به گزارش افکارنیوز، روزنامه مردم سالاری نوشت:
۱ - اولین سوالی که در این باره و برای راهگشایی، میتوان پرسید این است که اصولا منظور از «چراغ سبز حاکمیت» چیست؟ این عبارت کمی تا قسمتی گنگ و مبهم است و همین ابهام، به جای اینکه تکلیف اصلاحطلبان را روشن کند، میتواند به سرگشتگی و بیعملی آنها بیشتر دامن بزند. اگر منظور از این عبارت، آن است که حاکمیت مانع از کاندیداتوری اصلاحطلبان نشود، که به نظر میرسد هیچگاه حاکمیت چنین اقدامی، انجام نداده و نمیدهد. اگر منظور مشخصا رد صلاحیت نشدن چهرههایی خاص از اصلاحطلبی است، که مطمئنا کسی تضمینی در این زمینه نمیدهد و اگر با این ملاحظه که نکند کاندیدا یا
کاندیداهای اصلاحطلب رد صلاحیت شوند، جریان اصلاحطلب در انتخابات شرکت نکند، رفتارش مصداق «از ترس مرگ، خودکشی کردن است»! ممکن است این موضوع هم مدنظر باشد که منظور تلاش در رفع کدورتها و اختلاف نظرهایی است که بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸ شکل گرفت و حداقل انتظار این است که زندانیان آزاد شوند و فشاری که طی این مدت بر جریان اصلاحطلبی وارد آمده کاهش یابد. به این ترتیب «چراغ سبز حاکمیت» میتواند به معنی پاسخ مثبت به شرایطی باشد که آقای خاتمی در آستانه انتخابات سال گذشته مجلس مطرح کرد و مسلما چنین امری هم میتواند به مشارکت بیشتر مردم و برگزاری پرشور انتخابات منجر
شود و هم فضایی سیاسی را رقابتیتر کند؛ اما آنچه در حال حاضر محتملتر به نظر میرسد این است که چنین اتفاقی نخواهد افتاد و با توجه به اینکه برای حضور در انتخابات سال آینده باید از هماکنون برنامهریزی داشت و آمادگی کسب کرد، آیا چشم انتظار این چراغ سبز بودن، عملا فرصتها را از اصلاحطلبان نمیگیرد و باعثنمیشود که اگر بر فرض چند ماه دیگر چنین چراغ سبزی نشان داده شده، آنقدر دیر شده باشد که تصمیم برای حضور در انتخابات عملا هیچ فایدهای نداشته باشد. در واقع چنین میتوان جمعبندی کرد که چشم انتظاری برای مشاهده چراغ سبز، تنها فایدهای که دارد، این است که فرصت
حضور موثر و برنامهریزی شده برای جلب آرا را از اصلاحطلبان میگیرد.
۲ - میتوان به این موضوع از منظر تاریخی نگاه کرد. دوم خرداد به عنوان نقطه عطفی در موفقیت انتخاباتی جناح چپ سابق یا اصلاحطلبان فعلی، چگونه شکل گرفت؟ آیا در آن مقطع چراغ سبزی به این جناح نشان داده شده بود؟ پیش از آن اتفاق در سال ۷۶، جناح چپ به مدت ۵ سال فعالیت سیاسی چندانی نداشت. در واقع حوادثو اتفاقاتی که در آستانه انتخابات مجلس چهارم به وقوع پیوست، جناح چپ را به این نتیجه رساند که موقتا فعالیت سیاسی نداشته باشد و بر همین اساس هم کلیت آن جناح در انتخابات مجلس پنجم، شرکت نکرد. اعلام آمادگی آقای خاتمی برای انتخابات سال ۷۶ هم در حالی صورت میگرفت که تغییری در وضعیت
سیاسی جناح چپ صورت نگرفته بود و حتی میتوان گفت که نیروهای این جناح بیش از پیش از مدیریت کلان کشور دور شده بودند، ضمن اینکه آقای ناطق نوری چنان پشتوانه و جایگاهی داشت که کمتر کسی فکر میکرد فرد دیگری جز او رئیسجمهور شود. با این شرایط تصمیم درست آقای خاتمی و اعلام آمادگیاش در زمان مناسب باعثشکلگیری فضایی شد که نهایتا به حماسه دوم خرداد منجر شد. اینک حتی در بدبینانهترین تحلیلها هم شرایط برای حضور اصلاحطلبان در انتخابات بدتر از شرایط سالهای ۷۵ و ۷۶ نیست. مطمئنا اگر تصمیمگیری درستی در همین روزها شکل بگیرد و نقشه راه مناسبی باشد، شرایط به سمتی پیش
میرود که چراغ سبز هم مشاهده میشود. به عبارت دیگر مشاهده چراغ سبز میتواند پیامد تصمیمگیری و حرکت درست اصلاحطلبان باشد، نه اینکه تصمیمگیری و حرکت اصلاحطلبان پیامد مشاهده چراغ سبز!
