سرمایهگذاریهای عظیم عربستان سعودی و امارات در صنایع دفاعی داخلی، طرحهای تولید مشترک با کشورهایی مانند ترکیه و رشد تجارت تسلیحاتی همه کشورهای شورای همکاری با چین، روسیه، کره جنوبی و کشورهای اروپایی با هدف کاهش اتکا به یک تأمینکننده و غلبه بر محدودیتهای کنگره آمریکا است.
سایت «ترکیه تودی» در تحلیلی به بررسی جایگاه ترکیه در سند امنیت ملی جدید دولت ترامپ پرداخته که در ادامه آمده است.
لازم به ذکر است انتشار مقالات خارجی به معنای تایید محتوای آن از سوی تابناک نیست.
سند راهبرد امنیت ملی ایالات متحده (NSS) نشان میدهد که کشورهای متوسط نوظهور مانند ترکیه در پیگیری سیاستهای مستقل تا چه اندازه توجیه دارند.
همانطور که متئو ویتاکر، سفیر آمریکا در ناتو، در مجمع دوحه اظهار داشت، NSS در واقع نمایانگر سیاستهایی است که در سال گذشته راهنمای دولت ترامپ بودهاند: تمرکز بر نیمکره غربی، سرزمین اصلی و هندو-پاسیفیک، و انتظار از متحدان اروپایی برای افزایش مسؤولیت در دفاع متعارف اروپا.
در NSS به روشنی گفته شده که نه اروپا و نه خاورمیانه مانند گذشته در اولویت دستور کار آمریکا قرار ندارند.
اینکه این سند بهطور شخصی توسط رئیسجمهور ترامپ در سال ۲۰۱۷ ارائه شده، ثابت میکند که برای دولت اهمیت داشته است.
بهگفته ویکتوریا کواتس، مدیر ارشد سابق ارزیابیهای استراتژیک شورای امنیت ملی و یکی از مشارکتکنندگان سند NSS ۲۰۱۷، این سند باید جدی گرفته شود.
از زمان اولین دوره دولت ترامپ ما شاهد آمادهسازی شرکای آمریکا برای عقبنشینی این کشور بودهایم. در اروپا، رئیسجمهور مکرون بهدنبال خودمختاری استراتژیک بود، در حالیکه شرکای سنتی آمریکا در خاورمیانه سیاست خارجی مستقلتر و متنوعتری را دنبال کردند.
در این زمینه، اتحادیه اروپا بسیار عقبتر از خاورمیانه باقی ماند. اگرچه جنگ در اوکراین کشورهای اتحادیه اروپا را وادار به تقویت دفاع در چارچوب ناتو کرد، اما در بیشتر موارد به گفتارپردازی بسنده شد و نه به ابتکارات عملی.
فقط پس از شروع دوره دوم دولت ترامپ بود که اروپا شروع به عمل کرد. آنها برنامهریزی کردند چگونه بدون مشارکت آمریکا امنیت را تضمین کنند، از جمله از طریق احیای خدمت نظامی اجباری و توسعه ابتکاراتی مانند «طرح تسلیح مجدد اروپا» و «اقدام امنیتی برای اروپا» – ابزارهایی برای انجام هزینههای گسترده دفاعی از طریق پروژههای مشترک تدارکاتی. با این حال، تحقق کامل این اقدامات زمان زیادی خواهد برد.
افزایش خوداتکایی و ادغام امنیت منطقهای در خاورمیانه
در خاورمیانه، رویکردی فعالتر پدید آمده است. پس از حمله سال ۲۰۱۹ به تأسیسات نفتی آرامکو در ابقیق/خریص توسط ایران و/یا شبهنظامیان تحت حمایت ایران، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس – بهویژه عربستان سعودی – فهمیدند که نمیتوانند «امنیت خود را به دیگران واگذار کنند.
حمله اخیر اسرائیل به قطر نیز این موضوع را تأیید کرد. به گفته یکی از اساتید، رویکرد NSS نسبت به خاورمیانه ایجاب میکند که «کشورهای منطقه کنترل بیشتری به دست آورند و معماری امنیت منطقهای بر اساس اولویتهای خود بسازند.
سرمایهگذاریهای عظیم عربستان سعودی و امارات در صنایع دفاعی داخلی، طرحهای تولید مشترک با کشورهایی مانند ترکیه و رشد تجارت تسلیحاتی همه کشورهای شورای همکاری با چین، روسیه، کره جنوبی و کشورهای اروپایی با هدف کاهش اتکا به یک تأمینکننده و غلبه بر محدودیتهای کنگره آمریکا است.
