«دودسیاه» برفراز کاخ سفید

درست در زماني که بحث ها و خط و نشان ها درباره اعمال تحريم هاي جديد عليه ايران براي به صفر رساندن صادرات نفت کشورمان درکنگره به اوج خود رسيده بود و آن چه تلاش هاي دولت اوباما براي به تعويق انداختن بررسي طرح تحريم هاي جديد ناميده مي شد هم ادامه داشت و رسانه ها و حتي بسياري از افکار عمومي منتظر بودند تا شايد بالاخره دودسفيد تعويق بررسي تحريم هاي جديد عليه ايران را بر فراز کنگره آمريکا ببينند، دودسياه تحريم هاي جديد ديده شد.

این بار نه برفراز کنگره بلکه بر فراز کاخ سفید. شاید برای خیلی ها که امیدوار بودند آمریکا لااقل در یک بازه ۶ ماهه به مفاد توافقی که خودش آن را امضا کرده و به امضای آن بسیار راغب هم بوده است، پایبند بماند، دیدن این «دودسیاه» ناباورانه بود. دودسیاهی که اگرچه ۱۴ شرکت و ۴ فرد مرتبط با صنایع نفت و هسته ای و سیستم بانکی و مالی ایران را هدف گرفته است اما بیش از همه به چشم توافق هسته ای ایران و ۱ + ۵ در ژنو رفت تا به این ترتیب آمریکایی ها یک قدم محکم را برخلاف توافقی بردارند که تنها ۲۰ روز از امضای آن می گذرد و در این ۲۰ روز هم بارها برای ایران شاخ و شانه کشیده بودند که اگر ایران توافق را نقض کند ما چه و چه خواهیم کرد.
واقعیت انکار ناپذیر این است که رفتارهای متناقض آمریکایی ها طی مدت سپری شده از مذاکره هسته ای با ایران و امضای توافق ژنو، باعثشده تا سایه تردید و بی اعتمادی براین توافق سنگینی کند.

درباره دلایل اعمال تحریم های جدید علیه ایران از ۳ دیدگاه می توان به موضوع نگریست:

۱ - رسانه های غربی به این نکته پرداخته اند که این تحریم ها درحقیقت درراستای تحریم هایی است که هم اکنون علیه ایران در جریان است. وزارت خزانه داری آمریکا نیز دربیانیه تحریم خود اعلام کرده که شرکت ها وافرادی که تحریم شده اند در دورزدن تحریم های فعلی به ایران کمک می کردند. دراین زمینه گفته می شود که دولت آمریکا تحریم های جدید را به این دلیل انجام داده که از یک طرف به کنگره پیام بدهد که دولت حواسش به فشارعلیه ایران هست و نیازی به تصویب تحریم های جدید در کنگره نیست و از طرف دیگر در مقابل دومینوی احتمالی فروپاشی شبکه تحریم های شدید اعمال شده علیه ایران که ممکن است با اجرای توافق ژنو آغاز شود مانع بگذارد.

چه این که توافق هسته ای ژنو ممکن است بسیاری از شرکت ها و بانک های بین المللی را به آغاز مجدد روابط اقتصادی و تجاری با ایران ترغیب کند. چیزی که می تواند در سایه تحریم های لغو شده، طبق توافق، اتفاق بیفتد و پس ازمدتی به ساختار اصلی تحریم ها که رئیس جمهور و مقامات آمریکا بارها تاکیدکرده اند دست نخورده خواهد ماند، آسیب بزند. چرا که بخشی از تحریم ها علیه ایران بیشتر جنبه روانی دارد و خیلی از شرکت ها بدون حتی ذکر گستره فعالیت آن ها در مصوبات تحریمی، به نوعی به سمت اجرای تحریم ها می روند و در نتیجه لغو یا تسهیل در تحریم ها می تواند به تدریج تاثیر روانی علیه تحریم ها به راه بیندازد و در نهایت به همان دومینوی فروپاشی تحریم ها تبدیل شود.

