به گزارش افکارخبر، روزنامه رسالت در این باره نوشت: رئیس‌جمهور در نشست مشترک دولت و استانداران گفته است، شورای نگهبان ناظر انتخابات است نه مجری! اینکه چه کسی گفته است شورای نگهبان مجری انتخابات است معلوم نیست.

خاتمی در طول دو دوره در دام افراطیون دوم خردادی افتاد و مرتب از این مطالب می‌گفت و شکاف بین قوا را در فرمانی که از واشنگتن برای دوقطبی‌سازی رسیده بود نمایندگی می‌کرد. گردانندگان دوقطبی‌سازی در دولت اصلاحات تا مرز تحصن در مجلس و خروج از حاکمیت و سپس خروج بر حاکمیت پیش رفتند.

تکرار حرف‌های آن زمان از زبان رئیس‌جمهور شگفت‌آور است. رئیس‌جمهور و دولت اکنون در برابر پرسش‌های بی‌شماری در خصوص مهار گرانی و تورم، گشایش اقتصادی و عمل به وعده‌های اقتصادی قرار دارند. رئیس‌جمهور در برابر پرسش‌های منتقدین برجام و آثار وجودی توافقهای ۱۰ ساله، ۱۵ ساله، ۲۰ ساله و… و دادن تعهد فراتر از دو دوره ریاست جمهور بر امنیت و اقتدار ملی ایرانیان قرار دارد.

اما برای روشنگری و پاسخگویی در این عرصه غایب است. دولت در حوزه فرهنگ، سیاست و مسائل اجتماعی در برابر پرسش‌های بی‌پاسخی قرار دارد که تاکنون از پاسخگویی به آن طفره رفته است. اینکه وسط این معرکه یقه شورای نگهبان را رئیس‌جمهور بگیرد و سخن از خلط بین اجرا و نظارت بزند چه معنی دارد؟

دولت از آغاز و پیش از شروع کار می‌گوید کلید در دست برای حل مشکلات حاضر است. اما کلید دولت قفل مشکلات مردم را باز نکرده است. در نظر سنجی‌هایی که از منابع گوناگون انجام می‌شود هنوز گرانی، بیکاری و پاسخ‌گویی به مطالبات معیشتی مردم بیشترین میزان انتظارات مردم از دولت را نشان می‌دهد. اینکه دولت کلید را در قفل مسائل و مباحثجناحی بچرخاند برای مردم خوشایند نیست.

رسالت همچنین درباره سخنان روحانی مبنی بر اینکه «نباید فکر کنیم پس از حصول توافق می‌توانیم هر طور که بخواهیم حرف بزنیم»، می‌نویسد: منتقدان اگر بخواهند حرف بزنند از کسی برای حراست از نوامیس کشور، استقلال و آزادی مملکت اجازه نمی‌گیرند. رئیس‌جمهور نمی‌تواند سد راه آزادی بیان و قلم آنان باشد. توافق نه به دار است نه به بار و در پایتخت‌های ایران و آمریکا در دست‌انداز مسیرهای قانونی است.

این قدر محکم حرف‌زدن از توافق آن هم با سابقه بدعهدی آمریکایی‌ها معقول نیست. اگر هم دولت مخاطب رئیس‌جمهور باشد، باید رئیس‌جمهور این سؤال را پاسخ دهد که مگر حرف زدن از اسلام و انقلاب و استقلال و آزادی مملکت و پاسداشت اقتدار و امنیت ملی کشور پس از توافق و قبل از توافق تفاوت دارد؟

در توافق چه دیکته‌ای وجود دارد یا چه تعهداتی وجود دارد که رئیس‌جمهور در یک نشست پراهمیت با حضور استانداران کشور می‌گوید: «نباید فکر کنیم پس از حصول توافق می‌توانیم هر طور که بخواهیم حرف بزنیم» این «نوع» و «طور» را چه کسی تعیین می‌کند. ربط این «محدودیت» با انتخابات مجلس چیست؟ یعنی اگر در انتخابات کسی بگوید جناب رئیس‌جمهور شما با سرمایه فنی، علمی و… دولت گذشته رفتید توافقی کردید که ده‌ها ایراد امنیتی، فنی و علمی دارد باید زبان در کام کشد و مهر سکوت بر لب بزند. یعنی اگر کسی بگوید شما با همین سرمایه دولت قبلی رفتید همین توافق را کردید اما به دولت قبل فحش و ناسزا می‌گویید، خلاف مروت و جوانمردی است، باید سکوت پیشه کند و لب به گلایه نگشاید. این چه توافقی است که حرف زدن آن را به هم می‌ریزد.

اگر آمریکایی‌ها همچنان که بعد از توافق ژنو و توافق لوزان دبه کردند این بار هم دبه کنند، دولت می‌خواهد «دبه‌کردن آمریکایی‌ها» را به گردن منتقدین بیندازد و در برابر آن سکوت کند؟

اگر حزب‌اللهی‌ها بخواهند این کلام امام(ره) را در برابر آمریکا تکرار کنند که فرمود‌ «بارها این واقعیت را در سیاست خارجی و بین‌المللی اسلامی‌مان اعلام نموده‌ایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام و قرآن و کم‌کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم حال اگر نوکران آمریکا نام این سیاست را توسعه‌طلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ می‌گذارند، از آن باکی نداریم و استقبال می‌کنیم.»

یا اینکه حزباللهیها این کلام قدرتمند امام(ره) را بخواهندتکرار کنند، ما درصدد خشکانیدن ریشههای فاسد صهیونیسم، سرمایهداری و کمونیسم درجهان هستیم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ نظامهایی را که بر این سه پایه استوار کردهاند، نابود کنیم و نظام رسولالله(ص) را در جهان استکبار ترویج کنیم و یا از آن بالاتر حزباللهیها بگویند، آن هم از زبان امام؛ ما با تمام وجود از گسترش باجخواهی و مصونیت کارگزاران آمریکا حتی اگر با مبارزه قهرآمیز هم شده باشد، جلوگیری میکنیم. آیا آقای رئیسجمهور جلوی اعلام مواضع آنها را میگیرد و خواهد گفت: نمیتوانیم هر طور که بخواهیم حرف بزنیم.؟!