پرسنل، ادغام جزئی بعضی تیپها، کنترل سختتر بودجه و پاداش به فرماندهانی که نیروهایشان را ساکت نگه میدارند.
الحشد در استانها، ساختوساز، لجستیک و شبکههای رانت تنیده شده؛ بیرون کشیدنش یعنی پاره کردن نظم پساداعشی. ایران این را خوب میداند و با لایههای پشتیبان (احزاب قدیمی، گروههای رده دوم و چهرههای تمیز نسل جدید) نفوذش را بیمه کرده.
در کوتاهمدت، نفوذ ایران از راههای سیاسی و اداری ادامه پیدا میکند. آمریکا هم سعی میکند با کنترل دلار و قراردادها دست الحشد را کوتاه کند، اما فعلا همزیستی منطقیترین گزینه است؛ چون هیچکدام قدرت حذف کامل دیگری را ندارند.
خطر واقعی اینجاست: اگر آمریکا یا ایران در آشوب پس از انتخابات فکر کنند میتوانند ضربه نهایی بزنند و بیش از حد فشار بیاورند، عراق دوباره از سیاست به سمت اسلحه برمیگردد.