بهطور مشابه، کشورهای منطقه استراتژیهایی بین آمریکا و چین اتخاذ کردهاند تا خودمختاری سیاسی را تضمین کنند و در توافقها و مشارکتهایی شرکت کنند که آمریکا در آنها دخالت نداشته است.
مثالهای قابل توجه شامل عادیسازی روابط عربستان و ایران در ۲۰۲۳ به میانجیگری چین، همکاری دفاعی و امنیتی عربستان و عراق، بهبود روابط امارات و ایران، و گسترش اشتراکگذاری دادههای پدافند هوایی و هشدار زودهنگامِ آغاز شده توسط آمریکا بین عربستان، امارات، بحرین و قطر است.
در نتیجه، کشورهای متوسط در حال رشد در خاورمیانه همکاری با آمریکا را حفظ میکنند، در حالیکه بهطور فزایندهای درک میکنند از واشنگتن چه میتوانند و چه نمیتوانند انتظار داشته باشند. در نتیجه، آنها همزمان خوداتکایی را بهبود میدهند و شراکتهای امنیتی را متنوع میکنند.
چشمانداز NSS و واقعیت موجود
NSS تصویری خوشبینانه از خاورمیانه ارائه میدهد و تضعیف ظاهری ایران، احتمال توافق صلح در غزه، کاهش قدرت حماس و ثبات نسبی در سوریه را بهعنوان شواهدی میآورد که خطر درگیری بهاندازه گذشته نیست.
این رویکرد واقعاً نشانهای از گرایش به نظم مبتنی بر معامله در مناطقی است که دیگر برای آمریکا اولویت نیستند. واشنگتن همکاری را بر اساس منافع اقتصادی و سودهای تجاری دنبال خواهد کرد؛ امنیت دیگر در صدر دستور کار نیست.
با این حال، واقعیت منطقه کاملاً متفاوت است. خاورمیانه همچنان در معرض درگیریهای جدید در هر زمان قرار دارد. همانطور که دیوید شنکر، معاون امور خاور نزدیک در وزارت خارجه طی اولین دوره ترامپ گفته است: «دستاوردهای نظامی هنوز به دستاوردهای سیاسی تبدیل نشدهاند.» غزه، سوریه، یمن و لبنان همچنان مستعد درگیری هستند، و اگرچه ممکن است توان هستهای ایران کاهش یافته باشد، اما همچنان تهدیدی پایدار است.
«ناتو عربی» احتمالی
عقبنشینی آمریکا از مسؤولیتهای منطقهای و تغییر به سمت رابطهای مبتنی بر اقتصاد با خاورمیانه، بحثها در مورد همکاری دفاعی منطقهای را احیا کرده است.
بهخصوص در اجلاس فوقالعاده مشترک اتحادیه عرب–سازمان همکاری اسلامی که پس از حملات اسرائیل به مقامات حماس در دوحه در سپتامبر ۲۰۲۵ برگزار شد، مصر پیشنهاد قدیمی خود برای تشکیل نیرو به سبک ناتو عربی را مطرح کرد.
تشکیلات مشابه قبلاً دو بار تلاش شد و نیز در ۲۰۱۵ مطرح شد، زمانی که نیروهای حوثی بخش اعظم یمن را گرفتند. در ۲۰۱۷، عربستان سعودی در سفر ترامپ به خلیج فارس، ابتکاری تحت نام اتحاد راهبردی خاورمیانه (MESA) پیشنهاد داد.
در آن زمان نیروی عرب پیشنهادی — که بیشتر بهعنوان ائتلاف ضد ایران در چارچوب اتحادیه عرب در نظر گرفته شده بود — بهدلیل اختلافها بر سر مقر، ساختار فرماندهی، اختلافات مربوط به محاصره قطر، و روابط با ایران و اسرائیل و نیز درگیریهای ادامهدار در سوریه، یمن و لیبی شکست خورد.
بر اساس پیشنهاد جدید مصر با مقر در قاهره، اعضای پیشنهادشده شامل مصر، اردن و شش کشور شورای همکاری خلیج فارس هستند. قاهره پیشنهاد میکند که پست فرماندهی بهصورت چرخشی میان اعضا شروع با فرماندهی مصر باشد.