۳ - یکی از مواردی که اصلاحطلبان در سالهای اخیر تاکید بسیاری بر آن داشتهاند «قانونمداری» است. اگر از این دیدگاه هم به مساله «انتظار چراغ سبز داشتن» بنگریم، باید بگوییم که چنین انتظاری نقض غرض و برخلاف خواسته «قانونمداری» به عنوان یکی از کلیدیترین خواستههای اصلاحطلبان است.
اگر اصلاحطلبان خواستار «قانونمداری» هستند، باید رفتار خود را نیز براساس قانونمداری تنظیم کنند و انتظارات خود را هم با این معیار تطبیق دهند. در هیچ کجای قانون نیامده که جناحی در درون نظام و پایبند به ارزشها و آرمانهای انقلاب، برای حضور در رقابتهای انتخاباتی باید منتظر «چراغ سبز» باشد. اگر کسی در مقابل اصلاحطلبان چنین تصوری دارد در واقع رفتاری مغایر با قانون را اعمال میکند و اگر اصلاحطلبی چنین انتظاری را برای شرکت در انتخابات، معیار حضور یا عدمحضور میداند، در واقع به رفتاری غیرقانونی گردن نهاده و آن را پذیرفته است. حضور جناح چپ یا
اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری سالهای ۷۶،۸۰، ۸۴ و ۸۸ و در انتخابات مجلس ششم تا نهم بر این مبنا بوده که طبق «قانون» هیچ مانعی در مقابل کاندیداتوری و حضور در انتخابات وجود ندارد و اصلاحطلبان میتوانند خود را در معرض انتخاب قرار دهند. البته در این میان دغدغههایی درباره چگونگی برگزاری انتخابات و معیار تایید صلاحیتها و… وجود داشته و دارد که باید در رابطه با آنها سخن گفت و سعی در رفع آنها داشت اما آن موضوع هیچ رابطه منطقی با «چراغ سبز» ندارد و چه بسا که انتظار چراغ سبز داشتن، به نوعی به آن دغدغهها و نگرانیها دامن هم میزند و آن را تشدید میکند.
کسي که انتظارقانونمداري دارد، نميتواند همزمان و در آن راستا، انتظارچراغ سبز هم داشته باشد. اگر معيار قانون است؛ يا چراغ سبز در راستاي همان قانون تفسير ميشود که طرح مجزاي آن چندان محلي از اعراب ندارد، يا اينکه چراغ سبز رفتاري فراقانون يا غيرقانوني است که با معيار قانون مطابقت ندارد. پس مساله چنين انتظاري براي حضور يا عدمحضور اصلاحطلبان، مسالهاي است که هم معيارها و خواستههاي اصيل اصلاحطلبان را نقض ميکند و هم فرصتها را از آنان ميگيرد و مانع از تکرار حماسههايي چون دوم خرداد خواهد شد.
شناسه خبر:
۱۵۴۰۶۹
اصلاح طلبان منتظر چراغ سبز نباشند
یکی از مهمترین مسائلی که طی هفتههای اخیر پیرامون حضور یا عدمحضور اصلاحطلبان در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده مطرح شده، مساله «چراغ سبز حاکمیت» برای این حضور و لزوم آن برای شرکت اصلاحطلبان است. به عبارت بهتر، این موضوع مطرح شده که اصلاحطلبان برای حضور در عرصه رقابت باید منتظر چراغ سبز باشند و در صورت مشاهده آن نسبت به حضور در انتخابات اقدام کنند؛ اما آیا عمل به این توصیه و مبنا قرار دادن این معیار(مشاهده چراغ سبز حاکمیت)، رفتار سیاسی درست و مناسبی برای اصلاحطلبان است؟
۰