باید در نظر داشت که طرف های مقابل ایران که در ژنو پای توافق هسته ای را امضا کرده اند در حقیقت همان اعضای دائم شورای امنیت هستند که پیشتر قطعنامه های شدیدی را علیه ایران و برای تحریم کشورمان صادر کرده اند. به همین دلیل برخی، از این اتفاق به عنوان تضعیف قطعنامه های شورای امنیت یاد می کنند که البته در دراز مدت، بیشتر می توان صحت آن را سنجید. در این راستا «دیوید کوهن» معاون وزیر دارایی در امور تروریسم و اطلاعات مالی آمریکا چندی پیش به صراحت خطاب به شرکت های تجاری و اقتصادی هشدار داده است که: «هرگونه سرمایه گذاری شرکت های نفتی در ایران، با مجازات آمریکا مواجه خواهد شد و این شرکت ها بهتر است این خیال را از سرخود بیرون کنند.»

۲ - درباره این تحلیل ۲ ملاحظه را نباید دستکم گرفت. اول این که هرچند تفسیرآمریکا و رسانه های این کشور از لیست تحریم های جدید این است که در راستای تحریم های قبلی اعمال شده اند اما آن چه در عالم واقع و نه روی کاغذ رخ داده این است که بالاخره شرکت ها و افرادی که تا ۳ روز پیش تحریم نبوده اند از پنجشنبه گذشته تحریم شده اند! این آیا چیزی جز تحریم های جدید علیه شرکت ها و افراد جدید است؟ دوم این که بالاخره ایران و آمریکا پای میزی نشسته اند که قرار است در آن راجع به برنامه هسته ای ایران و تحریم ها گفت و گو کنند. نخستین پیش نیاز هرمذاکره ای هم «حسن نیت» است. اگر قرار باشد طرف های مذاکره کننده حتی پای میز مذاکره هم رفتارهای پیش از مذاکره را داشته باشند و لااقل در ظاهر خیلی از الزامات را رعایت نکنند آیا به این مذاکره می توان خوشبین بود؟

۳ - فارغ از آنچه که دولت آمریکا در تلاش است تا درباره علل این تحریم ها بیان کند، نکته مهم دیگری که باید در نظر داشت این است که صداهایی متفاوت از آمریکا گوش خراش تر از گذشته شنیده می شود. صداهایی که ۲ ماه قبل تا آن جا باهم اختلاف داشت که دولت آمریکا را برای ۱۸ روز به تعطیلی کشاند و لااقل در ۳ ماه گذشته بارها درباره تحریم های جدید علیه ایران بلندو بلندتر شده است. نکته ای که دکتر روحانی رئیس جمهور کشورمان در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد آن را مطرح کرد: «انتظار ما از واشنگتن شنیدن صدای واحد است.» به این ترتیب در میان صداهای متفاوتی که به خصوص طی ۲۰ روز گذشته درباره تحریم مجدد ایران به گوش می رسید، کاخ سفید بازهم لیست سیاه تحریم ها را افزایش داد تا سند بی اعتمادی ایران به خود را مستدل تر کند.

تاریخ روابط خارجی آمریکا نشان می دهد که آن ها در تحقق آن چه آن را منافع ملی خود می دانند از هیچ ابزاری در هر شرایط زمانی که باشند فروگذار نمی کنند. در ماه های پایانی دهه ۶۰ میلادی درحالی که پس از ۲ دهه تنش امنیتی، اقتصادی، نظامی و ایدئولوژیکی میان چین و آمریکا سرانجام چین کمونیست حاضر به مذاکره با آمریکا شده بود و ۱۳ دوره مذاکره حساس و پیچیده در سطح سفرای دوکشور آن هم با پیگیری های جالب توجه سفیر آمریکا در لهستان انجام شده بود اما با دستور نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا نیروهای این کشور برای در هم کوبیدن پایگاه های کمونیست ها وارد کشور کامبوج شدند و درپی این اقدام، چین گفت وگوها را متوقف کرد.

اکنون نيز اوباما و تيم سياست خارجي او با تحريم هاي جديد عليه ايران نشان دادند که طرف قابل اعتمادي نيستند و بايد اين اعتماد يک بار ديگراز دست رفته را دوباره بازگردانند. چه اين که حتي در فاصله ۲۰ روز پس از توافقي که خود پاي آن را امضا کرده اند بازهم چماق تحريم را بر سر ايران سنگين تر و اين ابهام را در اذهان ملت ايران پر رنگ تر کردند که آيا سالي که نکوست از بهارش پيداست؟.