به گزارشافکارنیوز، ما نیازمند نهادهای مدنی هستیم. یعنی از یک جامعه توده‌وار و جامعه‌ای که با هم زندگی می‌کنند ولی با هم نیستند و جامعه‌ای که افراد مثل توده‌ای روی هم انباشته شده‌اند و دولت، هر موقع اراده کند یکی از اینها را برمی‌دارد و پرتاب می‌کند، باید به جامعه پیوسته تبدیل شویم و این یعنی شکل‌گیری نهادهای مدنی؛ و بدون آن استقلال بهینه برای دولت شکل نمی‌گیرد.

او همچنین اظهار کرده است:

ثبات خط مشی‌ها و تداوم‌یابی خط مشی‌ها فقط در شرایطی ممکن است که خط مشی‌ها از خلال گفت‌وگوی بین جامعه مدنی و دولت تعیین شود. جامعه توده‌وار، جامعه خط مشی‌های احساسی ناگهانی و دائم در حال تغییر است. این جامعه مدنی است که می‌تواند به خط مشی‌ها ثبات، بقا و تداوم ببخشد. اگر بخواهیم اعتماد عمومی به دولت‌ها ایجاد شود و این شکاف تاریخی بین دولت و مردم در جامعه ما از بین برود، راهی جز مردمسالاری نیست!

*ماجرای اشاره‌های جریان سیاسی خاص به مسئله‌ای به نام «وجود شکاف میان مردم و حاکمیت» قصه پرغصه‌ای است که گویا چهره‌های وابسته به جریان خاص قصد ندارند از آن دست بکشند و به هر بهانه‌ای پای آنرا پیش می‌کشند تا شاید بتوانند با واقعیت سازی از این توهم، گام بعدی خود را بردارند.

قبل از علوی‌تبار و چندی قبل بود که غلامحسین کرباسچی نیز طی سخنانی در مقابل دیدگان رئیس جمهور، پای تنافر جوانان و حاکمیت از هم را به میان کشیده و گفته بود: نسل‌های جوان و جدید خود را خارج از بافت‌های قدیمی قرار می‌دهند و حتی فراتر از تقابل با حاکمیت به تنافر با آن رسیده‌اند…آنها راه خود را می‌روند و ما راه خودمان را!

احمد پورنجاتی، دیگر فعال اصلاح‌طلب نیز قبل از کرباسچی و در مقطعی گفته بود: یکی از مهم‌ترین عوامل(یکجانبه‌نگری شهروندان) که متأسفانه در کشور ما نیز مشاهده می‌شود، بروز شکاف اعتماد و گسترش نوعی کم‌اعتمادی بین دولت و ملت است. این شکاف وجود دارد و نمی‌توان آن را نادیده انگاشت!

نفر بعدی، هادی خانیکی از تئوری‌پردازان جریان خاص است که در یک گفت‌وگوی رسانه‌ای با بیان اینکه مردم(ایران) به رسانه‌ها اعتماد ندارند! اظهار کرده بود: اگر در جامعه‌ای میان حکومت و جامعه شکاف وجود داشته باشد، دودستگی و جدایی را میان جامعه و رسانه‌ها و حتی در بخش‌های مختلف جامعه می‌توان دید.

و ایضاً بهمن ماه سال گذشته، رضا صالحی امیری، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی بود که در نشستی به مناسبت ۲۲ بهمن، از وجود «شکاف» بعنوان عامل سقوط نظام شاهنشاهی یاد کرد و جالب آنکه هم او بود که مدتی قبل از سخنان بهمن‌ماهی خود، در اجلاس ماهیانه بنیاد باران(وابسته به لیدر اصلاح‌طلبان) به وجود شکافی عمیق میان نگاه ساختارهای رسمی و غیر رسمی ایران اشاره کرده بود.

نکته تمام اظهارات اشاره شده آنست که مدعیان هیچ سند و مدرکی را دالّ بر دوئیّت و شکافی که بر آن اصرار دارند، ارائه نمی‌کنند و البته کنکاش در قصد و غرض طرح این وهمیّات نیز به هیچ وجه جویندگان را به نتایج خوبی نمی‌رساند.

درباره تأکیدات علوی‌تبار بر انگاره‌سازی دوباره از مفهوم جامعه مدنی! که از صندوقخانه ۲۰ سال قبل جریان خاص بیرون کشیده شده است نیز تأملاتی وجود دارد.

جامعه‌‌ای که جریان خاص هیچگاه تعریف موسع و مضیق صحیح و قابل احصائی از آن ارائه نکرد و فقط در اشاره‌های خود به چیزی به نام قشر متوسط و معارض نشان دادن آدم‌های این فرضیه، از آن استفاده کرد و می‌کند.

جامعه مدنی هیچگاه بصورت مدلل بیان نکرد و نشان نداد که چه نسبتی با اسلام ناب، نظام جمهوری اسلامی ایران و مردم ایران دارد. بلکه هرچه گذشت بر عمق تردیدها پیرامون این مفهوم مورد تأکید اصلاحطلبان افزوده شد...