به گزارش افکارنیوز، همزمان یودال استینیتز وزیر امور راهبردی رژیم صهیونیستی ضمن یادداشتی در نیوزفکس تصریح کرد: بلندپروازی‌های ایران فراتر و گسترده‌تر از آن است که خیلی‌ها فکر می‌کنند این کشور از توان تبدیل شدن به یک ابرقدرت هسته‌ای برخوردار است.
وی می‌گوید: ایران قادر است تعداد سانتریفیوژهای نطنز را از ۱۲ هزار دستگاه به ۵۴ هزار دستگاه افزایش دهد.
وی افزود: برنامه هسته‌ای ایران در حال تغییر قواعد بازی جهانی است. این برنامه وضعیت اسرائیل، خاورمیانه و حتی جهان را تغییر خواهد داد. هدف ایران، تغییر توازن قدرت جهانی بین اسلام و غرب از پایه و اساس است.
از سوی دیگر مایکل اورن سفیر اسرائیل در آمریکا در مقاله‌ای که از سوی واشنگتن پست منتشر شده، تاکید می‌کند: تحولات و بحران‌های خاورمیانه نباید موجب انحراف توجه از پیشرفت‌های هسته‌ای ایران شود.
او ادامه می‌دهد: نقشه‌ای که قدرت‌های اروپایی یک قرن پیش در رابطه با منطقه خاورمیانه طراحی کرده بودند و بیش از واقعیت‌های منطقه‌ای و قومی، نشان‌دهنده منافع امپراتوری غرب بود، در حال از بین رفتن است.
همزمان شبکه تحليلي بلومبرگ در گزارشي تاکيد کرد: تحريمهاي سخت، دستاورد سياسي براي آمريکا نداشتهاند. بنابر دلايل متعدد، استراتژيهايي که تنها بر تحريمهاي اقتصادي متمرکز ميشوند، معمولا شکست ميخورند و کشورهاي در معرض تحريم ميتوانند چالشهاي منحصر به فردي را نيز ايجاد کنند. پارادوکس تحريمها در مورد ايران مصداق دارد. بلومبرگ خواستار تعبيه ديپلماسي در کنار تحريمها شده و مينويسد: در تحقيقي که روي ۱۰۰ نمونه اعمال تحريم آمريکا عليه ديگر کشورها انجام شده، اين نتيجه به چشم ميخورد که تعامل ديپلماتيک، تحريمها را کارآمد ميکند و عدم تعامل نتيجه عکس دارد. براي مثال، زماني که آمريکا سفارت خود را در يک کشور هدف تحريمها تعطيل ميکند، شانس موثر واقع شدن تحريمها را از ۷۳ درصد به ۴۲ درصد کاهش ميدهد. در توضيح اين روند ميتوان گفت که در زمان حضور ديپلماتها در سفارت، آمريکا ميتواند اطلاعات جاسوسي بيشتري از کشور تحريم شده به دست آورد. آنها ميتوانند بر اثربخشي تحريمها نظارت داشته باشند و خطاها را اصلاح کنند. ديپلماسي همچنين به سوي روند تصميمگيريهاي حکومتي، انگيزهها و نقاط ضعف آن پنجرهاي ميگشايد.