گرچه وزیر نفت به انتصاب های جریان انحرافی اصولگرایان در وزارتخانه خود چراغ سبز نشان داد اما برنامه های بلند مدت از حذف وی حکایت داشت؛ حکایتی که از سوی اطرافیان سید مسعود میرکاظمی با جوابیه های توهین آمیزو تند همراه بود ولی شد آنچه که شد و پیش بینی می شد.

به نوشته ندای انقلاب، سید مسعود میرکاظمی که سال ۸۸ از خیابان ولیعصر به خیابان طالقانی تغییر سمت داد در حالی به وزرات نفت رسید که بسیاری از کارشناسان و مدیران نفتی وی را مناسب راهبری نفت ندانستند ولی وی به صورت ناپلئونی از ایستگاه بهارستان رد شد و به قطار دولت رسید هرچند که در حین حرکت به بیرون قطار راهنمایی شد.

زمانی که وی به وزارت نفت رسید تغییرات و تحولات را از تیم «جنوب» و نوذری در نفت آغاز کرد و زنگ بزرگی را برای غربال نیروهای خودی و خودی تر به صدا درآورد. انتصاب های غیرکارشناسی وی در نفت، بادهای انتقاد را به راه انداخت و زمینه را برای ورود مجلس به بحثاستیضاح وی آماده کرد؛ ضمن اینکه وزیر پیشین نفت که البته به زعم دوستانش همچنان وزیر است عملکرد ضعیفی را در نفت از خود به جای گذاشت که برکناری وی چندان هم به مذاق نفتی ها تلخ نیامد زیرا همان کاهش ۷۳ هزار بشکه ای تولید نفت برای انتقادها از میرکاظمی کافی است. البته عملکرد ابهام برانگیز میرکاظمی در نفت آتش برکناری وی را روشن نکرد به نحوی که ریشه این مساله را باید در جریانات پشت پرده جستجو کرد.



خداحافظ محرابیان

از روزی که وزیر صنایع روان نویس خود را برداشت تا حکم «حسین هدایت» را برای سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران بزند تا روزی که این حکم ابلاغ شد دوهفته ای طول کشید تا سرانجام هدایت جایگزین «احمد قلعه بانی» در ایدرو شود. ماجرای اختلاف علی اکبر مجرابیان با احمد قلعه بانی از انتصاب های مدیرعامل وقت ایدرو نشات گرفت که با هماهنگی کامل با جریان انحرافی، مدیران مدنظر وی را وارد شرکت های خودروسازی کرد تا وزیر صنایع در مراسم های معارفه شرکت نکند. همین کشمکش ها وزیر را بر آن داشت تا قلعه بانی را از کاربرکنار کند؛ ضمن این که یکی از نهادهای مهم و حکومتی در نامه ای به محرابیان خواستار برکناری وی به علت… می شود. وزیر صنایع هم با ارجاع این نامه به ریاست جمهوری به دنبال جوهر قلم احکام مدیریتی خود رفت که با سرسختی های فراوانی روبه روشد.

تاثیر " غیرقابل اندازه گیری " جریان انحرافی بر تصمیم های دولت، مخالفت رئیس جمهور برای این تغییر را در پی داشت و به همین علت مراسم تودیع و معارفه هدایت و قلعه بانی سه مرتبه به تاخیر افتاد. در آن روزها شنیده می شد که جریان انحرافی وزیر صنایع را جهت دیدار با احمدی نژاد چنین ساعت در دفتر رییس جمهور منتظر گذاشته است و دست آخر آینده ای جز برکناری اش از دولت را برای محرابیان پیش بینی نمی کند. بدون تردید جریان انحرافی از امروز محرابیان خبرداده بود زیرا بارها شنیده می شد که محرابیان یکی از ۴ " میم " دولت است که باید طبق نظر جریان انحرافی از پاستور جدا شوند.

برکناری قلعه‌بانی از ایدرو و خروج وی از وزارت صنایع درحالی است که وی در دوران سه‌ رئیس‌جمهور مختلف یعنی هاشمی، خاتمی و احمدی‌نژاد از مدیران ارشد این وزارتخانه بوه است. وی از مدیران نزدیک به جریان کارگزاران سازندگی و شخصیت‌هایی چون رضا ویسه است. تداوم حضور وی در رأس ایدرو، با وجود مخالفت محرابیان به دلیل حمایت‌های جدی مرد مورد وثوق احمدی‌نژاد بوده است.



و اینک آخرالوزارتخانه

زمانی که مهره های " لیدر جریان انحرافی " در حال سفت کردن جای پای خود در مراکز اقتصادی کشور بودند خودروی مهره اصلی وی در صنایع به سمت بیکاری حرکت می کرد که جلسه شبانه وی با میرکاظمی سمتی را برای قلعه بانی به بارآورد که شاید خوابش را هم نمی دید. وی مدیرعامل دومین شرکت نفتی دنیا شد و با خواباندن مچ «سیف ا… جشن ساز» در " لابی ها " به اتاقی بزرگ در طبقه پایین میرکاظمی رسید که بیش از ۶۰ درصد بودجه کشور را تامین می کند. رابطه وزیر نفت با جریان انحرافی رابطه خوبی بود تا روزی که جریان انحرافی در نامه ای خطاب به میرکاظمی خواستار کمک ۱۰۰ میلیون دلاری وزارت نفت به شرکت " س " جهت وارد کردن چند دستگاه دکل حفاری می شود. این خواسته به صورت پاراف به مدیرعامل دو شرکت مناطق نفت خیز جنوب و شرکت ملی حفاری هدایت می شود تا از منابع داخلی این شرکت ها تامین اعتبار شود ولی با مخالفت این دو شرکت برای پرداخت این مبلغ جریان انحرافی سراغ مهره بهتری برای وزارت نفت را می گیرد. هرچند که وزیر نفت به دلیل مخالفت مدیرعامل شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب حکم رفتن وی را صادر می کند اما در واقع نتوانست وزارت خود را به " آقای خاص " اثبات کند. وی دومین " میمی " بود که باید از دولت می رفت و قلعه بانی جایگزین آن می شد. مهره چینی جریان انحرافی در شرکت ملی نفت و انتصاب حافظ منافع کرسنت در بخش مهم این شرکت بوق خداحافظی را برای خداحافظی با میرکاظمی پربادتر کرد.

زمزمه هایی نیز از فعالیت های پشت پرده قلعه بانی برای حذف میرکاظمی و اختلاف نظرهایی که میان آن ها به وجود آمد فضای نفت را پرکرده است به ویژه در یک انتصاب که این اختلاف به اوج خود رسید. قلعه بانی و پوستین دوز برای وزارتخانه های انرژی و صنایع و تجارت انتخاب شدند تا جریان انحرافی پازل خود برای تصاحب دولت را تکمیل تر کند. چه کسی فکرش را می کرد که قلعه بانی برسر انتصاب پوستین دوز به مدیرعاملی سایپا از ایدرو برود و موجب اختلاف محرابیان و آقای خاص شود و از سویی دیگر به نفت برود و دود اختلاف خود با وزیر نفت را برای پاستور نمایان کند. آیا همیشه پای یک قلعه بانی در میان است؟ آیا مدیرعامل شرکت ملی نفت برای میرکاظمی و یارانش دست تکان می دهد و برایشان آرزوی موفقیت می کند؟