اگرچه از زمان پیشنهاد قبلی، محاصره قطر پایان یافته، کشورهای شورای همکاری روابط خود با ایران را بهبود بخشیدهاند، روابط درون شورای همکاری تثبیت شده، رژیم سوریه تغییر یافته و درگیری لیبی متوقف شده، اما ایجاد چنین نیرویی سالها طول خواهد کشید.
ایجاد یک نیروی پشتیبانیشده از ناتو در میان کشورهای منطقه در چارچوب شراکت همسایه جنوبی میتواند بهعنوان راهحلی بالقوه پیش رود.
تمرکز دوباره ناتو در سال ۲۰۲۵ بر شراکت همسایه جنوبی، ایجاد دفتر دائم اتصال ناتو در امان و گسترش همکاری سیاسی–نظامی زیر طرح اقدام شراکت با هدف تقویت گفتوگو و همکاری با شرکای خاورمیانه و شمال آفریقا است. این بهویژه مهم است، زیرا تهدیدات از ساحل و خلیج فارس نیز بر امنیت اروپاآتلانتیک تأثیر میگذارد.
نقش ترکیه؟
هماهنگی نیروی عرب در چارچوب شراکت همسایه جنوبی میتواند معماری امنیت منطقهای را که قبلاً تحت ابتکاراتی مانند ابتکار همکاری استانبول و گفتوگوی مدیترانه توسعه یافته تقویت کند.
این امر دسترسی به استانداردهای ناتو در فرماندهی، لجستیک، دفاع سایبری، امنیت دریایی، و دفاع هوایی و موشکی را فراهم میکند و مشروعیت نهادی این نیرو را افزایش میدهد. همچنین مشکلات هماهنگیپذیری میان ارتشهای عرب با سیستمهای متفاوت را کاهش میدهد و پاسخهای مؤثرتر به چالشهای امنیتی را امکانپذیر میسازد.
چنین راهحلی فرصت استراتژیک قابل توجهی برای ترکیه ارائه میدهد؛ اگرچه ترکیه مستقیماً در نیروی عرب پیشنهادی ذکر نشده است. بهعنوان تنها عضو ناتو در منطقه، نقش پل ترکیه میان دنیای عرب و ناتو بهطور نهادی تقویت میشود.
ترکیه نه بهعنوان یک بازیگر خارجی که به دنبال تسلط است، بلکه بهعنوان میانجی کلیدی میان ناتو و دنیای عرب قرار میگیرد. حتی بدون عضویت رسمی، ترکیه میتواند بهطور ساختاری در زمینههایی مانند آموزش، اشتراک اطلاعات، امنیت سایبری، هماهنگی دفاع هوایی و عملیات صلحبان مشارکت کند.
ترکیه قبلاً روابط دفاعی دوجانبه محکم با بسیاری از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس برقرار کرده است. با داشتن شراکت راهبردی با قطر، ترکیه در این کشور یک پایگاه نظامی دارد.
ترکیه همچنین پروژههای تجارت دفاعی و تولید مشترک قوی با عربستان سعودی و امارات متحده عربی را آغاز کرده است — در واقع، در دوره ۲۰۲۰–۲۰۲۴، ترکیه بزرگترین تأمینکننده تسلیحات به امارات بوده است؛ که مانند کویت خریدار کلیدی پهپادهای Bayraktar TB شده است؛ خرید Akinci UCAVs توسط عربستان نیز یک معامله رکوردی برای صادرات دفاعی ترکیه بود.
امضای پروتکل تأمین صنعت دفاع بین دولتهای کویت و ترکیه در ۲۰۲۴ روابط صنعت دفاعی آنها را رسمی کرد.
شرکت نیروهای مسلح عربستان در رزمایش EFES که در ترکیه برگزار شد با یگانهای زمینی، دریایی، نیروهای ویژه و جنگندههای اف ۱۵ و همچنین مشارکت آنها در رزمایش دریایی Nusret ۲۰۲۵ به رهبری ترکیه نمونههایی از همکاری بالقوه با نیروی عرب است که در چارچوب هماهنگی شراکت همسایه جنوبی برقرار میشود.
Nusret ۲۰۲۵ همکاریپذیری میان نیروی دریایی ترکیه و همتایانش از ۴۴ کشور، از جمله شرکای شراکت همسایه جنوبی مانند مراکش، مصر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین و کویت را تقویت کرد.
ابتکار همکاری استانبول، که در اجلاس ناتو استانبول ۲۰۰۴ راهاندازی شد، و همکاری گستردهتر شراکت همسایه جنوبی باید در اجلاس ناتو آنکارا ۲۰۲۶ بیشتر تقویت و گسترش یابد.